حجتالاسلام مادرشاهی گفت: در راستای بانکداری اسلامی کارهای خوبی در حوزه علمیه انجام شده ولی بعضی مشکلات اصلی آن جاست که گویی هیچ قصدی برای تغییر ساختار بانکداری وجود ندارد. به عبارت دیگر نگاه تحولی به ساختار نظام بانکداری وجود ندارد و صرفاً نگاه اصلاحی است. خود بانکها نیز علاقه مندند تسهیلاتشان را به جایی بدهند که سود بیشتری به آنها بدهند.
به گزارش شبکه اجتهاد، بانکداری اسلامی به نوعی از بانکداری گفته میشود که در جهت تحقق اهداف نظام اقتصادی اسلام است از آنجا که اهداف نظام اقتصادی سرمایهداری و سایر نظامات اقتصادی غیر اسلامی با اهداف نظام اقتصادی اسلام متفاوت است بنابراین بانکها و سایر مؤسسات مالی و اقتصادی نیز باید اسلامی باشند.
لذا با توجه به معضلات بانکداری کنونی و لزوم تحول در راستای بانکداری اسلامی مفتاح گفت وگویی با حجتالاسلام محمد مادرشاهی، پژوهشگر و دبیر گروه فقه اقتصاد پژوهشگاه فقه نظام انجام داده است که در ادامه متن آن را ملاحظه مینمایید.
به نظر جنابعالی تفاوت مبنایی بانکداری اسلامی و متعارف در چیست؟
مادرشاهی: موارد مختلفی در این زمینه وجود دارد. بعضی ربوی بودن بانکداری متعارف و غیر ربوی بودن بانکداری اسلامی را تفاوت میدانند. به همین دلیل بسیاری از بانکها در کشورهای اسلامی همت خود را بر ترک ربا قرار داده اند. در کشور ما نیز قانون بانکداری اسلامی مطرح نیست بلکه بانکداری بدون ربا مطرح است. ولی تنها با حذف ربا میتوانیم به بانکداری اسلامی برسیم؟
عدهای میگویند بانک زمانی میتواند اسلامی شود که افزون بر حذف ربا به سایر اهداف اقتصادی نیز توجه کند. این افراد میگویند تفاوت بانکداری اسلامی و غیر اسلامی در این است که در بانکداری اسلامی ارتباط بخش پولی و اعتباری با بخش واقعی اقتصاد برقرار میشود و مشکلاتی که ربا به خاطر عدم تفکیک ایجاد میکند در بانکداری اسلامی به وجود نمیآید.
بانکداری اسلامی تضمین میکند که پول در بخش واقعی اقتصاد گردش داشته و سودآوری کند. معنای ارتباط بخش واقعی با بخش پولی و اعتباری نیز همین است. چون سود و زیان نهاد پولی در صورتی است که فرد حق ندارد از چیزی سود کسب کنند مگر این که اگر خسارتی دید ضمانتش را بر عهده گیرید. یعنی در بانکداری اسلامی صرف بردن پول در معاملات واقعی اقتصادی کافی نیست بلکه فرد باید در برابر ضرر نیز ضامن باشد.
البته درباره بانکداری کنونی دو نگاه وجود دارد؛ نگاه خوشبینانه میگوید برای داشتن بانکداری اسلامی که در آن ربا وجود نداشته و پول در بخش واقعی اقتصاد هزینه میشود باید مشارکت در توزیع داشته باشیم. نگاه بدبینانه میگوید بانکداری کنونی ما چون تنها به دنبال سود است، اساساً با نگاه اسلامی سازگار نیست. اینها میگویند نهاد پولی ما باید بدون هیچ چشم داشت سودی فعالیت کند. هیچ کدام از این نگاهها دقیق نیست. چون نهاد مطلوب پولی اسلام که از آن به عنوان بانک تعبیر میشود زمانی مناسب است که متناسب با نظام اقتصاد اسلامی است.
راهحل رسیدن به نظام مطلوب اقتصادی اسلامی چیست؟ همانطور که اقتصاد کمونیستی اقتصاد دولت سالار و اقتصاد لیبرال اقتصاد سرمایه سالار است، اقتصاد اسلامی اقتصاد مردمی یا مردم محور است و این با اقتصاد خصوصی و سرمایه داری تفاوت فراوانی دارد.
مشکلات و معضلات بانکداری اسلامی چیست؟
مادرشاهی: بانکداری موجود مشکلات بسیاری دارد. اگر بخواهیم دستهبندی کنیم اول، برخی از معضلات ساختاری هستند. میتوان گفت نظام بانکی بر اساس ساختاری طراحی شده که به شدت معیوب است. دوم، برخی از مشکلات فقهی هستند مخصوصاً در حیطه مبادلات بین بانکی و بانک مرکزی که با مشکل عمیقی مواجه است. البته در مسائل جاری بانکها هم مشکلات فقهی وجود دارد که حل نشد.
سوم، برخی از مشکلات به اجرا مربوط میشود، مانند مسئله صوری سازی که بسیاری از مشکلات بانکداری اسلامی به این موضوع باز میگردد. حتی در بسیاری از مواقع احکام ربا بر این مسئله جاری میشود. در این زمینه قوانین مناسبی وجود ندارد.
یکی از مشکلات ساختاری این است که بانکهای موجود بر اساس نظام سرمایهداری اداره میشوند؛ نظام سرمایهداری نیز بر این اصل بنا شده که باید ثروت اقتصاد را رشد داد. این ثروتهای انباشته سبب میشود تمام اقتصاد رشد پیدا کند و از سرریز آنها دیگران هم در رفاه قرار خواهند گرفت. در غرب این توسعه با اختلاف طبقاتی دنبال میشود و غربیها معتقدند چنانچه بخواهند توسعه پیدا کنند این بهترین روش خواهد بود در حالیکه این بحث به لحاظ آموزههای دینی به شدت مورد مناقشه است و کاری که بانکها در تخصیص منابع انجام میدهند تقریباً همین است.
بر اساس آمار بیش از ۹۵ درصد منابع بانکی در اختیار دو الی سه درصد مردم است. تعداد تسهیلات بانکها بسیار بالاست و اکثریت مردم را شامل میشود ولی منابع صرفاً به افراد خاص اختصاص داده میشود که این تجمیع ثروت آثار زیادی را به دنبال دارد.
از دیگر مشکلات دریافت سودهای زیاد است. بیشتر افرادی که از بانکها منابع کلان میگیرند سودهای بسیاری – چندین برابر آنچه به بانک باید بپردازند – به دست میآورند، حال پرسش این است که چرا بانک باید ۱۵ درصد از سود آن اشخاص بهرهمند شود و به سپردهگذاران خود بدهد؟ وقتی آن اشخاص سود بسیار کلانی به دست آوردهاند عادلانه نیست بانک منابع مردم را در اختیار کسی قرار دهد که او سود بسیاری به دست آورد و بانک مقدار اندکی را به سایر مردم دهد.
راهکار رهایی از ربا چیست و بهترین جایگزین برای آن چه میتواند باشد؟
مادرشاهی: ربا دهنده ظالم است یا ربا گیرنده؟ نظر قرآن این است که هم ربا دهنده و هم ربا گیرنده ظالم هستند. در مقابل ربا باید مشارکت و مضاربه را در نظر بگیریم. در مشارکت اگر شخصی سود کمتری به دست آورد شما کمتر میگیرید و اگر هم ضرر کرد در ضرر او شریک هستید. اما اگر سود کلانی هم به دست آورد شما با او شریک هستید.
عدم مشارکت در سود و زیان سبب بروز مشکلات فراوانی میگردد. برای نمونه باعث میشود افرادی که سپردهها و تسهیلات کلان گرفتهاند به سبب به دست آوردن سودهای کلان اصل پول را به بانک بازنگردانند به همین خاطر معوقات بانکی پدید میآید. چون این افراد به مقداری سود میکنند که سود جدیدتر بیشتر از اصل سرمایه است.
مشکلات بانکداری را چگونه میتوان حل کرد؟
مادرشاهی: برای حل مشکلات بانکداری باید حوزه علمیه ساختاری طراحی کند. چون غیر از حوزه علمیه نهاد دیگری نمیتواند نظام اسلامی را شناخته و نظام بانکی را بر اساس اسلام تعریف کند. در مرحله دوم در مقام اجرای آن برآید. البته در راستای بانکداری اسلامی کارهای خوبی در حوزه علمیه انجام شده ولی بعضی مشکلات اصلی آن جاست که گویی هیچ قصدی برای تغییر ساختار بانکداری وجود ندارد. به عبارت دیگر نگاه تحولی به ساختار نظام بانکداری وجود ندارد و صرفاً نگاه اصلاحی است. خود بانکها نیز علاقه مندند تسهیلاتشان را به جایی بدهند که سود بیشتری به آنها بدهند.
یکی از مسائل اساسی در بانکداری خلق پول است. فرآیند خلق پول در بانک اسلامی چگونه است؟ آیا اساساً اسلام با خلق پول موافق است یا مخالف؟
مادرشاهی: یکی از مشکلاتی که امروزه در بانکهای ما وجود دارد، بحث خلق پول است. چون از یک سو خلق پول را بانک مرکزی انجام میدهد و اقدام به چاپ اسکناس میکند و از سوی دیگر خلق پول را بانکهای تجاری انجام میدهند. در فرآیند خلق پول چنین عمل میشود که برای نمونه آقای الف یک میلیارد در بانک میگذارد و بانک آن را به صورت سپرده سرمایهگذاری بلندمدت حفظ میکند. بانک یک میلیارد را به آقای ب تسهیلات میدهد اما آقای ب هزار میلیارد را بهصورت اسکناس از بانک خارج نمیکند بلکه در حساب خود نگاه داشته و مقدار کمی را به صورت اسکناس خارج میکند و بقیه را بهصورت کارت بانکی انتقال داده و پول نزد بانک میماند. حدود ۲۰ درصد این پول را بانک مرکزی نگه میدارد و بانک بقیه پول که ۸۰۰ میلیون است را به آقای ج تسهیلات میدهد. مجدداً بانک ۲۰ درصد آن پول را نقدی به ج میپردازد و بقیه که ۶۰۰ میلیون باشد نزد بانک محفوظ میماند. این روند برای افراد سوم تا پنجم ادامه مییابد و بانک به آن نفرات نیز تسهیلات میدهد. لذا بانکها از یک میلیارد، پنج برابر در جامعه پول خلق میکند و سود کلانی به دست میآورند.
با این وجود به عقیده بنده اسلام با خلق پول موافق نیست و این مسئله مشکلات عمده شرعی دارد. البته عدهای میگویند اگر خلق پول نکنیم رشد جامعه کُند میشود. در حالی که باید به آثار کوتاهمدت و بلندمدت آن در موارد مختلف توجه کنیم. برای این مسئله راهحلهایی وجود دارد. تلاطمهایی که در اقتصاد به وجود میآید به خاطر خلق پول است. لذا لازم است با سازوکارهایی جلوی خلق پول بانکها گرفته شود.