labelدیدگاه و گزارش, عبادات و مناسک
commentبدون دیدگاه

مناسک‌سـازی مضر

شبکه اجتهاد: مردم مسلمان ایران به دلیل‌احترام به مقام ائمه اطهار(ع) در ماه‌های محرم و صفر که ایام حزن اهل‌بیت ‌‌(علیهم‌السلام) است، از برپایی مجالس عقد و عروسی خودداری می‌کنند. هر چند خواندن صیغه محرمیت فی‌نفسه اشکال شرعی ندارد اما شادمانی در این ایام در میان مردم متدین ایران عملی «خلاف عرف» محسوب می‌شود و به همین دلیل تالارها در این ایام شاهد برگزاری جشن عروسی نیست و بسیاری از مردم تاریخ عروسی خود را بلافاصله پس از ماه صفر و همزمان با آغاز ماه ربیع‌الاول تعیین می‌کنند.

در این میان جریانی خاص از متدینان قائل شده‌اند که پس از ماه صفر عزاداری تمام نمی‌شود و ایام عزاداری جدیدی به نام «محسنیه» وضع کرده‌اند. ایامی که به گفته آنان سالگرد هجوم به خانه حضرت زهرا‌‌(سلام‌الله‌علیه) و به شهادت رساندن فرزند به دنیا نیامده ایشان، حضرت محسن‌‌(ع) است. هر چند در اینکه هجوم به خانه صدیقه طاهره‌‌(سلام‌الله‌علیه) در چه تاریخی و چندبار بوده است و حضرت محسن‌‌(ع)چه زمانی به شهادت رسیده‌اند اختلاف وجود دارد اما این جریان خاص، روزهای ابتدایی ماه ربیع را به‌عنوان ایام حزن رسمی تلقی کرده و برپایی باشکوه عزاداری را مورد تاکید قرار می‌دهند.

مسأله این یادداشت، بررسی مستندات تاریخی این موضوع نیست. آنچه در این متن مورد بررسی قرار می‌گیرد تلقی‌های گوناگونی است که جریان‌های مختلف فقهی نسبت به مقوله عرف دارند. اینکه هر کدام بر اساس چه شناختی از عرف، حکم به برپایی عزاداری در این ایام و رواج مناسک این‌چنینی می‌دهند.یکی از مسائلی که در استنباطات فقهی و استخراج احکام تأثیر بسیاری دارد، مقوله «عرف» است. اینکه فقیه چه آگاهی‌ای از شرایط زمان و مکان دارد و تاثیر نظرات او بر عرف جامعه چیست، می‌تواند یکی از ارکان چگونه اظهار نظر کردن مراجع دینی قرار بگیرد. مفهوم عرف گاهی شامل شرایط یک محل، شهر، کشور و حتی شرایط بین‌المللی می‌شود.

اساساً یکی از تمایزات گفتمان فقهی اسلام ناب به پرچمداری امام خمینی(ره) تأکید بر همین مقوله عرف و آگاهی نسبت به شرایط زمان و مکان بود که منجر به موفقیت ایشان در بنیان‌گذاری و رهبری انقلاب و نظام اسلامی شد. در مقابلِ گفتمان اسلام ناب، گفتمانی در حوزه‌‌های علمیه وجود داشت که در موضوعات مختلف مانعی در برابر انقلاب اسلامی تلقی می‌شد و در مصادیق گوناگونی برای انقلاب اسلامی مانع‌تراشی می‌کرد و امام خمینی(ره) در مقاطع مختلف با تعابیر تندی از این جریان یاد کرده‌اند.

ماجرای قمه‌زنی، نهم ربیع، توهین به اهل سنت و … از جمله مصادیقی است که این دو گفتمان، نظرات گوناگونی را درباره آن ابراز داشته‌اند. یکی از این مصادیق مربوط به مناسک عزاداری است. جریان متحجر همواره بر مناسک‌سازی‌های گوناگون در رابطه با برگزاری ایام عزاداری تأکید می‌کنند. «ایام محسنیه» یکی از ابداعات ایشان است که در سال‌های اخیر بر طبل آن می‌کوبند و اهمیت آن را حتی از محرم هم بالاتر می‌دانند.

تأکید گفتمان تحجر بر مناسک مربوط به «محسنیه» امری اتفاقی نیست. بی‎توجهی به تدابیر امامان معصوم در تأکید بر عزاداری سیدالشهداء و نیز امر تولی و تبری، از یک طرف و ناآگاهی از شرایط زمان و مکان از طرف دیگر، موجب می‌شود که علاوه بر راه‌اندازی مراسمات مشابه عزاداری محرم، مناسکی ابداعی مضر در عزاداری یا تبری را پی گیری کنند.

ترویج قمه‌زنی (بدون توجه به بازنمایی آن در عرف بین‌الملل)، توهین و لعن مقدسات اهل سنت (بدون توجه به عرف امت اسلامی) و برپایی عزاداری در ایام ابتدایی ربیع‌الاول (بدون توجه به عرف مردم مسلمان ایران) نمونه‌هایی از این دست بی‌توجهی‌ها و یا عدم آگاهی‌ها از شرایط زمان و مکان است. یکی از سؤالاتی که عرف مردم در برابر ابداع ایام عزاداری متعدد و متنوع مطرح می‌کنند این است که اگر چهارده معصوم داشته  باشیم و برای هر کدام بخواهیم ایام عزاداری برپا کنیم، همه سال را باید عزا بگیریم و این امر چه‌طور ممکن است؟!

این موضوع وقتی بغرنج‌تر می‌شود که ایام عزاداری مختص به چهارده‌معصوم نیست و دیگر منسوبان به خاندان عصمت و طهارت مانند حضرت محسن، حضرت معصومه، حضرت مسلم، حضرت خدیجه و… را در بر می‌گیرد. چنانچه شاهد برگزاری ایامی با همین نام‌ها در دیگر ایام سال هم هستیم. این مسأله وقتی شکل حادتری به خود می‌گیرد که داعیه‌داران این مناسک به مردم حمله کنند که چرا ایام حزن اهل بیت را هتک حرمت می‌کنید؟! فهم این امور که در عرف مردم به راحتی با عقل سلیم فهمیده می‌شود چندان امر پیچیده‌ای نیست. اما فکر متحجر که شکل محفلی و فرقه‌ای به خود می‌گیرد، در راستای تدابیر ائمه هدی در جهت دهی عزاداری شیعیان به سوی قله‎ی عاشورا، حرکت نمی‌کند و با عرف متشرعه نیز که با عقل سلیم مقارن است هم افق نمی‎شود و اینچنین موجب وهن شیعه می‌گردد. تحلیل‌های دیگری در این رابطه مانند اینکه در مناسک‌سازی‌ها منافع اقتصادی دخیل است، یا اینکه اهداف سیاسی داخلی و استعماری آن را ایجاد کرده است، وجود دارد که اطلاعاتی هم برای آن ذکر شده است اما نگارنده قصد ورود به این فضا و اثبات این مدعاها را ندارد.

در مقابل این جریان متحجر و بی‌توجه به عرف، سنتی فقهی، اصیل و آگاه به زمان و عرف وجود دارد که همواره در اظهارات خود زمینه فرهنگی و اجتماعی را در نظر داشته‌اند، همچون مرجع عالی‏قدر آیت‌الله شبیری زنجانی که در روزهای اخیر جنجالی بر سر  دیدار ناخواسته ایشان با رییس‌جمهوری اسبق ایجاد شد.

ایشان که در تتبعات فقهی خود درباره ولایت فقیه با امام‌خمینی(ره) هم‌نظر است و مقبوله عمر ابن حنظله را دال بر ولایت مطقه فقیه می‌داند. جالب اینجاست که ایشان در مساله عزاداری ایام محسنیه، دقیقا بر مقوله «عرف» تأکید می‌کند و می‌گوید: همین‌طور پشت سر هم دهه درست‌کردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداری‌ها را به وجود می‌آورد. افراط در عزاداری‌ها به تفریط می‌انجامد.

آیت‌الله شبیری با تأکید بر این‌که موضوع هتک عزاداری را عرف تشخیص می‌دهد و مسأله‌ای شرعی نیست، می‌گوید: حدیث خاصی راجع به مدت زمان عزاداری‌ها وجود ندارد. از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهل‌بیت؟عهم؟خلاف شرع است اما این‌که چه کاری هتک حرمت است را خود افراد باید تشخیص بدهند. تشخیص این موضوع بر عهده عرف است. جامعه مشخص می‌کند تا چه زمانی باید عزا نگه داشته شود.

او همچنین می‌افزاید: امروزه برخی از منبری‌ها و بعضی از مداح‌های بی‌تقوا حرف‌های بی‌سند و مجالس بی‌سندی را ترویج می‌کنند. نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به این‌که هرگونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد تغییر کند البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعاً موظفند هتک حرمت نکنند ولی آیا ما باید دنبال این باشیم که آن‌قدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح  کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟

همچنین ایشان در استفتائی که پرسیده شده «نظر حضرت‌عالی در مورد برگزاری مراسم ایام محسنیه چیست؟» می‌‌نویسد: توسل به ذیل عنایت معصومین‌‌(علیهم‌السلام) و فرزندان آن‌ها کار بسیار خوبی است ولی بهتر این است که برنامه‌های جدیدی که در میان شیعه سابقه نداشته است ترتیب داده نشود.

این قبیل اظهارنظرها توسط مراجع «عرف‌آگاه» کم نیست و آیات عظام در این باره مواضع صریحی گرفته‌اند. گفتمان تحجر همچنان با تأکید بر روایاتی که سند قطعی آن هم مشخص نیست بر امری که به‌طور مستقیم با زندگی روزمره مردم در تقابل است تأکید می‌کنند. دردآور است که به دلیل حاکمیت دینی در ایران گاهی مناسک‌سازی‌ها به پای جمهوری اسلامی نوشته می‌شود. در حالی که همواره گفتمان اسلام ناب در برابر گفتمان متحجری که بر طبل مناسک این‌چنینی می‌کوبد قرار داشته است. صبح نو

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: سیدموسی, شبیری‌ زنجانی
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست