رئیس مؤسسه پژوهشی فرهنگی فهیم با بیان اینکه طرح کلان الگوی فقهی و اسلامی در اداره جامعه، نه فقهی محض و نه بشری محض است، اظهار کرد: کسانی که خود را متکفل اندیشه اداره جامعه با فقه میدانستند با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز هم تاکنون یک متن منسجم و بدون بهرهگیری از تجارب بشری ارائه نکردهاند.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین کاظم قاضیزاده، استاد سطح عالی حوزه و رئیس مؤسسه پژوهشی فرهنگی فهیم؛ با بیان اینکه درباره فقه و نحوه کارکردهای آن میتوان به سطوح مختلف نیازهای اجتماعی و عمومی نسبت به فقه اشاره کرد، گفت: یکی از سطوحی که فقه و فقها به صورت روشن به آن پرداخته و اعلام نظر فقهی کردهاند، مسئله تکالیف فردی آحاد مسلمین در حوزههای مختلف زندگی آنان است.
قاضیزاده افزود: با توجه به اینکه افعال مکلفین از جهت فقهی احکام پنجگانه دارد، فقها در طول تاریخ وارد این مقوله شده و خود را مسئول و مکلف به اعلام حکم شرعی براساس مسائل اجتهادی کردهاند.
رئیس مؤسسه پژوهشی فرهنگی فهیم با بیان اینکه سطح دیگر نیازها، فراتر از سطح فردی است، اظهار کرد: اینکه آیا فقه و فقها در اظهارنظر در حوزههای مختلف نظامسازی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … ظرفیت لازم را دارند، مسئلهای است که محل اختلاف نظر است.
این استاد سطح عالی حوزه ادامه داد: برخی معتقدند که نمیتوان اساساً فقه را متکفل پاسخگویی به همه نیازهای روز و برنامهریزی در دنیای معاصر بدانیم؛ مثلاً نمیتوان نظام اقتصادی گسترده یا نظامسازی فرهنگی و اجتماعی گستردهای را به فقه نسبت بدهیم.
نظام ترکیبی فقه و تجربه بشری
وی افزود: براین اساس، فقه ممکن است با کمک از آموزههای تجربی بشری و با ترکیبی از فقه و تجربه بشر که نه فقهی محض و نه تجربه بشری محض است، برنامه و نظامی را در موضوعات مختلف برای اداره جامعه ارائه کند که مخالف شرع نباشد و یا نظام غیرمخالف شرع را تأیید کند.
قاضیزاده بیان کرد: در سطحی دیگر برخی به بالاترین توان فقه اشاره دارند و میگویند فقه باید نظام جامعی را ارائه دهد که برنامهریزی کلان در حوزه اداره یک جامعه اسلامی را به صورت کلی طرحریزی کند و خرده نظامات را هم بیان کند.
قاضیزاده با بیان اینکه نظام گستردهای که بتواند متکفّل هدایت بشر باشد از سوی فقها ارائه نشده است، تصریح کرد: معتقدم نمیتوان تمام پاسخها را به گردن فقه بیندازیم؛ زیرا برای اداره کلان جامعه، نیازمند عقل و تجارب بشری هم هستیم و با توجه به اندیشهها و تفکرات جدیدی که در دنیای معاصر ایجاد شده است، باید از آنها کمک گرفته و نظام جداگانهای را طراحی کنیم.
وی تاکید کرد: براین اساس، آنچه معتقدم این است که طرح کلان الگوی فقهی و اسلامی در اداره جامعه، نه فقهی محض و نه بشری محض است؛ میتوانیم راهبردهای کلان و اصول اصلی مانند عدالت اجتماعی، پیشرفت، اصل سلطه نداشتن کفار و … را از دین بگیریم و با استفاده از این اصول و به کارگیری تجارب بشری، نسبت به ترجیح برخی نظامهای کلان نسبت به نظامی دیگر، ترجیح قائل شده و یا ترکیبی ایجاد کنیم که بتواند جامعه را اداره کند.
رد سکولاریسم سخت و نرم
قاضیزاده در پاسخ به این سؤال که دوری از دین و فقه به سکولار شدن دامن زده است، آیا حوزه نیز امروز به این تفکر گرفتار است؟ بیان کرد: سکولارشدن معانی مختلفی دارد؛ برخی میگویند که فقه و دین اساساً ارتباطی با دنیای بشری ندارد و نمیتواند داشته باشد که از آن با عنوان «سکولاریسم سخت» یاد میشود که این موضوع را نمیپذیریم.
وی ادامه داد: برخی «سکولاریسم نرم» را مطرح میکنند و میگویند که از آموزههای دینی به دست میآید که دین و فقه اعلام کردهاند که در زندگی دنیا چه در سطح راهبردها و چه جزئیات دخالتی ندارم. هدفم فقط تأمین زندگی آخرت انسان است که این سطح از سکولاریسم هم مورد تأیید بنده نیست؛ چون در قرآن و سنت عرصههای متعددی از زندگی اجتماعی بشر وجود دارد که دیات، حدود و تبیین شیوه مبارزه با دشمن و جهاد، منابع مالی دولت اسلامی و … که همگی نیازمند تبیین دینی و فقهی است.
رئیس مؤسسه فهیم افزود: با ناصواب دانستن سکولاریسم سخت و نرم این سؤال مطرح میشود که آیا فقه میتواند هم زندگی شخصی انسان را بسازد و هم نظامسازی داشته باشد و در سطح کلان به اداره جامعه بپردازد؟ حتی از آموزههای فقهی و دینی بتوانیم علوم تجربی را به دست آوریم و نیازی هم به تجارب بشر ملحد نداشته باشیم؟
وی با بیان اینکه در آموزههای دینی به مسائل اجتماعی پرداخته شده و لذا سکولاریسم پذیرفته نیست، اظهار کرد: اصول و راهبردهای کلی اداره جامعه در دین بیان شده و حتی برخی حوزههای خاص اجتماعی در آموزههای فقهی آمده است ولی اگر صرفاً هم بخواهیم به فقه بسنده کنیم به نظر بنده ممکن نیست لذا اینکه بگوئیم با فقه میتوان همه چیز را اداره کرد هم ممکن نیست.
قاضیزاده تاکید کرد: کسانی که خود را متکفل اندیشه اداره جامعه با فقه میدانستند با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز هم تاکنون یک متن منسجم و بدون بهرهگیری از تجارب بشری ارائه نکردهاند، متنی که مستند و قابل توجه باشد و نظامسازیهای مورد نیاز یک جامعه را فارغ از تجارب بشری بیان کند و این افراد صرفاً با این مقوله برخورد شعاری داشتهاند.
رئیس مؤسسه فهیم اظهار کرد: فقه معاصر باید با توجه به مسائل نوپیدا با نگاه دقیق و دور از سادهانگاری به مسائل نگاه کرده و پاسخهای مناسب ارائه کند؛ زیرا در مسائل فرهنگی، پزشکی، سیاسی، اقتصادی، الکترونیکی و … تحولات جدید زیادی ایجاد شده که فقه باید به آن بپردازد.
مهمترین چالش فقه
وی چالش عمده فقه و مسائل جدید را عدم درک دقیق و درست برخی فقها از موضوعات جدید برشمرد، بیان کرد: تحول موضوعات قدیم در دنیای معاصر هم از دیگر مسائلی است که نیازمند موضوعشناسی دقیقتر با توجه به تحولات بروز یافته است؛ بنابراین گاهی دیده میشود فتاوایی بیان میشود که هماهنگ با تمدن بشر نیست البته این مسئله به معنای آن نیست که فقه و فقیهان باید دنبالهرو زمان باشند و فتاوایی بدهند که مردم دنیای معاصر را جذب کنند ولی توجه دقیق به مسائل و موضوعات فقهی برای پاسخهای مستدل و دقیق لازم است.
بنابر گزارش ایکنا، قاضیزاده گفت: فقیه زمانشناس باید از سویی دست در منابع و از سوی دیگر دقت در موضوعات جدید داشته باشد تا فتوائی بدهد که مورد تعجب و بعضاً از سوی افراد جاهل مورد مضحکه قرار نگیرد.