labelدیدگاه (گفت‌وگو/یاداشت), عبادات و مناسک, یادداشت
commentبدون دیدگاه

مناسبت سازی، تنازع شیعیان در زمان/ زهره سروش‌فر

شبکه اجتهاد: شکل‌گیری مناسبت‌های شیعی جدیدی مانند «ایام محسنیه» و «ایام مسلمیه» و یا ایجاد تغییراتی در برخی مناسبت‌ها مانند دهه فاطمیه[۱] چند مدتی است که شدت گرفته است. چنین تحولاتی را می‌‌توان هم ارز و موازی با تغییراتی دانست که در سال‌های پس از پیروزی انقلاب از سوی حکومت بر مناسبت‌‌های مذهبی اعمال شده است. تغییرات تقویمی شامل افزایش چشمگیر تعداد مناسبت‌‌ها، تغییر عنوان آنها، تبدیل برخی از آنها به دهه یا چند روز متوالی و … است. از جمله مهم ترین تحولات ذکر شده، فرایند «مناسبت سازی» است. این فرایند از خلال رجوع به روایت‌‌های متفاوت در مورد تاریخ اسلام به ویژه به روایت شیعی، انتخاب از میان رویدادهای آن و برجسته کردن این رویدادها به وسیله نام‌گذاری روز یا روزهایی به نام آنها رخ می‌دهد.

فرایند مناسبت سازی که شامل رجوع به تاریخ مذهبی با رویکردی ویژه، انتخاب از میان رویدادها و درج آنها به عنوان مناسبت در تقویم می‌‌شود، صرفا مختص حاکمیت نیست و گروه‌های مختلف در درون جامعه با دیدگاه‌های متفاوتی که نسبت به اسلام و تشیع دارند، مبادرت به ساختن مناسبت‌های مختص خود می‌‌نمایند.

سوالی که در اینجا می‌‌توان مطرح کرد این است که منظور از این نام‌‌گذاری‌‌ها چیست؟ گذاشتن یک نام برای یک روز، یک هفته یا دهه، چه تأثیری می‌تواند داشته باشد؟ آیا شیعیان تاریخی مشترک ندارند که رویدادهای مهم آن را به عنوان ایام مناسبتی نام‌گذاری کنند و به یاد آورند؟

تقویم‌‌ها در دوران‌‌های مهم حیات اجتماعی جوامع همواره دستخوش تحولات زیادی شده‌اند و مورد توجه اعضای جامعه و نیز سیاستمداران قرار دارند. از جمله این رویدادها می‌توان به انقلاب‌‌ها مانند انقلاب فرانسه یا انقلاب ایران اشاره نمود که مدتی پس از پیروزی انقلاب تقویمی جدید جایگزین تقویم قبلی می‌گردد و نام‌‌گذاری مناسبت‌ها بر اساس رویکرد حکومت جدید به تاریخ سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و … آن سرزمین انجام می‌‌‌‌گیرد. چنین تلاشی در جهت تغییر مناسبت‌ها، نام‌‌گذاری‌های جدید، حذف برخی نام‌ها و یا تغییر نام برخی مناسبت‌‌ها دلایل می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد.

اما از جمله مهم‌ترین این دلایل ارائه روایت جدیدی از تاریخ است که در آن برخی رویدادها حذف یا کمرنگ می‌‌‌‌شوند و برخی رویدادهای دیگر مدنظر حکومت جدید برجسته می‌‌شوند. رویدادهایی که مورد تأکید قرار می‌گیرند و بر نام روزها یا هفته‌‌ها حک می‌‌‌‌شوند، قرار است در یادها بمانند و دائم به یاد آورده شوند. بسیاری از اندیشمندان معتقدند که در دوران مدرن به دلیل آنکه احساس تداوم نسبت به گذشته در زندگی واقعی از دست رفته است، تلاش می‌‌شود این فقدان در زیست واقعی، در سطح آگاهی جبران شود و همین امر موجب می‌گردد که مسأله حافظه جمعی در جامعه مدرن بیش از دیگر جوامع مورد توجه قرار گیرد. کوزلک معتقدست که در قرون هفدهم و هجدهم به دلیل تجربیات و رویدادهای جدید، انسان برای اولین بار با احساس نامعاصر بودن معاصران مواجه گردید و این احساس به احساسی از آینده و متمایز بودن در تاریخ انجامید. در اثر این تحولات «گذشته» دیگر چیزی که بی‌واسطه در لحظه حال حاضر باشد، نبود بلکه نیازمند حفظ و بازیابی بود. ( اولیک و جویس رابینز،۱۹۹۸)مسأله ایجاد و حفظ حافظه جمعی رابطه‌‌ای مستحکم با هویت جمعی دارد. همین رابطه یکی از عوامل مهم نام‌گذاری مناسبت‌‌های تقویمی است.

در ایجاد مناسبت‌‌ها صرفا با یک نام مواجه نیستیم؛ هر یک از این نام‌‌ها در واقع یک روایت خاص از تاریخ است و برساخت حافظه جمعی بر اساس رویکردی ویژه. روایتی که روز قدس را «روز فتح عسکریین» یا «روز سامرا» می‌نامد، هفته وحدت را «هفته برائت» نام‌‌گذاری می‌‌کند و روز هشتم شوال را «روز جهانی بقیع» می‌نامد، می‌خواهد هویت شیعه بودن را به عنوان هویتی در مقابل هویت سنی‌بودن تعریف نماید.  همچنین همان‌‌طور که‌هالبواکس می‌‌‌‌گوید حافظه جمعی از خلال رجوع گروه اجتماعی به گذشته و انتخاب برخی از رویدادها بر اساس منافع و نیازهای زمان حال آن گروه صورت می‌گیرد (هالبواکس،۱۹۹۲). این گزاره را می‌توان در انتخاب رویدادهایی مانند روز تخریب قبور ائمه در بقیع در روز هشتم شوال سال ۱۳۴۴ مشاهده نمود. تاریخ تشیع از آغاز شکل‌گیری آیین تشیع تاکنون مملو از رویدادهای متفاوت بوده است اما انتخابی که هر گروه از میان این رویدادها انجام می‌دهد می‌تواند به هستی آن گروه و نوع مواجهه‌‌اش با دیگر گروه‌‌ها در سطح جامعه معنا ببخشد. در نتیجه حتی ممکن است در درون تشیع دوازده امامی نیز گروه‌‌هایی با رویکردهای مختلف شکل بگیرند که برخی هویت دیگر گروه‌ها را نپذیرند و آنها را با القابی همچون دروغین، خیانت‌‌کار و … بخوانند. این در حالیست که همان‌‌‌‌طور که گفته شد تفاوت میان آنها صرفا در نوع رویکردشان به تاریخ و انتخاب از میان رویدادهای آن است.

«مناسک سازی» یکی دیگر از مواردی است که مورد توجه مناسبت‌‌سازان قرار گرفته است. یعنی به نظر می‌‌‌‌رسد بسیاری از مناسبت‌های ایجاد شده صرفا با هدف احیای حافظه جمعی، افزایش توجه نسبت به برخی رویدادهای تاریخ تشیع و جلوگیری از فراموشی آنها ایجاد نشده‌اند بلکه نقطه ثقل تلاش‌ها، گرد هم آوردن اجتماع مومنان است. همان‌‌طور که امیل دورکیم در «صور بنیانی حیات دینی» خاطرنشان می‌‌‌‌کند، جمع شدن اعضای یک اجتماع (برای مثال اجتماع مومنان به یک رویکرد خاص شیعی یا پیروان یک مرجع تقلید) در یک مکان و برگزاری مناسک، میان آنها همبستگی ایجاد می‌کند و همچنین به ایجاد و حفظ ارزش‌ها و باورهای جمعی می‌‌‌‌انجامد. بدین ترتیب مناسک کارکردی مهم برای اجتماعات دینی، سیاسی و … دارند و از پراکندگی این اجتماعات، وانهادن اعضای آنها به حال خود و در نتیجه دوری اعضا از اجتماع و گرویدن آنها به دیگر اعتقادات و اجتماعات جلوگیری می‌‌‌‌کند.

در مجموع باید بر این مسأله تأکید کرد که «مناسبت‌سازی» و «مناسک‌سازی» به ویژه امروزه برای اجتماعات کوچک‌‌تر و خرده‌‌فرهنگ‌ها در درون جوامع ملی اهمیت دارند زیرا امکان اعلام حضور، هویت‌یابی و شکل‌دهی به اجتماعاتی همبسته را به آنها می‌دهد و جایگاه‌شان را در جامعه بزرگ‌تر مشخص می‌نماید. جامعه شناسی تشیع

[۱]  این روز از سوی برخی گروه‌‌ها و مراجع تحت عنوان عاشورای فاطمی نام‌‌گذاری شده است و در این روزها مناسکی همچون مناسک عزاداری امام حسین در دهه اول محرم برپا می‌‌شود.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , , , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست