به نظر بنده این جملات ایشان که هم اکنون فایل صوتی آن هم موجود است، برای استناد دادن این مطلب به ایشان جای تردید دارد. به دو دلیل: یکی آنکه استناد ایشان به روایت «باهتوهم» به شکل بسیار ضعیف انجام شده و به جای آن که مثل بقیه موارد روایت را از لحاظ سند و دلالت مورد بررسی قرار داده و سپس از آن نتیجهگیری فقهی کنند، فرمودهاند «در یک روایتی که حالا یادم نیست کجاست» و اصلا اشاره به متن روایت هم نمیکنند؛ یعنی از قبل درباره این روایت تامل نکرده بودند و آن را آماده نکرده بودند که بخواهند بخوانند و به آن استناد کنند. دوم آنکه پس از این نقل ارتجالی (ناگهانی و مبهم) هنگامی که در همان سال ۱۳۴۸ کتاب ولایت فقیه را در نجف برای چاپ آماده کردند، این جمله را درباره «تهمت به اهل بدعت» حذف کردند.
شبکه اجتهاد: در پی انتشار مستندی با عنوان «بهتان برای حفظ نظام» در شبکه بی بی سی، حجتالاسلام سروش محلاتی استاد دروس خارج فقه حوزه علمیه قم به اتهام مطرح شده به امام خمینی(ره) در این مستند پاسخ داد.
شبکه بی بی سی در این مستند مثالهایی از اقدامات برخی نیروهای رسانهای و سیاسی تندرو که برای ضربه زدن به برخی مخالفان نظام اتهاماتی به آنان وارد کردهاند ارائه کرده و آنها را نشانه مجاز شمردن بهتان برای حفظ نظام از سوی آنها دانسته است. گرچه اقدامات خلاف قانون، شرع و اخلاق از این دست، در مقاطعی از سوی نیروهای خودسر مورد انتقاد دلسوزان نظام و در مواردی برخورد دستگاههای مسوول قرار گرفته است، اما ادعای جدیدی که مستند بی بی سی مطرح میکند، نسبت دادن این رویکرد به امام خمینی(ره) است.
این رسانه با نقل دو جمله از بنیانگذار جمهوری اسلامی تلاش میکند رویکرد «جواز بهتان برای حفظ نظام» را به امام خمینی نسبت دهد. مطابق این مستند، «آیتالله خمینی در بهمن ۱۳۴۸ تهمت زدن به روحانیون “سوء” را مجاز دانست: “تهمتی که از گناهان کبیره است، در یک همچین مواردی گاهی وقتها جایز میشود، گاهی وقتها واجب میشود”. وی در مرداد ۱۳۶۰ گفت “برای حفظ اسلام” لازم باشد “دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است”»
با توجه به روایتی منسوب به امام صادق(ع) که “در مواجهه با کسانی که در دین شبهه و بدعت ایجاد میکنند” فرمان «باهتوهم» صادر میکند، برداشت غالب از کلمه “باهتوهم” در تاریخ شیعه، “مبهوت کنید” بوده و درواقع این روایت، توصیه به مبهوت کردن اهل بدعت با اقامه برهان قوی تلقی میشده؛ اما برخی از روحانیون تفسیر جدیدی را از این روایت مطرح کردهاند و این جمله را بهتان بزنید معنا کردهاند.
در این حال حجتالاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی از اساتید دروس خارج فقه حوزه علمیه قم که هشت سال قبل در مقالهای با عنوان «تهمت در خدمت دیانت»، خود به نقد «برخی رویکردهای خلاف اخلاق و توجیه تراشی شرعی» پرداخته بود، در گفت و گو با ایرناپلاس به نقد و بررسی اتهام بی بی سی به امام خمینی پرداخت. در ادامه این گفت و گو را از نظر میگذرانید.
جملهای که این روزها از امام خمینی(ره) درباره تهمت زدن به مخالفان نقل میشود، چقدر سندیت و اعتبار دارد؟
سروش محلاتی: امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۸ در نجف بحث ولایت فقیه را مطرح کردند و در برخی از جلسات درس به نقد رویه روحانیون طرفدار رژیم شاه پرداختند. این جمله مربوط به جلسه هفتم این سلسله دروس است که در یازدهم بهمن ماه ۱۳۴۸ ارائه شده است. در آنجا امام خمینی به تناسب روایت «الفقهاء امناء الرسل» فرمودهاند که روحانی فاسد نمیتواند امانتدار الهی باشد؛ و الا مثل ابوهریره میشود که احکامی به نفع معاویه جعل میکند و بعد اشاره میکنند که رژیم شاه عدهای را معمم کرده تا در جلساتشان دعا به شاه بکنند و آنها اخیراً لقب «جل جلاله» به شاه داده اند. بعد امام میگویند باید آنها را رسوا کرد و با متهم کردنشان در بین مردم ساقط کرد و اشارهای هم به روایتی در این باره میکنند.
ولی به نظر بنده این جملات ایشان که هم اکنون فایل صوتی آن هم موجود است، برای استناد دادن این مطلب به ایشان جای تردید دارد. به دو دلیل: یکی آنکه استناد ایشان به روایت «باهتوهم» به شکل بسیار ضعیف انجام شده و به جای آن که مثل بقیه موارد روایت را از لحاظ سند و دلالت مورد بررسی قرار داده و سپس از آن نتیجهگیری فقهی کنند، فرمودهاند «در یک روایتی که حالا یادم نیست کجاست» و اصلا اشاره به متن روایت هم نمیکنند؛ یعنی از قبل درباره این روایت تامل نکرده بودند و آن را آماده نکرده بودند که بخواهند بخوانند و به آن استناد کنند. دوم آنکه پس از این نقل ارتجالی (ناگهانی و مبهم) هنگامی که در همان سال ۱۳۴۸ کتاب ولایت فقیه را در نجف برای چاپ آماده کردند، این جمله را درباره «تهمت به اهل بدعت» حذف کردند. اگر امام خمینی هم مانند فقهای دیگری بودند که این نظر را پذیرفتهاند، وجهی نداشت آن را در همان زمان حذف کنند. این حذف مربوط به دوران جمهوری اسلامی نیست؛ در همان کتاب «مکاسب محرمه» و «کتاب البیع» هم که امام به قلم خود نوشته اند، این مطلب وجود ندارد.
آیا در آن زمان یا پس از آن، فقهایی بودهاند که این مطلب را به صراحت مطرح کرده باشند و به آن روایت هم استناد کرده باشند؟
سروش محلاتی: بله؛ این نظریه در حد فتوا در چند قرن اخیر طرفداران جدی دارد و اتفاقاً در فضای غیر سیاسی پیوسته قائلانی داشته و دارد. مثل مرحوم آیتالله میرزا جواد آقای تبریزی از مراجع بزرگوار اخیر در کتاب ارشاد الطالب این نظریه را پذیرفته است؛ برخی از فقهای منتقد انقلاب هم برهمین باورند. مثلاً آیتالله سید تقی قمی در کتاب مبانی منهاج الصالحین همین نظر را دارد و حتی جواز تهمت را به همه مخالفان مذهبی که آنها را اهل ریب و بدعت میداند، تعمیم میدهد. آیتالله سید صادق روحانی هم در کتابش به «نام فقه الصادق» همین اعتقاد را دارد. به هر حال این آقایان با صراحت بحث کردهاند و نظر دادهاند و مسئله فراتر از یک اختلاف نظر سیاسی است. البته این فتوا ظرفیت زیادی برای توجیه رفتارهای خلاف اخلاق به خصوص در دنیای سیاست دارد.
آیا در مباحث و مبانی فقهی امام اشاره یا تایید بهتان زدن به منحرفین دیده میشود یا ایشان خلاف این معنا را معتقد بودند؟
سروش محلاتی: تاکنون در آثار فقهی و اصولی امام خمینی(ره) بحثی در این باره ندیدهام. البته یک مبنای کلی را همه فقها در باب تزاحم احکام پذیرفتهاند و آن این است که اگر دو حکم با هم تزاحم پیدا کند، مثل حرمت دروغگویی و وجوب حفظ جان مسلمان، چون حکم دوم اهمیت بیشتری دارد حکم اول نادیده گرفته میشود (اصل تقدم اهم بر مهم) بر اساس همین اصل است که گاه از احترام مالکیت یک شخص نسبت به خانه یا مغازه اش صرف نظر میشود و برای اجرای یک طرح لازم شهری آن ساختمان تخریب میشود؛ البته در اینجا باید با قیمت عادلانه آن ضرر را جبران کرد. این اصل در موارد تزاحم را همه فقها و از آن جمله امام خمینی قبول دارند و اصلا این اصل مبنای عقلی و عقلایی دارد.
در عین حال مبنای ایشان در همین جا هم از بقیه فقها سختگیرانه تر است؛ چون برخی فقهای دیگر میگویند در این گونه موارد، مثلا دروغ اصلاً قبح و زشتی خود را از دست میدهد، ولی ایشان آن را قبول ندارد. به علاوه وقتی میخواهیم یک نظریه اختلافی مشکوک را به فردی نسبت دهیم، در حالی که مستندات نظری آن را در آثار او نمیتوانیم پیدا و اثبات کنیم، شخصیت فرد و رفتارش نیز میتواند به ما کمک کند.
به نکته مهمی اشاره کردید. فارغ از دیدگاه نظری امام(ره)، در سیره عملی ایشان جواز کنار گذاشتن شرع و اخلاق برای دفاع از نظام و رد مخالفان دیده میشود؟
سروش محلاتی: هیچ کس تا کنون موردی را نشان نداده است که امام خمینی به این نظریه در جواز تهمت در زندگی سیاسی خود استناد کرده باشد و یا بر اساس آن کسی را مورد بهتان قرار داده باشد. همه میدانند که حساسیت امام درباره غیبت ضرب المثل بوده و احدی جرأت بدگویی از دیگران را در حضور ایشان نداشته است و با این حساب تکلیف تهمت معلوم است.
بعلاوه در لابلای سخنان امام خمینی در دوره جمهوری اسلامی سفارشهای فراوانی درباره رعایت اخلاق در مسائل سیاسی وجود دارد. مثل اینکه در پیام به مناسبت اولین انتخابات ریاست جمهوری میگویند: “برای پیشبرد مقصود اسلامی، ارتکاب خلاف اخلاق مطرود و غیراسلامی است”.