حوزه انقلابی حوزهای است که هدایت کلی جامعه و این وظیفه اساسی خودش را بشناسد و در آن مسیر، حرکت کند. حوزه انقلابی، حوزهای است که خودش را ادامه مسیر انبیای الهی و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین ببیند و پرچمداری در جهت آگاهی بخشی به جامعه و در جهت حرکت جامعه به سمت خداوند را وظیفه خودش بداند.
اختصاصی شبکه اجتهاد: واژهای که در سالهای اخیر به ادبیات حوزوی ایرانیان اضافه شده است، واژه «حوزه انقلابی» است. تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری و همچنین برخی مراجع تقلید در سالهای اخیر نیز بر انقلابی شدنِ حوزه های است. با این همه اما، هنوز معنای دقیق این واژه مشخص نشده است و هر کس تعریفی از آن دارد. در این رابطه با حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا شریعتمدار جزائری، عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم گفتگو کردیم. او شاخص انقلابی بودن را زمان شناسی و پیروی از مشی مرحوم امام میداند. مشروح این گفتگو از نگاه شما میگذرد:
اجتهاد: نقش روحانیون در پیروزی انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
شریعتمدار جزائری: من فکر میکنم نقش روحانیت در پیروزی انقلاب، همان نقشی بود که مردم به روحانیت دادند؛ یعنی مردم انقلاب را به پیروزی رساندند؛ چون پرچمداری و هدایت کلی مملکت توسط روحانیت را پذیرفتند. به خاطر همین بود که انقلاب به پیروزی رسید و الا قبل از آن، از سالها قبل امام کتاب کشفالاسرار و کتاب ولایتفقیه را نوشته بود و امام را از کشور تبعید کرده بودند، اما نتیجهای حاصل نشده بود. البته حرکات اتفاقی و جزئی در قم، ورامین در قیام پانزده خرداد انجام شد ولی اتفاقی نیفتاد. یادم هست که اوایل انقلاب وقتی نوارهای امام توزیع میشد و آن اتفاق در روزنامه اطلاعات افتاد و از امام تعبیر بدی کردند، روحانیون بعد از نماز در مسجد اعظم جمع شدند و شعار میدادند که زندهباد خمینی و مرده باد پهلوی. البته تعداد آنها کم بود اما همین تعداد کم به آگاهی دادن به مردم پرداختند و نوارهای امام را پخش کردند و درنهایت این حرکت فراگیر شد و مردم آن زمان پذیرفتند که باید یک تغییر و تحولی انجام بشود؛ در رأس این تغییر و تحول هم شخصیتی مثل امام خمینی و روحانیت باید باشد.
اجتهاد: آن زمان، احزاب مختلفی مشغول به فعالیت بودند که اکثراً مذهبی بودند ولی مرحوم امام اصلاً حزبی نداشت. چگونه انقلاب با اینکه هیچ حزب فعالی را به عنوان مدافع نداشت، موفق شد؟
شریعتمدار جزائری: در آن سالها گروههای مسلحی بودند که به آنها منصورون میگفتند. من آن زمان در قم بودم و اقوام ما دانشجو بودند. علیه شاه، اقداماتی انجامشده بود اما مردم تحت هیچ حزبی نیامدند و ما اصلاً در ایران حزب غیرمذهبی نداشتیم. حتی مارکسیستها و کمونیستهای خیلی افراطی نیز به مکتب خود، رنگ مذهبی میزدند و از ابوذر غفاری صحبت میکردند. بیشتر بر روی شخصیت ابوذر تکیه میکردند و تاریخ اسلام را بحث میکردند. حتی مارکسیستها هم با تحلیلهای مارکسیستی و اقتصادی، طبقات اقتصادی صدر اسلام را مطرح میکردند و ابوذر که در مقابل عثمان ایستاده بود را علم میکردند. ریشه شعارها مذهبی بود ولو اینکه در پشت آن انگیزههای غیردینی بود اما مردم از بین این گروهای مذهبی، فقط تحت حرکتهای مسالمتآمیز و فرهنگی که روحانیون داشتند، قرار گرفتند. البته بعداً که انقلاب پیش رفت، حرکتها تندتر و خشونتآمیز شد.
اجتهاد: مراد از حوزه انقلابی چیست؟ آیا حوزه انقلابی به معنای برگزاری تجمعات و تحصنهای مختلف از جانب روحانیون در رابطه با امور مختلف سیاسی است یا آنکه یک معنای دانشی است؟
شریعتمدار جزائری: حوزه انقلابی حوزهای است که این هدایت کلی جامعه و این وظیفه اساسی خودش را بشناسد و در آن مسیر، حرکت کند. حوزه انقلابی، حوزهای است که خودش را ادامه مسیر انبیای الهی و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین ببیند و پرچمداری در جهت آگاهی بخشی به جامعه و در جهت حرکت جامعه به سمت خداوند را وظیفه خودش بداند؛ بنابراین، حوزهای که برای تبلیغ دین، بهجاهای دوردست میرود تا در مواردی که لازم است آگاهی بخشی شود و در عرصههای مختلف پژوهشی و دانشگاهی ورود پیدا کند، این حوزه، حوزه انقلابی است.
به نظر من دانش اسلام، یک دانش انقلابی و حرکتی است؛ اما حوزه انقلابی، حوزهای است که در آن، روحانی نسبت به آگاهیبخشی به جامعه احساس وظیفه کند. آگاهی بخشی در عرصههای مختلف اجتماع، از وظایف حوزه انقلابی است. گاهی یک روحانی متوجه میشود که میتواند برای مردم یک منطقه، کاری انجام دهد. انقلابی بودن اما هیچگاه به این معنا نبوده است که همیشه با دیگران مخالفت کنیم و همیشه بخواهیم خودمان را مطرح کنیم و دیگران را نفی کنیم. برعکس انقلابی بودن به معنای خدمات بیشتر است. به معنای این است که هرکجا احساس کنیم، حضورمان لازم هست ولو اینکه در پایینترین عرصهها و طبقات اجتماعی باشیم، حاضر بشویم. اجتماعی بودن هیچگاه به معنای مخالفتهای آشکار و صریح با هر آنچه فکر میکنیم اشتباه است، نیست. گاهی انسان باید مخالفتش را در درون خودش نگه دارد. باید مصلحت سنجی شود. اینکه انسان در هر نشست و راهپیمایی شرکت کند، لزوماً به معنای انقلابی گری نیست. خیلی از افراد که الآن خودشان را همهجا حضور پیدا میکنند، کسانی هستند که وقتی جانشان به خطر بیفتد، حاضر نمیشوند و پا به فرا میگذارند.
اجتهاد: آنچه مسلم است این است که محبوبیت روحانیت در سالهای اخیر کاهش داشته است. علت آن را چه میدانید؟
شریعتمدار جزائری: این مسئله طبیعی است. طبیعت کار این است که هر انقلابی که انجام میشود، شوری که در جامعه ایجاد میشود و این شور هم غیرطبیعی و غیرمتعارف و غیر لازم و حتی صدمهزننده است؛ اما بعد از مدتی فروکش میکند و به عقلانیت منجر میشود. طبیعی است که باید به هر فردی در جای خاص خودش قرار بگیرد. این شور باعث شده بود که آن نگاه افراطی به وجود بیاید که روحانی در همهجا باید حضور یابد ولی بعد که دید خیلی از کارها نیاز به روحانی ندارد بلکه نیاز به متخصص فن دارد و لازم نیست در آنجا روحانی حاضر باشد، این شور تبدیل به عقلانیت میگردد.
لذا این کاهش محبوبیت از همان اول اتفاق افتاد؛ ولی اگر ما نگاههای افراطی را که در بحثهای سیاسی وجود دارد، توسط حوزه و بزرگان حوزه، تعدیل نشود، زمان انقلاب است و به بریزوبپاش منتهی میشود. در زمان حکومت طاغوت، بانکها را به هم میریختند و شیشهها را میشکستند ولی حالا دیگر این کارها معنا ندارد.
اجتهاد: آیا اینکه مردم دیگر روحانیت را از خودشان نانگاشته و وابسته به حکومت میدانند، باعث کاهش محبوبیت آنها نشده است؟
شریعتمدار جزائری: خیر. مردم روحانیت را از خودشان میدانند. بعضی از روحانیون به خاطر حرکتهای افراطی ممکن است حرفهایشان مقبول مردم نباشد اما روحانیتی که در کنار مردم است و مردم حضور او را درجاهای مختلف احساس میکنند، کماکان مورد قبول و پذیرش مردم است. روحانیت از همین مردم هستند و مردم وقتی میبینند که روحانی در مسجد، در کنارشان و در مشکلات در خدمتشان هست، طبیعتاً او را دوست دارند؛ اما اگر یک روحانی بخواهد از این مقام سوءاستفاده کند، طبیعتاً محبوبیت نخواهد داشت و این ربطی به همه روحانیت نخواهد داشت.
اجتهاد: یکوقت حوزه در مورد فقه الحکومه و فقه السیاسه و فقه الاداره و امثالذلک کار میکند، آیا این به معنای انقلابی بودن است؟
شریعتمدار جزائری: فقط این موارد کافی نیست. عرض کردم تمام عرصههایی که یک جامعه برای آگاهی بخشی به آن نیاز دارد، وظیفه حوزه است کما اینکه این آگاهی بخشی در ابتدای انقلاب صورت گرفت و این انقلابی گری تا الآن هم ادامه پیداکرده است.