اختصاصی شبکه اجتهاد: حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا حقپناه، دارای دکترای علوم قرآنی و حدیث و استادیار این گروه در دانشگاه علوم اسلامی رضوی میباشد. ایشان ضمن تدریس در مدارس و مراکز حوزوی و دانشگاهی، بهصورت اختصاصی، مدرس «درس خارج فقه زنان» در مدرسه اسلامشناسی حضرت زهراسلاماللهعلیها مشهد میباشند. استاد حقپناه، ریاست کمیسیون فرهنگ و اخلاق شورای عالی حوزه علمیه خراسان را نیز بهعهده دارد.
از نظر حجتالاسلام حقپناه، تلاش زنان در جمع بین امر تحصیل و وظیفه خانهداری و تربیت فرزند، جهادی مضاعف محسوب میشود. او معتقد است حوزه علمیه خواهران به نسبت جمعیتشان، خروجیهای علمی خوب و موثری داشته است؛ ولی متاسفانه شناختهشده نیستند.
اجتهاد: چرا خواهران طلبه در حوزه به درجات بالای علمی نمیرسند؟
حقپناه: از زحمات شبکه اجتهاد تشکر میکنم که پیگیر موضوعات خوب و تاثیرگذار هستید. من عرض میکنم بعضی وقتها شاید اطلاع درستی نداشته باشیم؛ نهاینکه بگوییم فلانقشر تحصیلات برجستهای ندارند. حوزه علمیه خواهران هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی بعد از انقلاب رشد زیادی داشته است. در طول تاریخ فقاهت شیعه هم زنهای عالمه زیاد داشتهایم و تاریخ هم از آنان به نیکی یاد میکند. در زمان ما هم همینطور است که حوزههای علمیه خواهران بحمدالله با تعداد زیادی از خواهران دلسوز، مشتاق، فرهیخته، مومنه و صالحه که مشغول تحصیل هستند، روبهرو است؛ اما فکر میکنم که زمانه ما یک خصوصیاتی دارد که با سابق تفاوتهای دارد. از جمله پیچیدهشدن و دشوارشدن سطح زندگی. گاهی دوری از مراکز تحصیلی و شرایط خاصی که برای زندگی افراد پدیده آمده است و مشکلات از این قبیل و همچنین زیادی واحدها و مشکلات جانبی که فکر میکنم اینها شرایطی است که تحمیل شده است. در عینحال چیزی که شاهد هستیم، خانمهای فرهیختهای هستند که به این مقامات علمی رسیدهاند و میرسند.
برادران در حوزههای علمیه، بهخاطر تدریس و مقالات و سخنرانیهایشان زودتر شناخته میشوند؛ اما در حوزههای خواهران، طلاب با همین ویژگیها هستند؛ ولی زمینه برای تدریس و بروز استعدادهایشان نیست و از این باب ممکن است اینطور شده باشد. عرضم این است که نهاینکه خواهرانی با تحصیلات عالیه نداشته باشیم؛ بلکه داریم؛ ولی ناشناخته هستند. برادران زودتر شناخته می شوند تا خواهران.
اجتهاد: شما به غیر از بانو مجتهده امین یا بانو صفاتی کسی دیگر را الان مشخصا میتوانید از حوزه خواهران نام ببرید که به اجتهاد رسیده باشد یا کتابی در حوزه فقه و اصول تألیف کرده باشد؟
حقپناه: زیاد هستند و با آثار و کتبشان هم برخورد کردهام، هم در قم و هم در مشهد؛ ولی الان بخواهم نام ببرم ممکن است دقیق نباشد. مجلهای که حوزه بهعنوان مصباحالفقاهه منتشر میکند، یک بخشی از آن مربوط به خانواده است. از همین اظهارنظرهایشان و مقالاتی که نوشته میشود، کاملا معلوم است که طرف این فرهیختگی را دارد. بنده مشاور خیلی از پایاننامههای خواهران بودهام و از نزدیک این آشناییها را دارم و برخی استعدادهای فوقالعاده برجستهای دارند که از این طریق هم قابل شناسایی هستند. یعنی من احساس کردم که مثلا این پایاننامه یک بخشی از یک تحقیق بلندی است که این خانم داشتهاند که اگر آن تحقیق پیگیری شود میتواند یک طرح علمی باشد.
اجتهاد: به نظر شما آیا میزان وظایف بانوان طلبه در خانواده با میزان توقعاتی که از ایشان میرود همخوانی دارد یا نه؟
حقپناه: در کلاسی که ما گاهی با خواهران داریم همیشه تاکید میکنم که کار شما در حوزه یک تلاش مضاعف و جهاد است. چون این کارهای روزمره را خیلیها در خانه انجام میدهند و به کارهای دیگر و مطالعه و تحقیقات نمیرسند؛ ولی شما بین کارهای خانه و تحصیل جمع کردهاید. این یک کار مضاعفی است که گاهی از برادران طلبه هم میبینیم که برخی موفقتر هستند و خدا این توفیق را به اینها داده است. جمع بین هم وظایف خانهداری و هم واحدهای درسی و حجم زیادی از دروس و تحقیقات. حقیقتاً کار بزرگی است و من این را در حد یک جهاد میدانم. گاهی چون از نزدیک آشنا هستم و رفتوآمد خانوادگی دارم، میبینم که چه تلاش عظیمی میکنند. یعنی از استراحت و گاهی از میهمانیرفتن و خیلی از جاهایی که افراد عادی میروند خودشان را محروم میکنند و از آنها میزنند تا به درس و تحقیقشان برسند. نهاینکه به زندگی شخصیشان نرسند؛ خیر، آن لحظاتی که باید استراحت کنند و جایی بروند، آنها را برای درس و بحثشان میگذارند.
اجتهاد: اگر مقایسه کنیم در رشتههایی مثل پزشکی و مهندسی و رشتههای دانشگاهی که خانمها الان هستند در سطح دکتری یا فوقتخصص رشد کردهاند و خروجیهایی دارند و در عرصه علمی خیلی فعال هستند؛ اما خروجی قابلتوجهی در حوزههای علمیه از قسمت خواهران نمیبینیم. علتش بهنظر شما چیست که ما نتوانستهایم محصول حوزههای علمیه خواهران را در جامعه ملموس ببینیم؟
حقپناه: همانطور که عرض کردم فکر میکنم یک علتش حیا و عفتی باشد که حریم نگاه میدارند که این سبب ناشناختهشدنشان میشود. من فکر میکنم اینطور است؛ نه اینکه خروجی نداشته باشیم. الان در حد طلبههایی که از خواهران در مشهد و قم هستند، آثاری که از ایشان دیده میشود، خیلی آثار مرتبی است. یک خانمی در یک شهر دورافتادهای یک کاری را انجام داد که بعدا طلبههای قم و بزرگان قم به فکر افتادند که چه کار خوبی است. این کار اولینبار توسط یک خانم صورت گرفت. این رسالههای سه مرجع و تا حالا شانزده مرجع که تا بهحال چاپ شده است، برای اولینبار در ایران که فتوای امام در بالا باشد و نظریه بقیه مراجع در پایین بیاید، ابتکار یک خانم از یک شهرستان دورافتاده است. نام این خانم، طاهره مسلمیزاده هستند. ایشان از شهرستان سرخس هستند و معلولیتی هم دارند. خب از اینطور ابتکارات داریم و عرض میکنم که ناشناخته هستند. مثلا ایشان برای اولین بار چنین کاری کردهاند و بعد شروع شد در جاهای دیگر و بعد شما بیشتر باید تحقیق کنید. از این موارد زیاد داریم. اگر مثلا در تفسیر کار کردهاند و اگر بروزی ندارد، فکر میکنم از یک بابت باید به ایشان حق دارد. من فکر میکنم مردها بهخاطر اینکه در جامعه و منظر هستند، زودتر شناخته میشوند؛ اما نمیشود از این خواهر دعوت کرد که شما بیایید امروز برای طلبهها درس اخلاق بگویید؛ ولی ما نوارهای ایشان را گوش میکنیم گاهی برای ارزیابی میفرستیم، انصافش این است که مسلط هستند. ما در امتحانات حوزه هم که گاهی خدمتشان میروم، بعضیها واقعا تسلط لازم و کافی را بر کفایه و شروح کفایه دارند. مکاسب هم همینطور. از نظر علمی و فهمیدن شرایط روز و درک روز هم خیلی از اینها اگر از آقایان جلوتر نباشند، همپای آقایان این تسلط بر مسائل را دارند.
اجتهاد: نظر شما درباره ضرورت درس خارج برای حوزه خواهران چیست؟ آیا نیاز هست یا خیر؟
حقپناه: در حد خودشان بله. من فکر میکنم هم با حوصله باید این کار صورت گیرد و هم شناختهشده باشد. و اندکاندک باشد. هم از آنان کار خواسته شود و هم روش کارورزی اجتهاد برایشان آموزش داده شود. بهخاطر اینکه طلبه چه خواهر و چه برادر، سطوح عالیه را تمام کردهاند و مشغول تدریس هستند و یک چندسالی هم میخواهند که در درس خارجی شرکت کنند. بهخصوص درس خارج اختصاصی برای خود خواهران؛ نه اینکه مخلوطی از خواهر یا برادر یا بگوییم مثلا درس خارج اختصاص به برادران داشته باشد. خیر، حوزههای خواهران این ظرفیت را دارد که برای جمعی ولو اندک چنین درسی گذاشته شود. چند سالی است که ما با خواهران یک مباحثهای داریم. گرچه کم است و از نظر زمانی هفتهای یکمرتبه است؛ ولی آثار زیادی داشته است و افراد فهیم و اهلدقت هستند و در برداشت از روایات میبینم که استعدادهایی مشهود است.
اجتهاد: پس نظر شما این است که اجتهاد برای خواهران لازم است؟
حقپناه: مقام معظم رهبری یک وقتی این را مطرح کردند که اجتهاد چه برای زن و چه برای مرد حدی ندارد که بگوییم اختصاص به مردها داشته باشد. بعد بهخصوص فرمودند: زنها در بحثهای مربوط به بانوان باید این کار را انجام دهند و رسیدگی کنند. چون خودشان بهتر از دنیای خودشان باخبر هستند و میتوانند پاسخ را بدهند. انجام اینطور وظایف و پیشبرد کاروان علم، زن و مردی ندارد و قرآن کریم هم این تفکیک را ندارد. شرایط اگر برای مردها بیشتر مهیا باشد، معنایش این نیست که برای زنها نباید این پیشرفت باشد. خیر آنها هم میتوانند در این راه قدم بردارند.
اجتهاد: نظام اسلامی و نظام آموزشی که ما تعریف کردهایم چه در حوزه و چه در دانشگاه، آیا توانستهایم تعریف درستی از حضور اجتماعی زنان داشته باشیم؟ یعنی حوزه توانسته است تعریف درستی بدهد؟
حقپناه: بحث نظام اجتماعی و حضور زن در جامعه یک مسئله است. تحصیل و تدریس و حضورش در مجامع علمی بحث دیگری است. هرچه که این خانم از نظر علمی و مسائل حوزوی و غیر آن تسلطی داشته باشد، حضورش هم در جامعه بهتر خواهد بود. ما حضوری از خانمها در جامعه میخواهیم که تاثیرگذار باشد و کاری را باید انجام بدهند که از دست مردها غالبا ساخته نیست. چنین حضوری را ما بر آن تاکید داریم. در مورد نظامی که حوزه تعریف می کند، چرا با تغییر مدیریت در این چند سال اخیر در حوزه علمیه خراسان، فهم من این است که تصمیم بر این قرار گرفته است که همان دروس و پیشرفتهایی که برادران باید داشته باشند خواهران هم باید داشته باشند. نظام آموزشی موجود در دروس عمومی حوزه برای خواهران و برادران تقریبا یکسان است. گرچه در بخش رشتههای تخصصی میطلبد در آن قسمتها و بخشهایی که خواهران باید تسلط پیدا بکنند برای آنها دقت بیشتری صورت گیرد یا رشتههایی در خصوص خواهران ایجاد و برنامهریزی شود که با شرایط آنها تناسب بیشتری دارد.
اجتهاد: برای مثال اگر وظیفه مادری را نقش اصلی زن بدانیم، آنوقت تصمیمگیریهای کلان اجتماعی در عرصه خانواده را چه کسانی باید انجام بدهند؟ ما الان میبینیم که در عرصه های کلان اجتماعی، حضور زنان کمرنگ است. و حال اینکه نیاز است که خانمها هم حضور داشته باشند؟ چه ضرورتی برای این میبینید و چه برنامهریزی باید برای این داشته باشیم؟
حقپناه: در مجلس و در بعضی قسمتها و امور اجرایی که دولت دارد، از خواهران استفاده میکند و حضور هم دارند و نقش مادری به فرمایش شما طوری نیست که به شخص دیگری بگوییم: «بیا این کار را انجام بده و این خانم میخواهد کار دیگر فرعی را انجام بدهد»، نقش مادری نقش اساسی و کلیدی است و حضرت آقا هم تأکید داشتند که این نباید مغفول باقی بماند ولو هر کار مهم دیگری هم دارد. مهم این است که در کنار این وظایف مادری و اختصاصی خودش، به کارهای دیگر بپردازد و عرض کردم این یک جهاد مضاعفی برای خانم میشود. مردها چنین وظایفی را ندارند؛ ولی زنها این وظایف را هم داخل و هم بیرون خانه دارند. اگر زنها میخواهند تاثیرگذار در جامعه باشند، شرطش برخورداربودن از تحصیلات و بینش و بصیرت است و باید علمیت لازم و تقوا و عفت لازم را داشته باشد و بعد وارد صحنه اجتماع شوند که آنجا تاثیر خودش را دارد.
اجتهاد: به نظر شما درسهای حوزه مخصوصا از نوع اجتهادی، با مسائل وظایف زنان در خانواده تضادی ندارد؟
حقپناه: قطعا این حجم از دروس بیتزاحم نخواهد بود. عرض کردم کسانی را که ما میشناسیم، اینها از استراحت و تفریح و میهمانی میزنند و به این مباحث علمی و پژوهشی میپردازند. شما الان مقالات علمی-پژوهشی مجلات ما را نگاه کنید، غالبا میبینید که خواهران در هر مجلهای و هر شمارهای حضور دارند.
اجتهاد: تحصیلات حوزوی روی تحصیلات فرزندان تاثیر مثبی دارد؟
حقپناه: بله؛ قطعا برخورداری از این علوم و آشنایی با علوم اسلامی آنها را آشناتر میکند تا اینکه بتوانند یک مادر و همسر خوب و نمونه و تأثیرگذار در جامعه باشند. البته دقت بفرمائید که ما دو نوع زندگی داریم که خواهران باید توجه کنند: یک زندگی حقوقی-فقهی داریم که خیلی خشک است و یک زندگی اخلاقی. اگر زندگی حقوقی باشد، میگوید: این مقدار وظیفه من است و این مقدار وظیفه من نیست و چه مقدار وظیفه مرد است و من نباید به بچهام شیر بدهم و وظیفه من نیست و من نباید کار بکنم و نباید از میهمانی که شوهرم میآورد پذیرایی کنم» و شوهر در مقابل میگوید: «تو حق نداری از خانه خارج شوی و امثال این حرفها». این حرفها بر اساس قواعد فقهی و حقوقی درست است؛ ولی اگر به سمت اخلاق رفتیم و زندگی بر اساس عشق و محبت و اخلاق پایهریزی شود، هم مرد عاشقانه برای این خانم کار میکند و میگوید حالا که تو میخواهی پیشرفت کنی بخشی از مسئولیتها را من به عهده میگیرم. هم زن دیگر احساس نخواهد کرد که کارش بیهوده است. و زندگی را عاشقانه پیش میبرند.
میدانید که زندگی فقهی و حقوقی در حد نود است. خیلی وقتها قوانین در همریخته میشود و چالش ایجاد میکند؛ اما زندگی اگر از نوع اخلاق اسلامی باشد صد است و صد که آمد نود هم حاصل میشود. یعنی هر دو طرف کار میکنند؛ ولی نه از روی اجبار؛ بلکه عاشقانه. مرد هم که مهریه را میدهد میگوید وظیفه انسانی من است و این خانم از پدر و مادر و هستیاش گذشته و به خانه من آمده است. اگر خانوادهها مخصوصا خانواده طلبه چه یکطرف طلبه باشد یا هر دو طلبه باشند، اگر مبنایشان زندگی اخلاقی باشد، میبینید که کمک هم میکنند و دو بال میشوند برای طی کردن مسیر کمال.
اجتهاد: آیا شما سیستم برنامهریزی حوزه خواهران را کامل میدانید یا نیاز به اصلاح دارد؟
حقپناه: قطعا با گذشت زمان احتیاج به بازنگری دارد؛ ولی گرچه بنده هم خیلی دقیق به این نحوه برنامهریزی آشنا نیستم و باید از خود خواهرانی که دستاندرکار هستند پرسید؛ ولی بهعنوان یک قاعده کلی عرض میکنم که طوری مسائل درسی آموزشی خوهران برنامهریزی شود که هم توانمندی و هم نیازهایشان در نظر گرفته شود.
اجتهاد: آیا در نیازهای اجتماعی که ما در موضوع زنان داریم، برنامهریزی آموزشی حوزه توانسته آن نیازهای اجتماعی را برطرف کند؟
حقپناه: اگر این سوال را نسبت به برادران هم مطرح نمایید، خیلی وقتها باید بگوییم نه. چون جامعه نیازهایی دارد که هنوز حوزه ممکن است به آن نپرداخته باشد. خیلی از این آقایان و یا خانمهایی که در حوزههای اجتماعی توفیقاتی را دارند، اینها مرهون تلاشها و زحمتهای شخصی خودشان است نه حوزه. البته در این چند سال اخیر دیدهام که مدیریت محترم اجرایی حوزه آیتالله مصباح عاملی و دستاندرکاران تلاشهای شبانهروزی و دقیقی دارند برای اینکه برنامهریزی دقیق و خوبی را انجام دهند و به این سمت حرکت میکنند؛ اما به اندازهای نیاز زیاد است و حوزههای کاری و نیازهای متنوع وجود دارد، ممکن است این تلاشها برخی از اینها را پوشش ندهد. من یک استقصائی کردم که حضرت آقا فرمودند: «طلبه ما اگر خوب درس بخواند این حداقل سی تا یا سیوپنج تا کار مفید میتواند انجام دهد.» مثلا اگر یک مهندسی یا یک آقایی که فارغالتحصیل فلان دانشگاه است یا کار شخصی آزادی دارد این در یک یا دو کار تخصص پیدا خواهد کرد؛ ولی کارایی علوم حوزوی انعطاف عجیبی دارد. در شهر، در روستا، در کارهای مختلف، در امامت جماعت، در تبلیغ به زبان داخلی و خارجی، داخل کشور، خارج کشور و کارهای فرهنگی متنوعی که میتواند انجام دهد با همین چند سالی که در حوزه است، این برنامهریزی که الان در این جهت است بحمدالله توفیقات عظیمی است و این از برکت علوم حوزوی است که فقه آلمحمدعلیهمالسلام است و کارایی عجیبی دارد.
اجتهاد: پس شما میفرمائید که فارغالتحصیل علوم حوزوی مخصوصا رشته خواهران در سیوپنج رشته کاری میتوانند مشغول باشند؟
حقپناه: بله میتوانند و حالا اگر در همه کارهایی که مربوط به برادران است نتوانند، در حوزه کارهای خودشان ظرفیت کاری زیادی دارند.
اجتهاد: شما درسهای موجود در حوزههای خواهران را مفید و کارآمد برای خواهران میدانید؟
حقپناه: اگر دقیق خوانده شود کاملا. بستگی دارد به نحوه ارائه و تلاشی که خود فرد انجام میدهد.
اجتهاد: : خروجیهای حوزه خواهران و برادران با هم قابلمقایسه هستند؟
حقپناه: قطعا نه؛ در مشهد حدود ششهزار طلبه خواهر شاید باشند و یا شاید هم کمتر؛ اما برادران حدود سیهزار؛ و قطعا انتظار از حوزه برادران بیشتر از انتظار حوزه خواهران است؛ ولی همانمقدار که از حوزه خواهران فارغالتحصیل میشوند و وظایفی را بر عهده میگیرند، اگر از نظر کیفیت بخواهیم مقایسه بکنیم، تاثیرگذاری در حوزه خودشان خیلیخیلی زیاد است. یعنی خانمهای طلبه، الان در حرم مطهر، حوزهها و دانشگاهها فعال هستند. میخواهم بگویم از نظر کیفیت نسبت به همان مقدار خروجی که داشتهاند تاثیرگذار بودهاند.
اجتهاد: کمیت آن چطور؟ مثلا الان در یک خانواده که یک دختر خانمی رشد میکند خانواده در نظر میگیرد که آموزش ببیند. یا وارد دانشگاه میشود یا وارد حوزه. خانمها در سیستم حوزه، آموزش دینی ببینند و با روایت و اخلاق آشنا شوند، برای جامعه بهتر است یا اینکه رشتههای تخصصی و فنی بخوانند؟ این یک بحث است و اگر پذیرش خواهران زیاد شود نظرتان چیست؟ یعنی از لحاظ کمیت هم، کمیتگرایی در حوزه خواهران داشته باشیم. چرا اینقدر محدود کنیم و کم پذیرش کنیم.
حقپناه: هر چیزی باید حد و اندازهای داشته باشد. حتی خواهران در دانشگاههای علوم تجربی هم که شرکت میکنند، در همان رشتههای خودشان هم که درخشیدهاند و میدرخشند، این نیازی از نیازهای جامعه را برآورده میکند. در مورد حوزه علمیه هم نباید یکسره در را باز گذاشت که هر کسی با هر نیتی بیاید که ممکن است خدایی نکرده در آینده به متلاشیشدن حوزهها بیانجامد و نباید هم بهقدری محدود باشد که انگشتشمار بیایند. نیروها باید شناسایی شوند و امکانات به این مقدار فراهم باشد که افرادی که استعداد و علاقمندی دارند و گاهی تحصیلات حوزوی و دانشگاهیشان را از نصف راه رها میکنند و جذب حوزه میشوند، فضا برای آموزش این افراد داشته باشیم. در این حد بله.
اجتهاد: یعنی هم کمیتگرایی باشد و هم یک محدودهای در پذیرش و انتخاب باشد؟
حقپناه: بله، گزینش باشد. حوزههای علمیه، چه خواهران و چه برادران اگر میخواهند بالندگی خودش را حفظ کند، در درجه اول، دقت در پذیرش افراد است؛ بله متونی که تدریس میشود و نحوه مدیریت افراد خیلی مهم است و در اینها شکی نیست؛ ولی شاید در رتبه اول و ماقبل اینها نحوه پذیرش است. مخصوصا خواهرانی که میآیند و علاقمند هستند. حتی ما برخورد کردهایم که خانمی بورسیه برای خارج از کشور هم داشته است؛ ولی رها میکند و به حوزه میآید.
اجتهاد: خب الان محدودیتی وجود دارد که باعث شده خیلی از خانمها نمیتوانند بیایند. دو نوع سیستم آموزش داریم که یکی سیستم دانشگاهی و غربی است و یکی هم سیستم آموزشی حوزوی است. خب حالا یک خانمی میخواهد خانهدار باشد و نمیخواهد تخصص داشته باشد. میخواهد تحصیلات داشته باشد. این بهتر است که یک مادر خانواده تحصیلات حوزوی داشته باشد یا اینکه با افکار کانت و هگل و امثالهم سر و کار داشته باشد. چرا دانشگاه درش را باز میگذارد و هیچ محدودیتی ندارند از لحاظ کمیت و ورود و آزاد هستند که بیایند و درس بخوانند؛ اما ما حوزهای که قالالصادق و قالالباقرعلیهماالسلام میخوانند محدود میکنیم؟
حقپناه: شاید امکانات محدود باشد. البته این که شما میگویید آرمانش خیلی خوب است و درست است؛ ولی بیحساب و کتاب نباید باشد و حسابشده اگر باشد هر مقدار که بیایند غنیمت است. کشور مصر شاید ده میلیون بیشتر از ایران جمعیت داشته باشد؛ ولی چطور شده است که الان آنجا هفتصد هزار طلبه خواهر دارد؟ ما در کل ایران که بگردیم، ده یا بیست هزار طلبه خواهر خواهیم داشت. چون به آنان این اجازه داده شده است که در الازهر چند سالی درس دینی بخوانند و به خانهداری هم که میپردازند، خانهداریاشان دینی خواهد بود؛ اما اینجا این امکانات نیست.
۱ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
دکتر رضا حقپناه به نقاط جالبی اشاره کردند که طلاب مرد بهخاطر حجم فعالیت کاری خود از قبیل تدریس، مقاله نویسی و سخنرانی، زودتر شناخته میشوند و متاسفانه جذب بانوان به حوزههای علمیه خیلی کم تر از آقایان می باشد ولی البته بانوان هم حضور قابل توجهی دارند. به نظر من آقای حقپناه درست می فرمایند که اکنون زمینه دعوت از خواهران برای فعالیت هایی همچون ارائه درس اخلاق وجود ندارد…