ما اجازه نداریم سیستمی را تنظیم کنیم که ربوی باشد. چگونه میتوانیم اجازه دهیم لقمه حرام در سفره افراد قرار بگیرد و ادعا داشته باشیم که حکومت اسلامی هم داریم.
عضو شورای فقهی بانک مرکزی اعلام کرد: امکان اجرای سیستم بانکداری دوگانه نیست
برای بررسی بیشتر این موضوع ایکنا با حجتالاسلام والمسلمین محمدنقی نظرپور، عضو شورای فقهی بانک مرکزی و معاون دانشگاه مفید گفتوگویی انجام داده است که متن این مصاحبه در ادامه میآید:
ابتدا بفرمائید دیدگاه شما درباره اینکه قانون عملیات بانکی بدون ربا به همه نظام بانکی حکم نشود چیست و آیا اساسا در ایران امکان اجرای بانکداری دوگانه وجود دارد؟
حجتالاسلام نظرپور: واقعیت امر این است که اگر ما محدودیت و حساسیتی از جهت فقهی نمیداشتیم و شاید اگر صرفا با نگاه اقتصادی به قضیه نگاه کنیم، بهتر بود اگر میخواهیم بانکداری اسلامی را شروع کنیم، به برخی از بانکها اجازه فعالیت در چارچوب بانکداری اسلامی را میدادیم و استمرار بانکداری ربوی را هم میپذیرفتیم و شاید در رقابت بین این دو سیستم، هر دوی این بانکها با تلاشی که انجام میدادند ممکن بود هزینههای کمتری را در عرصه تسهیلات بر مشتریان تحمیل کنند یا نوآوریهای خاصی داشته باشند که این نوآوریها میتوانست به بهبود عملکرد و فعالیت بانکداری اسلامی کمک کند اما این نکته نمیتواند توجیهکننده این باشد که برای اجرای احکام اسلامی در جامعه حتی برای یک لحظه اجازه دهیم سیستم ربوی در جامعه حاکم باشد.
این حساسیت، حساسیتی نیست که اکنون به وجود آمده باشد بلکه حضرت امام(ره) در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به شدت پیگیری این قضیه بودند که نمیتوانیم سیستمی داشته باشیم که مبتنی بر ربا باشد و با توجه به اینکه در آیات و روایات، تعابیر بسیار تندی در ارتباط با رباخوار و فرایند فعالیتهای ربوی وجود دارد که اعلان جنگ با خداست، بنابراین نمیتوانیم به سمتی حرکت کنیم که اجازه دهیم بعد از حدود سه دهه از اجرای بانکداری اسلامی، بانکداری دوگانه پیاده شود.
به نظرم افرادی که این دیدگاه را مطرح میکنند نگاه به بیرون دارند و شاید اگر تأملی کنیم و ببینیم نقصانها و کاستیهای بانکداری اسلامی چیست و به سمت ارائه راهحل منطقی برای حل آن حرکت کنیم شاید بتوان این مشکل را به گونه دیگری حل کرد؛ بدین معنی که مشکلات سیستم را پیدا کرده و با عزم جدی که برای حل این مشکلات وجود دارد در راستای برطرف کردن این مشکلات گام برداریم.
در اینصورت دیگر معنا ندارد که وقتی بانکداری اسلامی رشد قابل توجهی دارد و در سطح جهانی هم پذیرش بانکداری اسلامی کاملا ملموس است و رشد حدود ۱۵ تا ۲۰ درصدی را در سطح جهانی داراست، ما اکنون بخواهیم از این مسیر برگشت کنیم و به نظرم اجازه فعالیت بانکهای ربوی در کشور، بازگشت از تجاربی است که در بانکداری اسلامی در کشور و در دیگر کشورها کسب کردهایم بنابراین به نظرم توجیهی ندارد که به این سمت حرکت کنیم؛ گرچه در ابتدای کار، نه از جهت فقهی بلکه شاید از جهت کارایی اقتصادی، اجرای چنین سیستمی مناسبتر بود.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که ممکن است از نظر اجرای برخی احکام و مقررات اسلامی در برخی موارد دچار ناکارآمدی شویم ولی وقتی شرع مقدس اعلام میکند ربا اعلان جنگ با خداست بنابراین ما اجازه نداریم سیستمی را تنظیم کنیم که ربوی باشد و مطمئنا آسیبهایی که چنین سیستمی میتواند در سطح فرد و اجتماع بر جای بگذارد به مراتب زیاد خواهد. حالی سؤالی که پیش میآید این است که چگونه میتوانیم اجازه دهیم لقمه حرام در سفره افراد قرار بگیرد و ادعا داشته باشیم که حکومت اسلامی هم داریم بنابراین برگشت از این مسیر نادرست و ناصواب است و نگاه به بیرون در این عرصه کمک چندانی به ما نخواهد کرد.
این مهمترین نقصانهایی که فرمودید بانکداری اسلامی با آنها مواجه است و بهتر است در صدد رفع آنها برآئیم چه مواردی هستند؟
حجتالاسلام نظرپور:واقعیت امر این است که تاکنون، آنگونه که میبایست نسبت به اجرای دقیق قانون عملیات بانکی بدون ربا حساس باشیم، این حساسیت را نداشتیم و نسبت به آموزش مردم، مسئولان و کارمندان سیستم بانکی هم، این حساسیت وجود نداشته است و در سطح مدیریت کلان بانکداری هم با همین مشکل مواجهیم. در طول سه دهه گذشته شاهد این نیستیم که حتی یک مسئول، کارشناس بانکی یا مسئول اعطای تسهیلات را مؤاخذه کنند که شما آنگونه که موظف بودید به شکل شرعی و فقهی عمل نکردهاید.
مجموعه منابعی است که رئیس شعبه میتوانست جذب کند و سودآروی که میتوانست داشته باشد، تنها موضوعی مهمی بوده که تاکنون مطرح بوده است و تشویقها و تنبیهات برای اجرای درست قراردادهای بانکی نبوده بلکه ملاحظات دیگری در این عرصه وجود داشته است. همچنین ما از تجارب کشورهای دیگر در اجرای قراردادها استفاده نکرده و قراردادهای مشارکتی را هم به شکل صحیح اجرایی نکردیم.
بنده در کتاب «نظریه بانکداری بدون ربا» به مجموعه این عوامل اشاره کردم بنابراین مشکلات موجود در سیستم بانکی برای ما مشخص است اما باید عزم جدی برای برطرف کردن آنها وجود داشته باشد وعزم جدی بدین معنا نیست که باز دوباره به سمت سیستم دوگانه حرکت کنیم.
دیدگاه شما درباره حفظ سیستم کنونی و ایجاد تکبانکهای اسلامی چیست آیا بهتر نیست به جای تلاش برای اسلامی کردن همه نظام بانکی که به گفته بسیاری از صاحبنظران تاکنون در این زمینه موفقیت چندانی حاصل نشده است برای تأسیس تکبانکهای اسلامی که به شکل واقعی به اجرای اصول بانکداری اسلامی مشغول شوند اقدام کنیم؟
حجتالاسلام نظرپور:این پیشنهاد عملا در بانک مرکزی مطرح شد و کمیتهای هم تشکیل یافت که ما یک بانک اسلامی تمامعیار را تأسیس کنیم بنابراین اصل ایده مطرح شده و کارهای مقدماتی این موضوع هم انجام شده است و با پیشنهاد رئیسجمهور و موافقتی که رئیسکل بانک مرکزی داشتند، این ایده مطرح شده و منتظر عملیاتی شدن آن هستیم؛ بنابراین چنین دیدگاهی درست است و باید به سمت رفع نقصانهایی که در نظام بانکی ما وجود دارد حرکت کنیم.
آیا اشاره شما به این موضوع که بانکداری دوگانه پذیرفتنی نیست، به نظام سیاسی کشورها ارتباط پیدا میکند؛ چراکه در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله مالزی یا پاکستان که دارای جمعیتهای بزرگ مسلمان هستند چنین سیستمی اجرایی شده و موفقیتهایی هم حاصل شده است؟
حجتالاسلام نظرپور:همه مردم مالزی مسلمان نیستند و حکومت این کشور هم اسلامی نیست اما ما نمیتوانیم در شرایطی که از یک سو قانون عملیات بانکی بدون ربا اجازه فعالیت ربوی را به ما نمیدهد و از سوی دیگر قانون اساسی ما هم همه قوانین مغایر با شرع مقدس را ملغی اعلام میکند و تجارب بانکداری اسلامی هم در کشورهایی که این سیستم را به درستی اجرایی کردند تجارب موفقی است به سمت اجرای بانکداری دوگانه حرکت کنیم چراکه توجیهی برای این اقدام وجود ندارد.
شما یکی از اعضای کارگروه اصلاح قانون عملیات بانکی بدون ربا بودهاید، طرح جدید بانکداری بدون ربا تا چه اندازه در حل مشکلات نظام بانکی و حرکت به سمت بانکداری اسلامی مؤثر است؟
حجتالاسلام نظرپور:بحثهای زیادی به شکل گوناگون در این زمینه صورت گرفته، کارهای گستردهای در این زمینه انجام شده و نواقصی که در ارتباط با این قانون وجود داشت، مشخص شده تا اصلاح شود. در این طرح، هم عقود جدیدی که میتواند کمککننده ما باشد و هم اینکه برخی از سازوکارهایی که به اجرای صحیح و گسترده عقود مشارکتی کمک کند، دیده شده است.
همچنین موضوع شورای فقهی که موظف به نظارت شرعی است و هم اینکه موضوع مطالبات بانکی در آن گنجانده شده است و به نظرم اجراء و تکامل آن میتواند مفید باشد اما باید دقت داشت که همه این موارد بر روی کاغذ است و اگر عزم جدی برای اجرای درست این قانون وجود نداشته باشد، اینکه به راحتی اعلام کنیم که صِرف اجرای قانون عملیات بانکی بدون با، ما را به جایی خواهد برد که قطعا مشکلات شرعی برطرف خواهد شد، به نظر میرسد که تصویر نادرستی است.