برنامه جامع حوزه خواهران، با نگاهی کلاسیک و دانشگاهی تدوین شده است/ حوزه باید با نگاه مجتهدپروری برای خواهران برنامه‌ریزی کند/ حوزه خواهران از برادران، جلوتر است

ما چند نفر از حوزه‌های علمیه که مناصب کشوری را دست گرفته باشند، داریم؟ تمام موفقینی که در مناصب مختلف می‌بینیم، دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق‌(ع) است. چند تا از خراسان و حوزه‌های خراسان هستند؟ اگر هم باشند از دانشگاه رضوی هستند. بنابراین اگر بخواهیم مقایسه بکنیم، بدون نگاه ناسیونالیستی و تعصب‌گرایانه به حوزه خواهران، باز هم حوزه خواهران، با همین شرایط نابرابر مقایسه، به‌نظر می‌رسد حوزه‌های خواهران جلوتر هستند.

اختصاصی شبکه اجتهاد: منور شایسته‌خو، مدیرموسسه علمی‌تحقیقی مکتب نرجس مشهد در بخش اول گفتگو به «آسیب‌شناسی حوزه‌های علمیه خواهران و موانع اجتهاد بانوان طلبه» پرداخت. اینک بخش دوم این گفتگو پیش‌رویتان قرار می‌گیرد.

اجتهاد: کدام کتاب فقهی یا اصولی یا فلسفی و کلامی مشهور را خواهران نوشته‌اند؟ کدام مجمع حدیثی توسط زنان جمع‌آوری شده است؟ کدام مقاله مورد اعتنا و جامع‌الاطراف توسط بانوان طلبه به نگارش درآمده است؟

شایسته‌خو: داریم بانوانی که قدم‌های بسیار موثری برداشته‌اند. کتاب قواعدالاحکام علامه مجلسی، توسط آمنه‌خاتون مجلسی، -که در واقع یکی از عالمان زن برجسته زمان خودش بوده و تالیفات عمیقی هم داشته-، شرح شده است. هم‌عصر با آمنه‌خاتون مجلسی زنانی بوده‌اند که کارهای حدیثی انجام می‌داده‌اند، و نامشان در برخی از کتب دیده می‌شود. حتی در مجمع حدیثی بحار‌الانوار تعدادی از آن بانوان بوده‌اند که با آمنه‌خاتون مجلسی همکاری داشته‌اند. یا کتاب جامع‌الشتات بانو امین(ره) که یک کتاب فقهی-اصولی بسیار عمیق است، و در چند سال اخیر چاپ و مورد استفاده قرار گرفته، یعنی از زمانی که چاپ شده تا الان مغفول‌عنه بوده است. حجت‌الاسلام مهدی مهریزی که چندین مقاله در سهم زنان در نشر حدیث دارند، نوشته‌اند که چقدر زنان موثر بوده‌اند و در آن مقالات، آنان را معرفی کرده‌اند.

اگر به مقالات بانوان در سایت نورمگز مراجعه شود، تعداد مقالات بانوان قابل‌توجه است. اگر سری به مرکز پژوهشی مکتب نرجس بزنید، تعداد مقالات تخصصی که بانوان نگارش کرده‌اند و در بین خانم‌ها و آقایان رتبه‌های پژوهشی کسب کرده‌اند، کم نیست؛ ولی چون مورد توجه قرار نگرفته و نگاه سطحی به حوزه خواهران بوده، دیده نشده است.

اجتهاد: آیا واقعا کارکرد و انتظار از حوزه خواهران منحصر در این است که مجتهد به جامعه تحویل دهد؟ یا اینکه کارکرد حوزه خواهران ذومراتب است؟ آیا حوزه خواهران نباید پاسخگوی نیازهای ابتدایی جامعه زنان باشد؟

شایسته‌خو: اگر کارکرد خواهران را منحصر در اجتهاد کنیم، این سوال مطرح می‌شود. اینها خودش مراتب است. ما دنبال معرفی بانوان حوزوی نباید برویم، چون اینها علاقه‌ای به رسانه‌ای‌شدن، مشهورشدن و مطرح‌شدن ندارند. ما باید دنبال شناسایی آنها باشیم و مسائل مستحدثه و جدید و مسائل مبنایی امور زنان را به آنها بسپاریم، لذا اگر اینها کارکردها و ثمرات از حوزه‌های علمیه خواهران و بانوان طلبه بروز و ظهور یابد، جایگاه علمی زنان به‌خودی‌خود تثبیت می‌شود.

اگر بخواهیم برای پاسخ به حجمه‌ها دنبال این مسائل باشیم، فکر نمی‌کنم بتوانیم راه به‌جایی ببریم. این نکته خیلی مهم است که ما اعتقاد نداریم که آیا کسی ما را باور دارد یا ندارد؟ باید به این باور برسیم که نیازهای قطعی جامعه را مرتفع کنیم. امروز مباحثی مثل غربالگری، ازدواج دختران در سنین کودکی و نوجوانی، آرایش‌های نوپدید، همسان‌سازی، سلول‌های بنیادین و… نیاز به بررسی‌های عمیق فقهی و اصولی دارند. ما باید نظرات مبنایی را در این‌خصوص ارائه نماییم و در حل مسائل مستحدثه مشارکت فعال داشته باشیم، آن موقع است که خودبه‌خود این جایگاه شناسایی و معرفی می‌شود. جواب اصلی و کلی این است که یک بخشی به خود خواهران برمی‌گردد و برخی به برنامه‌ریزان برمی‌گردد.

مهم‌ترین آسیب این است که مردم درک درستی از حوزه و کارکرد آن ندارند/ حوزه علمیه مرکز و مبدأ برنامه‌ریزی برای نظام است/ تخریب حوزه با مدرک و مدرک‌گرایی

اجتهاد: در خصوص رشته‌های دانشگاهی، از طرف خانواده‌ها جهت ورود دختران به این‌گونه فضاها برای تحصیل، منعی وجود ندارد و چه‌بسا حمایت‌های لازم هم انجام گیرد؛ اما برای حضور دختران و زنان در فضای حوزه و تحصیلات حوزوی، خانواده‌ها حمایت که نمی‌کنند؛ بلکه مخالفت و سنگ‌اندازی هم می‌کنند. آیا این موضوع تا الان آسیب‌شناسی شده است؟

شایسته‌خو: مهم‌ترین آسیب این است که مردم درک درستی از حوزه و کارکرد آن ندارند. ما در معرفی حوزه، کم کار کرده‌ایم. خیلی از افراد نمی‌دانند که در حوزه چه فعالیت‌هایی انجام می‌شود و یک معرفی صحیح و درست از حوزه علمیه خواهران نداشته‌ایم. کم‌کاری کرده‌ایم و فکر می‌کنم برای همین موضوع مورد موأخذه قرار بگیریم.

این از دو عامل سرچشمه می‌گیرد: یکی رسانه که اصلا در این زمینه کاری نکرده و تنها کاری که تا الان کرده و برای مردم هم برجسته شده، اولا اداره‌کردن مجالس روضه‌خوانی و عزاداری و امثالهم، و همین را به مردم القاء می‌کند. آنطور که باید و شاید ما کارکرد حوزه را برای مردم شفاف و روشن معرفی نکرده‌ایم. نگفته‌ایم که حوزه علمیه مرکز و مبدأ برنامه‌ریزی برای نظام است.

علت دیگر هم این است که ما خودمان حوزه را با مدرک‌گرایی و مدرکی‌کردن حوزه، با مشابه‌کردن حوزه به دانشگاه خراب کرده‌ایم. اگر زمانی رسید که ما افتخار نکردیم که طلبه‌ایم، باید از حوزه برویم. هستند افرادی که در حوزه تحصیل می‌کنند؛ اما در خانواده خود را دانشجو معرفی می‌کنند. متأسفانه این القائاتی است که شاید برنامه‌ریزان و تصمیم‌سازان و فرهنگ‌سازان جامعه ما نتوانسته‌اند در مورد حوزه علمیه حقش را اداء کنند.

برنامه‌ریزی مناسب و بستر اجرای آن هر دو مهم هستند/ برای تربیت تفکر حوزوی باید از سنین کودکی آغاز کرد/ بازگشایی درب حوزه به روی فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها

اجتهاد: در گفته‌ها اشاره شد به اینکه باید کار ریشه‌ای صورت گیرد و برنامه‌ریزی داشته باشیم. آیا صرف برنامه مشکل‌گشاست یا ملزومات دیگری هم دارد؟

شایسته‌خو: برنامه درست و خوب و حساب‌شده یکی از آن کارهاست، نه برنامه فرضی. خیلی وقت‌ها برنامه‌ها به‌صورت فرضی بسته می‌شود و واقع‌بینانه نیست. برنامه یک بخش قضیه است بسترهای اجرای برنامه بحث دیگری است. برنامه بعدی، نقشه راه است.

بنابراین یک سر قضیه برنامه است و سر دیگر آن درست اجرا کردن برنامه و کیفیت‌گرایی در اجرای برنامه‌ها است. متاسفانه حوزه به سمت کمیت‌گرایی رفته است. هر روز به تعداد مدارس خواهران افزوده می‌شود، آمار ورودی‌ها زیاد شده است؛ اما مشکلات و معضلات جامعه همچنان باقی است چرا؟ چون دنبال کمیت‌گرایی هستیم حتما باید به کیفیت هم توجه شود.

بانو طاهایی(ره) چند تا سیاست حاکم داشتند: «کمیت‌گرا نباشید، دنبال گزارش نباشید، دنبال کسب درآمد نباشید، طلبگی را  شغل ندانید، تبلیغ را شغل ندانید، قرار است طلبه عَلَم دین دستش باشد حتی اگر سرتان رفت عَلَم نباید برود.»

اجتهاد: آیا از نظر شما سیستم برنامه‌ریزی حوزه خواهران مناسب و متناسب با نیازهای بانوان طلبه و مسائل جامعه امروز ایران و جهان اسلام است؟

شایسته‌خو: در مورد سیستم برنامه‌ریزی حوزه، حتمأ باید تغییر و تحول در برنامه‌ها داده شود. یعنی باید برنامه‌های حوزه، بر اساس واقعیت تدوین شود. انتظار و خروجی مورد نظر از سطوح مختلف حوزه باید مشخص باشد. یعنی در هر یک از سطوح حوزه چه انتظاراتی از طلبه داریم؟ بر اساس این انتظارات برنامه‌ریزی صورت پذیرد.

حضرت آقا اشاره به رسائل و مکاسب نمودند، آیا نگاه ما نسبت به رسائل و مکاسب این است که باید این دو خوانده شود، که آن را در برنامه می‌گنجانیم؟ یا نه گنجاندن رسانل و مکاسب در دروس حوزه، به‌عنوان تقویت پایه فکری طلبه است؟ یعنی با این نگاه که قدرت استنباط و تحلیل و پردازش طلبه را بالا ببریم، نه اینکه طلبه اینها را بخواند و واحد را پاس کند و وارد مرحله بعدی شود. ما در سطح دو امتحانات شفاهی داریم، این امتحانات برای چه و با چه رویکردی گذاشته شده؟ آیا واقعا با رویکرد عالم‌پروری گذاشته شده است؟ یا با رویکرد کمیت‌گرایی و نمره‌افزایی؟ در سیستم برنامه‌ریزی به‌نظر می‌رسد که نگاه واقع‌بینانه و افق‌مدارانه در تمام سطوح وجود ندارد.

در حوزه علمیه خودمان نگاه این است که با قابلیت‌های ویژه حضور در اجتماع، مجتهدپروری کنیم. یک وقت ما می‌خواهیم مجتهدی پرورش دهیم که برود کنج خانه بنشیند برای مباحث تحقیقی و پژوهشی، و زمانی می‌خواهیم مجتهدی پرورش دهیم با هدف ظهور و بروز در جامعه. بتواند یک مبنای قوی را استنباط کند. بتواند پاسخگوی ساده‌ترین نیاز افراد در متن جامعه هم باشد.

خانم گلگیری (البته نمی‌دانم ایشان راضی هستند که نامشان در اینجا آورده شود یا نه) که یکی از چهره‌های ناشناخته حوزه بانوان هستند که بنده برای تربیت طلبه‌ام، الگوی شخصیتی ایشان مدنظرم هست. ایشان در عین رهیافتن به درجات تخصصی و فوق‌تخصصی طلبگی، در متن مردم است و این قابلیت و ویژگی مهمی برای یک استاد و بانوی طلبه است.

طلبه باید مبلغ موفقی هم باشد یعنی بتواند علم دین را در هر عرصه‌ای برپا نگهدارد. این نگاه بنده است اگر برنامه‌ریزان ما با این نگاه برنامه بنویسند و تصمیم‌سازی کنند، فکر می‌کنم انشاء‌الله در یک زمانی نه‌چندان دور، بانوان مجتهده در سطح حوزه‌های علمیه داشته باشیم بحول قوه الهی.

اجتهاد: آیا وظایف بانوان طلبه در امر خانواده با تحصیل جدی آنان در حوزه منافاتی دارد؟ آیا اگر خواهران برنامه‌ریزی صحیح و منسجمی برای خود و نقش‌های مادری و همسری خود داشته باشند، می‌توانند به درجات عالی علمی در حوزه برسند؟

شایسته‌خو: در پاسخ به این سوال به چند نمونه عینی اشاره می‌کنم. برای مثال بانو امین(ره) برای خانواده و فعالیت‌های علمی خود برنامه‌ریزی داشتند. ایشان زمانی که همسرشان تشریف می‌آودند، تمام کار علمی‌شان تعطیل و تمام‌وقت به همسرشان می‌رسیدند. یعنی درس را هیچ‌وقت در ذهن همسر به‌عنوان مانع ایجاد نمی‌کردند. همسر ایشان از تجّار مهم اصفهان بوده و سنخیتی با علم و علم‌آموزی نداشته؛ ولی ایشان چنان محیط خانه و زندگی را برای امنیت همسر مهیا می‌کند که همسر ایشان درس‌خواندن ومطالعه همسر را مخل به آرامش نمی‌دانستند. بانو امین یک همسر نمونه و عروس نمونه بودند. بانو همایونی از شاگردان برجسته ایشان می‌فرمودند: «ایشان خیاط بود و برای اقوام همسر خیاطی می‌کرد و در عین‌حال از درجات علمی‌ هم عقب نماندند». ایشان هشت تا فرزند داشتند. زندگی بسیار پرمشغله، همیشه مهمان داشتند؛ اما با این‌حال درخشیدند.

بنابراین بانوان باید این نگاه را در خودشان تقویت کنند که یک زن با هویت زنانه، خداوند این قابلیت را برای آنان گذاشته که هر کاری را در زمان خودش و در جای خودش و با منطق صحیح می‌توانند انجام دهند. به‌هیچ عنوان اینگونه نیست که اگر بخواهیم فرزندداری یا همسرداری کنیم تمام فعالیت‌ها را تعطیل کنیم. در حالی که اگر کسی توانمندی داشته باشد می‌تواند، در عین‌ حالی که بالاترین مراتب علمی را کسب می‌کند، بهترین زندگی را نیز برای همسر و فرزندانش فراهم کند و البته نمونه هم کم نداریم.

بانو صفاتی که الان در بین مردم مطرح و معروف هستند، ایشان ۷ تا فرزند دارند همسر و فرزندان را همراه کردند و تمام بچه‌ها در سطوح عالی دارند درس می‌خوانند و اینها هیچ کدام مانع فعالیت‌های ایشان نشده‌اند.

برنامه جامع حوزه، با نگاهی کلاسیک و دانشگاهی تدوین شده است/ فاصله بین برنامه‌ریزان و مجریان در حوزه زیاد است

اجتهاد: آیا مناسب‌سازی دروس حوزوی «تغییر محتواهای درسی» برای بانوان طلبه در دو دهه گذشته تأثیری بر افزایش کیفیت و توان علمی‌خانم‌ها داشته است؟

شایسته‌خو: متاسفانه خیر. برنامه‌ها مرتب تغییر می‌کند، گاهی متن فارسی و گاهی عربی می‌شود. متون، متون ثابتی نیست و متغیرند، با این که محتوا ثابت است؛ ولی چون کتاب‌ها برای کتاب‌های درسی تدوین نشده است، مرتب تغییر می‌کنند و به‌نظر می‌رسد تأثیری بر توان علمی و تحصیلی بانوان نداشته است. در حال حاضر برنامه نظام جامع نوشته شده است، متاسفانه با همان رویکردی است که واحدهای درسی گذرانده و پاس شود. یعنی یک نگاه کاملا کلاسیک و دانشگاهی. فکر می‌کنم که محتواها به‌جهت نبودن یک سری متون ثابت بر اساس نیاز، کارکردگرایانه تدوین نشده است، یعنی طلبه به چه ابزاری نیاز دارد تا برود داخل معدن و آن را استخراج کند، برنامه به این شکل تدوین نشده است و نکته مهم‌تر اینکه درس‌ها به یکدیگر ارتباط ندارند، در زمانی که متون عربی خوانده می‌شود، مثلا زمانی که کتب عربی اصول خوانده می‌شود، ارتباطش با متن عربی فقه در چیست؟ کدام زیربناست و کدام روبنا؟ کدام عالی است و کدام اصلی؟ اینها از مسائل خیلی مهم است.

اگر افرادی که برنامه‌ریز هستند خودشان مجری باشند این مشکل شاید کمتر باشد. بنابراین فاصله بین برنامه‌ریزان و مجریان زیاد است. ممکن است برنامه‌ریز درست برنامه‌ریزی کند؛ اما مجریان به‌دلیل عدم‌اشراف بر برنامه‌ها، نمی‌توانند آنطور که باید و شاید آن برنامه را اجرا کنند. در جلسه‌ای که با مجریان در قم داشتیم، متوجه شدیم افرادی که برنامه مرکز مدیریت قم را تدوین نموده‌اند، اصلا منویاتشان در اجراء محقق نشده است.

باید با شرایط برابر و امکانات برابر حوزه خواهران و برادران را مقایسه کنید، نه با امکانات نابرابر

اجتهاد: آیا خروجی‌های حوزه خواهران و برادران با هم قابل مقایسه هستند؟

شایسته‌خو: خیر. هر زمان شرایط دو حوزه برابر شد آن زمان مقایسه انجام دهید. کما اینکه در حوزه خواهران هم مقایسه خطاست؛ به‌عنوان مثال مدرسه‌ای ۴۰۰ تا طلبه دارد و مدرسه‌ای ۱۸ تا، آیا اینها باید در یک مسیر آمارگیری قرار گیرند؟ بنابراین مدرسه‌ای که طلبه بیشتر دارد همیشه ضعیف‌تر دیده می‌شود؛ در حالی که واقعا اینطور نیست. ما باید با شرایط برابر و امکانات برابر، توقع خروجی همسان و هم‌رتبه داشته باشیم نه با امکانات نابرابر.

سطح پژوهش‌های ما به مراتب از پژوهش‌های حوزه علمیه نواب با آن همه امکانات و موقوفات بالاتر است/ حوزه علمیه سلیمانیه آمار بدهد که چند تا مجتهد دارد؟/ حوزه خواهران از برادران، جلوتر است

اجتهاد: با لحاظ تناسب ورودی هر دو حوزه از نظر کمیت و با در نظر گرفتن شرایط و امکانات هر حوزه، آیا باز هم حوزه‌های خواهران و برادران قابل‌مقایسه نیست؟

شایسته‌خو: اگر با در نظرگرفتن همین نسبت‌ها باشد فکر می‌کنم حوزه برادران عقب‌تر باشد. به‌عنوان نمونه حوزه نواب با امکانات فراوان و موقوفات و کلی رشته‌های تخصصی که دارد، چند تا مجتهد و صاحب‌نظر خروجی دارد؟ چند تا کرسی نظریه‌پردازی می‌تواند ارائه دهد؟ واقعا وقتی که غرفه پژوهشی حوزه نواب در نمایشگاه را، با غرفه پژوهشی مکتب خودمان بررسی کردم امکانات و بعضا موقوفاتی که این حوزه دارد، ما اصلا نداریم. دیدم سطح پژوهش‌های ما به مراتب بالاتر است.

حوزه علمیه سلیمانیه آمار بدهد که چند تا مجتهد دارد؟ اینکه ما بگوییم خواهران چه فایده‌ای دارد که درس بخوانند و مجتهد شوند، ما چند نفر از حوزه‌های علمیه که مناصب کشوری را دست گرفته باشند، داریم؟ تمام موفقینی که در مناصب مختلف می‌بینیم، دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق‌علیه‌السلام است. چند تا از خراسان و حوزه‌های خراسان هستند؟ اگر هم باشند از دانشگاه رضوی هستند. بنابراین اگر بخواهیم مقایسه بکنیم، بدون نگاه ناسیونالیستی و تعصب‌گرایانه به حوزه خواهران، باز هم حوزه خواهران، با همین شرایط نابرابر مقایسه، به‌نظر می‌رسد حوزه‌های خواهران جلوتر هستند.

متاسفانه برخی از مراجع هم پرداختن سهم به حوزه خواهران را جایز نمی‌دانند/ چرا جهت ملاقات با رهبری، نباید از خواهران طلبه مشهدی فردی انتخاب شود؟/ رقبای تبلیغی، جایگاه اجتماعی و تبلیغی خواهران طلبه را خدشه‌دار کرده‌اند

اجتهاد: در حال حاضر چقدر امکان رشد مجتهدین بانو در مشهد وجود دارد؟ آیا حوزه خواهران برای تحقق این هدف از حمایت‌های لازم برخوردار است؟ و مسئولین حوزه نگاه مجتهدپروری در حوزه بانوان دارند؟ حوزه بانوان مدرسین قوی برای تربیت مجتهد دارد؟

شایسته‌خو: متاسفانه تعداد طلبه کیفی که بخواهد پاسخگوی نیازجامعه باشد، کم است. روزی نیست که از مدارس، دانشگاه، از مردم و برنامه‌ریزان درخواست نداشته باشیم. طلبه‌ای که بخواهد زود وارد جامعه بشود، به قول آیت‌الله جوادی آملی فرستادن طلبه دنبال نخود سیاه است. معنی ندارد طلبه‌ای چند صباحی درس بخواند و بعد ایشان را امام جماعت کنید.

نکته مهم این است که تعداد طلبه‌ای که بخواهیم وارد جامعه کنیم، کم است. حمایت مالی که نمی‌شویم. متاسفانه برخی از مراجع هم پرداختن سهم به حوزه خواهران را جایز نمی‌دانند. حتی متاسفانه اساتید خانم مزایایشان برابر با اساتید آقا دیده نمی‌شود. که اینها ارزشی برای ما ندارد؛ ولی باید از حق استاد دفاع کرد. حمایت‌های عاطفی هم نمی‌شویم. خیلی دلگیر و گله‌مندیم که چرا جهت ملاقات با رهبری، نباید از خواهران طلبه مشهدی فردی انتخاب بشود، این خودش عدم‌حمایت است. پس یعنی باور ندارند و این خیلی بد است.

حوزه باید با نگاه مجتهدپروری برای خواهران برنامه‌ریزی کند. در حالی که اصلا برنامه‌ها در راستای مجتهد پروری نیست؛ بانوانی که بتوانند درس خارج تدریس کنند داریم؛ ولی تعداد ‌اندک و کم است. باید به این سمت‌وسو برویم که خانم‌ها درس خارج داشته باشند و در حوزه خراسان سطح چهار را راه‌اندازی کنیم در این صورت مطمئنا استعداد‌ها شکوفا و شناسایی خواهند شد.

علتی که شاید جایگاه تبلیغی خواهران طلبه خدشه‌دار شده رقبای تبلیغی است. رقبای تبلیغی و بی‌سواد برای خواهران طلبه زیاد هستند، البته برای برادران هم معمولا آقایون دانشگاهی هستند. از جمله همین ختم انعام‌خوان‌ها و بلندگو به‌دست‌ها. که جایگاه اجتماعی خواهران را زیر سؤال برده‌اند. از طرفی تعداد طلبه خواهر که بتواند نیاز جامعه را برطرف کند واقعا کم است. حمایتی هم که نیست لذا این ضعف‌ها در حوزه خواهران دیده می‌شود.

متاسفانه جایگاهی برای حوزه خواهران در اسناد بالادستی در نظر گرفته نشده است

اجتهاد: جایگاه حوزه خواهران در اسناد بالادستی حوزه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شایسته‌خو: متاسفانه جایگاهی برای حوزه خواهران در نظر گرفته نشده است. در جلسه‌ای خدمت بزرگان حوزه گفته‌ام، که چرا نباید خواهران اندیشمند و فرهیخته‌ای در برنامه‌ریزی‌ها حضور داشته باشند؟ خدمت حاج‌آقای فرزانه، دبیر شورای عالی حوزه علمیه خراسان حضوری عرض کردم که آیا واقعا به‌جایی نرسیده‌ایم که در بین اعضای شورای عالی حوزه، یکی از خواهران اندیشمند حضور داشته باشد؟ حداقل در مباحثی که برای خواهران می‌خواهد برنامه‌ریزی شود حضور داشته باشند.

علم بحث جنسیتی ندارد؛ ولی آیا اقتضائات خواهران در برنامه‌ریزی‌ها نباید دیده شود؟ در اسناد بالا دستی که دیده نشده، در بین کسانی هم که اسناد بالادستی را می‌نویسند، خواهران هم دیده نشده‌اند. اینکه گفته‌اند فرماندهان و یاران خاص حضرت ۵۰ نفرشان خانم هستند و در پاسخ به سوالی که از من در خصوص کم‌بودن تعداد خانم‌ها در بین یاران حضرت سؤال شد، گفتم چون هر خانم به‌اندازه ۶ مرد می‌تواند کار کند و واقعا هم همین است. ما بتوانیم خانم‌ها را در عرصه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری ورود بدهیم، واقعا فکر نمی‌کنم اتفاق بدی بیفتد. الان تمام امور مدارس خانم‌ها را آقایون دارند می‌گردانند. در زمان قبل واحد خواهران داشتیم؛ اما متاسفانه الان همان را هم نداریم. تمام امور دست آقایون است، کارشناسان خانم هستند که از همه‌چیز بی‌اطلاع هستند و صرفا مجری هستند، در حالی که زن، مجری مرد نیست؛ بلکه همپای مرد در فعالیت‌های اجتماعی است.

رسالت امروز ما قوت‌بخشی به نظام جمهوری اسلامی‌است/ ظهور منجی بشریت بخش عظیمی‌اش، به دست تربیت زنان است.

اجتهاد: سخن پایانی شما؟

شایسته‌خو: رسالت امروز ما قوت‌بخشی به نظام جمهوری اسلامی‌است. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم سه کلید واژه خودسازی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی دارند و به اعتقاد من این هر سه سُکان و فرمانش به دست حوزه علمیه، به‌ویژه حوزه‌های علمیه خواهران است؛ چرا که قرآن زن را مهندس جامعه می‌داند. آیات ۱۰ تا ۱۲ سوره تحریم چهار تا زن را خداوند برای جامعه مثال می‌زند. یعنی ضرب‌المثل جامعه ایمانی و جامعه کفر با زنان است. اگر بتوانیم جامعه زنان را به سمت اصلاح‌گری، منتظرپروری، شهیدپروری سوق بدهیم، واقعا آن امری که رهبر معظم دغدغه‌اش را دارند، جامعه‌پردازی و جامعه اسلامی ‌و دولت اسلامی‌محقق می‌شود و در سایه تحقق جامعه و دولت اسلامی، تمدن اسلامی‌ هم انشاء‌الله به‌وقوع خواهد پیوست و به‌نظر می‌رسد بخش عظیمی از مقدمات ظهور منجی بشریت، به‌دست تربیت زنان است.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

apartmentمراکز مرتبط: حوزه علمیه خراسان
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست