اگر فقیه در استنباط اتمیک به یک فتوایی رسید و در استنباط نظام به این رسید که فتوایش در نظام جواب نمیدهد چون میخواهد تأسیس نظام کند، لذا میتواند به فتوای فقیهی مراجعه کند که مخالف با فتوایش است.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، همایش ملی «فلسفه فقه نظام»، روز چهارشنبه ششم آذرماه ۹۸ در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد. در این همایش که به مناسبت روز جهانی فلسفه برگزار شد، اساتید علیاکبر رشاد و ابوالقاسم علیدوست، به سخنرانی پرداختند.
در ابتدا، حجتالاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی، دبیر علمی همایش، گزارش کوتاهی ارائه کرد و گفت: لازم به ذکر است که پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیش از بیست سال است که به مناسبت روز جهانی فلسفه همایشهایی را با محوریت مباحث فلسفه مضاف برگزار کرده است که با توجه به برهه حساسی که در آن قرار داریم امسال تصمیم به تشکیل این همایش با موضوع فلسفه فقه نظام گرفته شد.
وی با اشاره به هفته بسیج و تبریک این هفته به حضار خاطرنشان کرد: غرض ما این است که ما بهعنوان سربازان و بسیجیان این نظام بتوانیم نرمافزار نظام را ارتقاء دهیم. غرب قبل از حرکت به سمت تمدن، در حوزه علوم انسانی کار کرده بود و ما اگر فقه را روزآمد نکنیم نمیتوانیم به سمت تمدن حرکت کنیم.
شش مؤلفه در تعریف فقه نظام ضروری است
پی از سخنان ایزدهی، استاد علیاکبر رشاد گفت: حدود ۴۰ رشته فقه تخصصی تدوین شده که عموماً در چهارچوب فقه نظام دایر خواهد شد که البته فعلاً در ۵ رشته آن جذب طلاب صورت گرفته و کار آغاز شده است.
وی سپس به بیان گامهای نظام پرداخت و گفت: مسئله این است که ما در این بحث باید از کجا شروع کنیم؟ چه مسیری باید طی شود و به کجا باید رسید؟ گام اول در این مباحث، تعریف واژگان است. تعریف نظام، الگو، مبادی و…که از واژگان کلیدی و پرکاربرد در بحث است اولین کاری است که باید صورت پذیرد.
در تعریف نظام، دانشمندان و محققین سه مؤلفه را دخیل میبینند اما ما نظام را با شش مؤلفه تعریف میکنیم. تألیف این شش مؤلفه که با هم در تعاملاند موجب تمییز نظام مفروض از نظامهای دیگر میشود.
این مؤلفهها عبارتاند از:
۱- نظام یک امر مرکب است و بسیط نیست؛
۲- مرکب از مؤلفههای مختلف است؛
۳- در عین اختلاف باید متناسخ و متناسب هم باشند؛
۴- این مؤلفهها متفاعلند که نتیجه همان اختلاف مؤلفههاست؛
۵- مؤلفههای آن موجب تمییز آن نظام از نظامات دیگر است چراکه حدود نظام باید مشخص باشد تا استقلال نظام حاصل شود که از ملزومات نظام است؛
۶- این مؤلفهها باید هدف و غایت نظام را تأمین کند.
شهید صدر، نظام را با الگو خلط کرده است
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه به چند نکته اشاره کرد:
نکته اول: نظم با نظام متفاوت است و نظام هرچند از نظم برخوردار است اما هر نظم و تنظیمی، نظام بهحساب نمیآید.
نکته دوم: نظام با الگو متفاوت است. شهید صدر و برخی بزرگان بین این دو خلط کردهاند. اسلام یک نظام اقتصادی واحد دارد یا یک نظام سیاسی بیشتر ندارد با عناصر ذاتیه غیر قابل تغییر. نظام متغیر نیست و حال اینکه الگوهای اجرایی این نظامها متغیر است بهتبع ظروف مکانی و زمانی، مثل الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت که متعلق به مقام امتثال است. پیشرفت یک واقعیت بیشتر ندارد اما در ظروف مختلف الگوهای مختلف دارد. اشکال و الگوها غیر از ذات است. مثلاً الگوی اداره کشور با قوای سهگانه جزء ذاتیات نظام اسلامی نیست و اصل تفکیک قوا یک امر عقلایی است و عدم تفکیک آنها خلاف شرع نیست کما اینکه حضرت علی علیهالسلام در مدت حکومتشان تفکیک قوا نداشتند.
اینکه قوای سهگانه اجرائیه و تقنینیه و قضائیه باید باشد، وحی منزل نیست و اشکالی ندارد که قوه عسگریه یا قوه اقتصادیه-با توجه به اهمیت و ضرورت آن در حال حاضر-به این قوا اضافه شود و چهبسا نتیجه بهتری دهد. قوه فرهنگی با توجه به جایگاه فرهنگ در دنیا میتواند قوه جداگانهای باشد. این طراحیها الگوها را میسازد و جزء ذاتیات نظام نیستند.
وی ادامه داد: درنهایت باید گفت که نیازها متغیرند و ما بهتبع آنها میتوانیم سازمانها یا الگوها را توسعه دهیم و الگوهای گوناگون تولید کنیم.
رشاد در پایان خاطرنشان کرد: نظام یک معنای اعم دارد و یک معنای أخص که عناصری همچون مبادی، اصول، اجزاء و غایات عناصر تشکیلدهنده نظام به معنای أخص هستند و معنای أعم نظام از عناصر بیشتری برخوردار است.
عموم فقها فقه نظام را قبول داشتند
در بخش دوم این جلسه، استاد ابوالقاسم علیدوست، به سخنرانی پرداخت. وی در ابتدا با بیان اینکه در این مدتِ کم نمیتوان ورود محتوایی به بحث داشت، موضوع سخنرانی خود را، فقه و شریعت با انگاره قبول نظامات شرعی و لزوم استنباط آنها بیان کرد و افزود: این همایش برای ایجاد گفتمان خوب است و من عصاره ۴۰ صفحه از بحثم در کتاب روششناسی اجتهاد را تقدیم حضار میکنم.
علیدوست ادامه داد: گاهی یک اصطلاح مطرح میشود و اختلاف در آن اصطلاح پدید میآید، درحالیکه باحثان از آن اصطلاح بر مفهوم واحد مشترکی تصور ندارند و هرکدام با معنای مفروض خود به دفاع و یا نقد آن میپردازند. حال اینکه از وجود نظام صحبت میشود منظور چیست؟ آیا در شریعت، در مقاصد الشریعه، در قواعد شرعیه یا ابر قواعد فقهیه، چیزی بهعنوان نظام داریم یا نه؟ نظام به معنای مقاصد نیست چنانچه خود احکام نیست و حتی قاعده و ابرقاعده هم نیست. درواقع نظام این است که مثلاً در بخش اقتصاد آیا یک انسجامی میان گزارههای دین مانند نخ تسبیح وجود ندارد که از آنها بتوان کشف کرد که هدف از آن گزارهها چه بوده است؟ آنچه مطرح است این است که آیا ما در شریعت نظام داریم یا نه؟ در این هنگام به بحث فقه میرسیم نه اینکه از فقه به سمت نظام حرکت کنیم که طریق نادرستی است. البته برخی بزرگواران اینطور فهمیدهاند یا عمل کردهاند؛ بلکه به دنبال نظام در شریعتیم و سپس از فقه هم بحث میکنیم.
فقه نظام، محتاج استخراج است
وی در ادامه به بخش دوم موضوع سخنرانیاش پرداخت و گفت: مسئله دیگر این است که آیا خود نظام، نیاز به استنباط دارد یا با همین استنباطات موردی فقیه، حاصل میشود؟ بهعبارتدیگر، آیا نظام تحصیل کردنی است یا تحصیل شدنی است؟ ما در موضوعمان از آن بهعنوان انگاره قبول نظامات شرعی و لزوم استنباط آن یادکردیم.
علیدوست با اشاره به اینکه برخی معتقدند که ما در شریعت چیزی به نام نظام نداریم و شارع گزارههایی را جعل کرده بدون اینکه هدف و مقصدی و یا نظامی وراء این تکالیف داشته باشد، اظهار داشت: اشاعره وقتی به جز چند گزاره، همه گزارههای دین را انکار میکنند، معلوم است که نمیتوانند قائل به نظام باشند. مثل اشاعره و کسانی که اشعری میاندیشند یا در استنباطها اشعری عمل میکنند قائل به نظام نیستند.
استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با بیان اینکه قائلین به وجود نظام، خود به دو گروه تقسیم میشوند، خاطرنشان کرد: برخی معتقدند فقیه مکلف به استخراج نظام نیست و نظام تحصیل شدنی است. برخی فضلا قائلاند که عموم فقها این مطلب را قبول دارند که نظام وجود دارد، منتها استدلالشان بهاصطلاح، اتمیکر است یعنی به دنبال استنباط موردی بودهاند نه استنباط نظام. درواقع اینها منکر نظام نبودند لکن معتقد بودند به طور اتوماتیک به نظام خواهند رسید.
مجتهد میتواند در فقه نظام، از مجتهد دیگر تقلید کند
وی اضافه کرد: برخی دیگر معتقدند که نظام خودش نیاز به استنباط فقیه دارد و با استنباط اتمیک حاصل نمیشود. مرحوم شهید صدر رحمهالله تصریح دارد که فقیه میتواند به استنباط نظامات بپردازد که تعبیر “فقه النظریات”که در کتابشان آمده بسیار نزدیک به فقه نظامات است، اگر نگوییم عین آن است تا جایی که این نظر را میدهد که اگر فقیه در استنباط اتمیک به یک فتوایی رسید و در استنباط نظام به این رسید که فتوایش در نظام جواب نمیدهد چون میخواهد تأسیس نظام کند، لذا میتواند به فتوای فقیهی مراجعه کند که مخالف با فتوایش است. مثلاً در مسئله احتکار، به حکم کراهت در استنباط موردی رسید، اما در استنباط دوم که استنباط نظام است به این نتیجه رسید که فتوایش مناسب تشکیل نظام نیست و کراهت احتکار و حصر آن در موارد منصوص اخلال نظام را به دنبال دارد میتواند به فتوای صاحبجواهر که حرمت احتکار است تمسک کند چون میخواهد نظام اسلامی تشکیل دهد.
استاد علیدوست افزود: آنچه به ذهن میرسد این است که با توجه به این کلام شهید، احتمال دارد که سه نوع استدلال وجود داشته باشد: ۱-استدلال اتمیک ۲- استدلال نظام ۳- استدلال نظام کلان.
وی ادامه داد: ما قائلیم که نظام داریم و این نظام نیاز به استخراج دارد و اتوماتیکوار حاصل نمیشود مگر اینکه تمام عناصر دخیل در استنباط نظام را در همان استنباط اتمیک لحاظ کنیم. مثلاً اگر فقیه بخواهد احکام زکات، خمس، انفال، حکم عقل و مسائلی از این قبیل را لحاظ کند که همزمان استخراج نظام نیز خواهد بود.
جای خالی نظامات در قانونگذاری
سخنران دوم این همایش در بخش پایانی سخنانش گفت: همین بحث در قانون اساسی و قانونگذاری نیز میآید. ما در جمهوری اسلامی نیاز به تقنین نظام داریم و کمبودهایی را از این قِبَل شاهدیم. وجود نظام به تقنین برخی قوانین مثل قانون خانواده کمک اساسی میکند. البته این مقوله یک مقوله خطرناک و ضروری است. ضروری است چون احتمال دارد فقیه به واقع نرسد و خطرناک است چون احتمال دارد یک باب اجتهادی بدون قاعده و روش به وجود بیاید.