مؤلف کتاب «فقه زندگی؛ برگرفته از آرای فقهی امام موسی صدر» در مراسم رونمایی از این اثر با بیان اینکه اندیشه فقهی امام موسی صدر جامعهگرایانه بود، اظهار کرد: امام موسی صدر معتقد بود که فقه شیعه سالها از حکومت دور بوده و به همین دلیل مدرسهای است؛ لذا ایشان فقه را به صورت جامعهگرایانه مطرح کرد و در موضوعات این اثر نیز میبینیم که مسائل مورد نیاز مردم پاسخ داده شد.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیین رونمایی از کتاب «فقه زندگی؛ برگرفته از آرای فقهی امام موسی صدر» با همکاری خبرگزاری بینالمللی قرآن و مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر با حضور حجتالاسلام مهدی پورحسین، مؤلف اثر و حجج اسلام محمدرضا نوراللهیان، محمدرضا زائری و همچنین حورا صدر، عیسی علیزاده و سیدجواد شوشتری برگزار شد.
در ابتدای این نشست حورا صدر، دختر امام موسی صدر، اظهار کرد: جای اثری که به شخصیت فقهی امام موسی صدر بپردازد، خالی بود و این جای خالی را اول از همه استاد گرامی، حجتالاسلام سروش محلاتی به ما گوشزد کردند. ایشان آن قدر با ما همراهی کردند تا کار را شروع کردیم. به همت ایشان محقق دانشمند، حجتالاسلام مهدی پورحسین معرفی شدند و کار را شروع کردند و مدتی زمان برد تا کار پیش رفت و به صورت کتاب درآمد.
فقهی در متن جامعه
وی افزود: در طول مدتی دو سالی که حجتالاسلام پورحسین مشغول کار بودند، هر بار از ایشان دعوت میکردیم تا گزارشی از کار ارائه کنند، ایشان با روی باز با ما همراهی کردند و جلساتی را در تهران و قم برگزار کردیم.
صدر با بیان اینکه امام موسی صدر هیچ وقت در پی بیان حکم فقهی نبود، تصریح کرد: بیشتر این آرا و نظرات برگرفته از سخنرانیهایی است که ایشان در جمع عمومی مردم داشتند یا مقالاتی است که در جمع علمای جهان اسلام ارائه کردند. ویژگی کتاب این است که امام موسی صدر از پانزده سالگی وارد حوزه شده، همزمان با حوزه وارد دانشگاه تهران شد، حوزه علمیه نجف را دیده و حدود پانزده سال تحصیلات حوزوی داشته است. نکته متمایز این شخصیت این است که وی این آموزشها را به متن جامعه برده و در متن جامعه از آنها استفاده کرده است. شاید این ویژگی امام موسی صدر که به این کتاب اهمیت میدهد، این است که ایشان در متن جامعه با مسائلی مواجه شدند که باید به آن نگاه فقهی میکرد و پاسخ آن را استخراج میکرد.
امام موسی صدر از لحاظ فقهی شخصیت معمولی نبود
در ادامه نشست حجتالاسلام مهدی پورحسین به معرفی اثر پرداخت و گفت: چنانکه اشاره شد، اصل این ایده از حجتالاسلام سروش محلاتی است، ولی نه به این شکلی که الآن در قالب این کتاب درآمده است، بلکه ایشان نگاه فراتری داشت. شخصیت علمی امام موسی صدر به خاطر اقدامات اجتماعی در لبنان، مغفول واقع شده است، به ویژه شخصیت فقهی ایشان. حجتالاسلام سروش در جلسه مؤسسه مفتاح کرامت قم به خوبی نگاه فقهی امام موسی صدر را مورد بررسی قرار داد که در مقدمه کتاب هم ذکر شده است. ایشان اشاره کردند که امام موسی صدر از لحاظ فقهی شخصیت معمولی نبود. ایشان هم با مکتب قم آشنا بود و هم با مکتب نجف. تمام این مباحث را در عرصه اجتماعی لبنان به محک تجربه گذاشت، ولی معهذا این بخش از شخصیت ایشان مغفول ماند.
مؤلف کتاب «فقه زندگی» تصریح کرد: تدوین چنین کتابی به مراتب سختتر از این است که انسان یک پژوهشی انجام دهد. چرا؟ به این دلیل که ایشان مباحث را به صورت مدرسهای بیان نکرده است و ابتدا و انتهای بحث روشن نیست؛ بلکه مباحث در یک فضای دیگری ارائه شده و در لابلای آن به مسئله فقهی اشاره شده است. مثلاً در این کتاب مسائلی را آوردیم که از مباحث اعتقادی استخراج کردیم؛ یعنی ایشان درباره این موضوع صحبت میکرده که خداوند وجودش ذاتی است، ولی بقیه چیزها اعتبار صرف است. وقتی ایشان به توضیح درباره اعتبار پرداخته به خاطر اینکه در حوزه اقتصاد هم تخصص داشته، به اعتباری بودن پول هم اشاره میکند؛ بنابراین استخراج این مباحث بسیار کار مشکلی است و به همین خاطر من مدتها انجام این کار را قبول نمیکردم.
این کتاب گویای شخصیت فقهی امام موسی صدر است
وی در ادامه به توضیح درباره فصول کتاب پرداخت و گفت: چهار فصل برای این کتاب قرار دادیم. ایشان یک مباحث کلی داشتند که حالت مبانی دارد و نام آن را کلیات گذاشتیم؛ مباحثی نظیر اصل تشریع، اصل اینکه قانونگذاری در اسلام، جامعیت فقه، جاودانگی فقه، اجتهادپذیر بودن فقه. اینها مسائلی بود که در فصل اول قرار گرفت و در واقع مبانی فقهی است که یک پژوهشگر فقهی باید به آن توجه کند. برخی مباحث فقهی امام موسی صدر نیز ناظر به منابع فقهی بود، یعنی چهار منبع اصلی فقهی که فقها بر اساس آن استنباط میکنند که این مباحث در فصل دوم آمد. برخی مباحث هم ناظر به اصولی است که در تمام ابواب فقه کار برد دارد. این اصول را جمعآوری کردیم و در فصل مجزایی آن را ذکر کردیم. باید توجه داشت که یک اصول فقه و یک قواعد فقه داریم. هر دو جنبه قاعدهای دارند، ولی کاملاً متفاوت هستند. آن مباحثی که قواعد فقهی را تشکیل میدهند، هم خودشان حکم فقهی هستند و هم در تمام ابواب فقهی کاربرد دارند، ولی اصول فقه فقط جنبه ابزاری دارد.
پورحسین در ادامه یادآور شد: واقعیت این است که این کتاب تا حدود زیادی گویای شخصیت فقهی امام موسی صدر است. در مقدمه چهار ویژگی برای اندیشه فقهی ایشان برشمردهام که تفصیل بحث و مستندات را در آنجا ذکر کرده و اینجا فقط اشاره میکنم؛ از جمله ویژگی اندیشه فقهی ایشان جامعهگرایی است. خود ایشان چندجا بیان کرده است که فقه شیعه سالها از حکومت دور بوده و فقه مدرسهای است؛ یعنی در محافل علمی شکل گرفته است. امام موسی صدر کاملاً فقه را به صورت جامعهگرایانه مطرح کرده است، به همین دلیل موضوعاتی که در این اثر مورد بحث قرار گرفته، مورد نیاز و توجه مردم بوده است. مثلاً برای من خیلی جالب بود که ایشان در جامعه لبنان به مسئله جن و استخاره پرداخته است.
فقه آسانگیر و روامدار
وی ادامه داد: ویژگی دیگر اندیشه فقهی ایشان این است که بسیار روادارانه است. گاهی در بیان فقه طوری عمل میکنیم که جامعه را از خودمان دور میکنیم، ولی ایشان مطالب را بسیار لطیف بیان میکنند؛ برای مثال ایشان در خصوص آیه «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ» میفرماید که اصل زندگی زناشویی بر اساس تفاهم است، ولی گاهی اختلاف به وجود میآید. وقتی اختلاف به وجود آمد، بالاخره باید یک نفر تصمیم نهایی را بگیرد. نتیجتاً فقه امام موسی صدر بسیار روادارانه و آسانگرایانه است.
پورحسین با بیان اینکه ویژگی سوم فقه امام موسی صدر وحدتگرایانه است، اظهار کرد: نگاه وحدتگرایانه میان مذاهب و حتی ادیان در بیان و نوشته امام صدر مشهود است. او مسلمانان را به وحدت بیشتر در حوزههای مختلف، به ویژه در حوزه احکام امیدوار میکند. ویژگی چهارم این است که نوآورانه است. اگرچه این وصف را نمیتوان برای همه آرای امام موسی صدر به کار برد، ولی نمیتوان تردید کرد که ارائه مباحث فقهی ایشان در مواردی مبتکرانه و بدیع بیان شده و ورود و خروج به بحث، به نحوی است که مخاطب را کاملاً اقناع میکند.
انفتاح الگوی امام موسی صدر است
حجتالاسلام زائری در این نشست اظهار کرد: شخصیت امام موسی صدر نیازی به این امر ندارد که او را به عنوان فقیه بشناسیم یا نشناسیم. اگر به بُعد فقهی شخصیت ایشان توجه میکنیم به این خاطر نیست که امام موسی صدر به این بُعد نیاز دارد. همه میدانند که اگر امام صدر قم را رها نمیکرد، یکی از بزرگترین مراجع تقلید شیعی بود. اگر به شخصیت فقهی امام موسی صدر توجه میکنیم بیشتر به خاطر نیاز خودمان است تا نشان دهیم اسلام راه مسدود ندارد. برای این است که نشان دهیم انسدادی در کار نیست. اگر از گشودگی و انفتاح صحبت میکنیم، الگوی ما امام موسی صدر است.
وی تصریح کرد: متأسفانه ما امروز مجتهد مقلد زیاد داریم؛ یعنی مجتهدانی که آرای پیشینیان را بازنمایی و بازنویسی میکنند، ولی آن اجتهادی که پاسخ امروز اسلام به نیاز بشر است را خیلی پیدا نمیکنیم. امروز الگوی امام موسی صدر بدون تعارف جزء معدود الگوهایی است که از این باب میتواند به ما کمک کند. این کتاب قدم اول است. این نکته را هم عرض کنم که مهمتر از منابع مکتوب، تاریخ شفاهی است. تاریخ شفاهی بیانگر بخشهایی است که امام موسی صدر به مسئله پاسخ گفتند و این پاسخگویی در یک موقعیت واقعی و عینی بوده است.
زائری ادامه داد: من مطالبم را در پنج نکته تقسیم کردم؛ نکته اول اینکه رویکرد ایشان به انسان باعث شده است تا نگاه متفاوتی به کارکرد فقه و مسئولیت فقیه پیدا کنند. واقعیت این است که تفقه در معنای عمیق خودش یعنی درک دین. آن چیزی که دین به دنبالش بوده این است که من مسئولیت دین را برای انسان امروز در ظرف زندگی جهان تبیین کنم. هدف تشریع، ارائه برنامه جامع برای زندگی انسان است. امام موسی صدر سعی کرده است، این فاصله را جبران کند؛ یعنی فاصله بین وضعیت موجود که حاصل استمرار تداوم فقه مدرسهای است با شرایط جدید زندگی انسان.
کارآمدی فقه نزد امام موسی صدر
وی در ادامه یادآور شد: آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی یک تعبیر بسیار عجیبی دارند. ایشان میگویند که «فقه منطق پیغمبرفهمی است». این تعبیر عجیب است؛ یعنی فقیه کسی است که به اندازه وسعش تشخیص بدهد اگر پیامبر(ص) الآن بود چه میکرد. این سؤال، پرسش تکاندهندهای است. ما اینهمه در سیره پیامبر و اهل بیت(ع) داریم که در موقعیتهای مختلف اینگونه رفتار کردهاند. آیا فقیه ما در این جایگاه قرار میگیرد؟ نتیجه این میشود که مردم میگویند اگر دین این چیزی است که شما میگویید با آن مشکل داریم، ولی اگر آن چیزی است امام موسی صدر میگوید ما قبول داریم. این تعبیر را مردم در لبنان زیاد به کار میبردند.
زائری ادامه داد: چون فقها بر احکام شرعی تمرکز پیدا میکنند، به طور طبیعی ادبیات، مسائل و دغدغههایشان با مخاطب عام فاصله پیدا میکند؛ اما امام موسی صدر کاملاً بر این امر تمرکز دارد که این فقه باید پاسخگوی مردم باشد. ایشان فقه را کاملاً کارآمد میبیند. هر کس این کتاب را ورق بزند با آدمی مواجه میشود که از بن دندان به شریعت و کارآمدی فقه معتقد است و یک منظومه فقهی کاملا منسجم دارد و دنبال این است که آن را با واقعیت بیرونی تطبیق بدهد. طبیعتاً کسی که فقه را در یک جهانبینی گستردهای درک میکند نوع نگاهش متفاوت میشود. نه تنها نوع درکش متفاوت میشود، حتی تبیینش نیز فرق میکند.
سخن در حد مخاطب جهانی
وی ضمن اشاره به ویژگی دیگر اندیشه فقهی امام موسی صدر اظهار کرد: نکته دوم اینکه موقعیت لبنان ایشان را مجبور کرد برای یک مخاطب جهانی حرف بزند. ایشان میفهمید نگاهی که به مرور نسبت به شیعیان شکل گرفته است باید تغییر کند. ایشان در این موقعیت با نگاه ادیان در خدمت انسان و این نگاه که دین آمده تا به نیاز انسان پاسخ دهد و مأموریت دین انسانگرایی است، یک فضایی پیدا کردند برای اینکه فقه را با این نگاه تبیین کنند. مثالهای این کتاب برای این ترسیم متفاوت قابل استفاده است.
زائری افزود: نکته سوم اینکه یکی از تمایزات تفقه امام موسی صدر قرآنمحوری است. یکبار آقای قرائتی صراحتاً گفتند میشود یک نفر مجتهد بشود، ولی در طول عمرش از آیات قرآن، جز برخی از آیات احکام را تلاوت نکرده باشد؛ یعنی این امر کاملاً قابل تصور است. این قرآنمحوری بسیار مسئله مهمی است، چون اساس تفکر دینی ما قرآن است. اساس دین قرآن است.
تطبیق عام قانون زندگی را میسازد
وی ادامه داد: نکته چهارم واقعگرایی ایشان برای اجرای عملی احکام است. ایشان احکام را در یک فضای ذهنی و انتزاعی مطرح نمیکند. فقهای ما اینگونه هستند که وقتی کسی از آنها سؤال میکند، مثل یک قانونگذار حکم شرعی را بیان میکنند. فقه ما و نگاه دینی ما یک رویکرد حقوقی و قانونی دارد. اگر کتاب حقوق مدنی یا قانون تجارت را ورق بزنید، بند و تبصرهای داخل آن پیدا میکنید که به نظر خیلی چیز بیربط و عجیب و غریب است؛ ولی قانون میآید که برای فروض مختلف پیشبینی میکند. قانون پیشبینیهای حداکثری برای فروض بعضاً بسیار مستبعَد است. تطبیق عام قانون است که زندگی را میسازد. تطبیق عام دین است که زندگی دینی را به وجود میآورد. فقیه مثل یک قانونگذار است و دیگر به این کار ندارد که شما میتوانید این تکلیف را انجام بدهید یا خیر.
زائری اضافه کرد: امام موسی صدر در جایگاهی قرار گرفته بود که نمیتوانست اینگونه با مردم سخن بگوید. این همان جایگاهی است که پیامبر و امام دارند. این از آن نقاطی است که خیلی تفاوت ایجاد میکند. یکی از دلایلی که موجب میشود مردم با دین ارتباط برقرار نکنند این است که مردم احساس میکنند این کسی که در جایگاه هدایت دینی قرار گرفته است و مسئله آنها را ندارد. اتفاقاً امام موسی صدر چون زعامت جامعه لبنان را بر عهده گرفته بود، مسئلهاش این بود که باید این تجربه عملی به نتیجه برسد.
وی توضیح داد: این جمله ایشان که «مسئله بیمه از افتخارات تمدن جدید بشری است» خیلی جمله درخشانی است. این حرف یک فقیه است. اینکه اصرار دارم، امام موسی صدر به عنوان فقیه شناخته شود، به همین خاطر است؛ چون اگر یک روشنفکر یا مصلح اجتماعی این حرف را بزند، عجیب نیست. اینکه امام موسی صدر به عنوان فقیه این حرف را بزند، ارزش دارد. عظمت امام موسی صدر این است که از موضع فقاهت این سخنان را میگوید. نتیجه اینکه خاستگاه ایشان تطبیق فقه است؛ چون دائم به این امر اشاره میکنند که شریعت قابل تطبیق است. نکته آخر اینکه در این تطبیق، نگاه ایشان کاملاً نگاه کاربردی برای تحقق هدف و برای رسیدن به نتیجه است.
خلأ وجود امام موسی صدر بیش از گذشته احساس میشود
سیدجواد شوشتری، رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور، در این مراسم اظهار کرد: امام موسی صدر شخصیتی است که در شرایط کنونی جامعه ما خلأ وجود ایشان بیش از گذشته احساس میشود. استفاده از منش ایشان به عنوان یک سیره عملی برای جوانان امروز ما بسیار راهگشا است.
وی با تأکید بر اینکه وظیفه داریم ابعاد شخصیت امام موسی صدر را به هر نحو ممکن برای قشر جوان تبیین کنیم، بیان کرد: به عنوان مجموعهای که ارتباط مناسبی با دانشجویان و جوانان داریم، این آمادگی وجود دارد تا با کمک تمام مجموعهها ابعاد شخصیت ایشان را به شکل کتابچه دربیاوریم.
خاطراتی از امام موسی صدر
در پایان نشست حجتالاسلام نوراللهیان به ذکر خاطراتی از امام موسی صدر پرداخت و اظهار کرد: تا به حال ندیدیم که بگویند «آیتالله موسی صدر» در حالی که به برخی طلبهها آیتالله گفته میشود. این کتاب به این مسئله پرداخته است، ولی میخواهم نکتهای در این خصوص عرض کنم. استاد من در مشهد مقدس در اواخر دهه چهل مرحوم شد. ایشان از شاگردان ممتاز آیتالله خویی و آیتالله حکیم بودند. ایشان نقل کردند که یک روز در نجف خدمت آقای خویی آمدند و گفتند: شما جلوی موسی صدر را نمیگیرید؟ ایشان در جلساتی که زنهای سر برهنه حضور دارند، با لباس پیامبر(ص) حاضر میشود و سخنرانی میکند و این امر موجب وهن شریعت میشود.
وی افزود: آیتالله خویی فرمودند که اولاً موسی فقیه است، یعنی به اجتهاد خودش عمل میکند؛ ثانیاً بانوان آن جلسه «من النسا اللاتی نهین و لاتنتهین» [بخشی از روایت فقهی] هستند و نگاه کردن به آنها مشکل شرعی ندارد. ثالثاً اگر بگویید که اشکال دارد، باز هم بحث تزاحم مطرح است. موسی یک گناه میکند، ولی اتفاقی که میافتد برنامه هدایتی است که این ایشان با یک فکر نظاممند برای انسانها در آن کشور پیش میبرند؛ لذا این مورد با قاعده اهم و مهم تطابق دارد و از این جهت هم اشکالی ندارد.
نوراللهیان تصریح کرد: این کتاب خیلی خوب تدوین شده است. باید این اثر را گام اول به حساب آورد و گامهای بعدی را هم برداشت. یک شاهد عملی دیگر هم بگویم. وقتی لبنان بودم این مطلب را از رادیو شنیدم. یک روز ایشان برای دیدار و بررسی امور شیعیان وارد یکی از روستاهای جنوب میشوند. سر نماز که نشسته بودند یک مسیحی بستنیفروشی خدمت ایشان میآید و میگوید من مسیحی هستم و کار دیگری هم بلد نیستم؛ ولی پیروان شما از من بستنی نمیخرند. دقت کنید که فقه زندگی از همین جزئیات شروع میشود. امام موسی صدر به او میگوید تا زمانی که ما نماز بخوانیم شما چقدر میتوانید بستنی حاضر کنید؟ بروید بستنی درست کنید. آن فرد نقل میکرد که ما دیدیم امام موسی صدر و همراهانش به جلوی بستنیفروشی آمدند و از ما بستنی گرفتند و با قاشق خوردند.
امام صدر قبل از فتوای فتوای آیتالله حکیم به فتوای خودش میرسد
وی افزود: این مسئله بحثی فقهی است که در حوزهها بسیار رد و نقد شده است، امام موسی صدر در مواجهه با اینکه آیا این کار شدنی است، با عمل وارد شد. سابقاً در زمینه اهل کتاب خیلی بحث داشتیم ولی بعد از فتوای مثبت آقای حکیم، این مسئله شیوع بیشتری پیدا کرد. ایشان قبل از فتوای آقای حکیم به فتوای خودش به این مسئله میرسد. ایشان از کسی گلایه نکرد که چرا نمیخرید، ولی با این کار همه حکم فقهی را انجام میدهد. آن بستنیفروش مسیحی میگوید که با این کار آقای صدر مشکل من حل شد.
نوراللهیان در ادامه به نقل خاطرهای که پیش از این نقل نشده بود، پرداخت و گفت: خدمت علامه باقر شریف القرشی در دفتر بودم. سالیان زیادی با ایشان رابطه داشتم. فقط تحقیقیترین کتاب ایشان دایرهالمعارف ۵۰ جلدی ائمه(ع) است. ایشان گفتند: یک خاطرهای را با گوش خودم از مرحوم علامه محمدجواد مغینه که از روشنفکران عمیق و دقیق معاصر ما بود، شنیدم که مجلسی در لبنان برای بحران لبنان با حضور مسئولان، بزرگان، علمای لبنان برگزار میشد. علامه مغنیه میگوید که در نوبت سخنرانی در این مجلس نظراتم را بیان کردم و در انتها نیز گفتم که اگر شما عزت لبنان را میخواهید تا از این امواج بحران خارج شود، باید این آقای موسی صدر (…) را از کشورتان خارج کنید.
وی افزود: شیخ جواد مغنیه به علامه شریف القرشی میگوید: بعد از نشستن من، حضار تشویق کردند و بعد نیز چند نفری مطالب خود را بیان کردند تا نوبت به امام موسی صدر رسید. ایشان به پشت تریبون رسید و دقیقترین تحلیل ممکن را ارائه داد و در پایان گفت: نکته را که میخواهم به حضار یادآوری کنم این است که برخی علما چهرههای منطقه هستند، برخیها در نزد یک عشیره شناخته شده هستند، برخی چهرهها ملی هستند، ولی برخی چهرهها بینالمللی هستند. تا آنجا که میتوانم عقلاً و شرعاً شهادت بدهم، علامه محمدجواد مغنیه یکی از مفاخر ملی ما، بلکه یک شخصیت جهانی است. نوشتهها، قلم، اندیشه و فکر او این چنین است.
از همین الان با شما امام موسی صدر بیعت میکنم
نوراللهیان در ادامه نقل این خاطره گفت: عماد مغنیه میگوید که در آن جلسه، دو دقیقه وقت طلب کردم و بعد گفتم: «و من الان ابایعک ایها الامام بانّک تلیق بهذا المقام»؛ یعنی از همین الان با شما امام موسی صدر بیعت میکنم، زیرا شما شایستگی رهبری داری. یک کف دیگری برای من زدند و من نیز نشستم. این جلسه که با حضور قومیتها و ادیان مختلف لبنان از جمله مسیحیان و فرقههای مسلمین بود، پایان یافت. بعد از جلسه پیاده میرفتم و با خودم میاندیشیدم که این شخصیت چه بزرگ روحی داشت که در قبال صحبت من چنین کرد. نزدیک منزل بودم که پسر خواهرم با ماشین رسید و گفت که شما آبروی ما را بردید. عماد مغنیه به او گفت که تاکنون حرفهای تو را باور میکردم، ولی امروز خودم به این حقیقت رسیدم. برو و دیگر با من درباره امام موسی صدر سخن نگو. این دیگر باور یقینی است.
بنابر گزارش ایکنا، در پایان نشست، با حضور حجج اسلام نوراللهیان، پورحسین، زائری و همچنین خانم حورا صدر، عیسی علیزاده و سیدجواد شوشتری از کتاب «فقه زندگی؛ برگرفته از آرای فقهی امام موسی صدر» رونمایی شد.