labelخانواده و سلامت, دیدگاه و گزارش
commentبدون دیدگاه

حفظ سلامت روانی جامعه، وظیفه حکومت اسلامی است/ باید بین مفسده اضرار به نفس و مفسده تعطیل شعائر مذهبی، اهم و مهم کرد/ اگر اطلاع‌رسانی باعث اضطراب و تشویش شود، نباید انجام شود!

هر شایعه‌ای که موجب ضرر به جامعه می‌شود، باید جلوی آن را گرفت. اول باید به شخصی که شایعه‌پراکنی می‌کند، باید تذکر داده شود. اگر پذیرفت که هیچ، اما اگر قبول نکرد باید جلوی او را گرفت. چون خیلی‌ها شایعه را می‌شنوند ولی جواب آن شایعه به آن‌ها نمی‌رسد. لذا چون حفظ سلامت روانی جامعه، بر عهده حکومت اسلامی است و بر هم زدن این سلامت روانی، باعث اضرار به مردم است، باید جلوی آن گرفته شود؛ چون از مصادیق ضرر معنوی است. البته تشخیص مصادیق معنوی ضرر، کار مشکلی است و فقها هم کمتر وارد این مباحث شده‌اند؛ اما در محل بحث ما، می‌توان گفت بر هم زدن سلامت روانی جامعه، اضرار بر دیگران است چون سلامت معنوی جامعه را از بین می‌برد و لذا باید جلوی آن گرفته شود.

اختصاصی شبکه اجتهاد: با توجه به اینکه دین اسلام یک دین جامع و کامل است، لذا برای تمام مسائلی که بشر در طول زندگی خود با آن‌ها روبه‌روست، پاسخی درخور دارد. یکی از مسائل مطرح در جامعه، بحث بیماری مشهور به کرونا است. در این زمینه با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدعلی قاسمی، دکترای جامعه المصطفی و مدیر گروه فقه پزشکی مرکز فقهی ائمه اطهار و صاحب تألیفاتی چون دانش‌نامه فقه پزشکی، فقه درمان و … گفتگو کردیم. وی معتقد است که حفظ جان مؤمنین بر حکومت اسلامی واجب است و لذا باید به هر نحوی که شده از پیشرفت و شیوع این بیماری جلوگیری شود. او همچنین معتقد است باید با شایعه پراکنان در فضاهای حقیقی و مجازی، برخورد جدی صورت پذیرد. مشروح گفتگو با وی، به‌قرار زیر است:

اجتهاد: آیا برای جلوگیری و نشر این ویروس، باید مکان‌های عمومی، تفریحی مانند استخر و سینما و یا مذهبی مثل حرم بسته شود؟

قاسمی: ابتدا باید نکاتی را به‌عنوان مقدمه بیان کنم. نکته اول این است که بر اساس ادله عقلی و نقلی، تحریم اضرار به نفس، ثابت است. منظور از اضرار به نفس، ضرر معتدبه و قابل‌توجه است که مورد اجماع همه فقهاست. حال دلیل این تحریم چیست؟ یا از باب ادله روایی یا از باب ادله عقلی است. این‌یک قاعده کلی است که حفظ جان واجب است و ضرر رساندن به بدن خود و دیگران اگر معتدبه باشد، حرام است. در مورد بیماری‌ها نیز نظر پزشکان حجت است؛ چون معمولاً از گفتار آن‌ها اطمینان حاصل می‌شود. حال اگر یک بیماری ازنظر پزشکان، باعث به خطر افتادن جان می‌شود، اگر کسی یقین دارد یا گمان دارد یا بیم عقلایی ضرر دارد، باید خود را از آن بیماری حفظ کند.

لذا اشخاص باید خودشان را از در معرض قرار گرفتن آن بیماری حفظ کنند و همچنین سبب انتقال بیماری به دیگران نشوند. چون هم ضرر زدن به بدن خود و هم ضرر رساندن به بدن دیگران حرام است. حال که در فقه، این مسئله ثابت شد که اضرار به نفس یقیناً حرام است، اگر کسی بیم ضرر دارد که در مجامع عمومی، چه مذهبی مثل نماز جمعه و امثال‌ذلک و چه غیرمذهبی، حاضر شود و اگر خودش مبتلابه این بیماری باشد و باعث شیوع آن بیماری شود یا خودش را مبتلا کند، واجب است که خودش را حفظ کند و در مجامع عمومی حاضر نشود.

اما یک‌وقت بحث اضطرار است که در این صورت قضیه فرق می‌کند؛ اما در صورت عدم اضطرار، نباید خود را مبتلا کند یا باعث ابتلای دیگران شود؛ بنابراین حضور در اماکن عمومی، اگر احتمال خطر می‌دهد، باید پرهیز شود.

اجتهاد: حکم شرکت در مراسم‌های مذهبی در این رویدادها چیست؟ آیا قرنطینه شهر نیز لزوم پیدا می‌کند؟

قاسمی: اگر عدم حضور در برخی مراسم مذهبی، منجر به تعطیل شعائر مذهبی شود، تشخیص این مسئله، به عهده فقهاست؛ اما از جهت قاعده و صناعت فقهی، اگر انسان، اطمینان دارد یا گمان دارد یا احتمال عقلایی می‌دهد که حضور در نماز جمعه و امثال‌ذلک، باعث ضرر به خود یا به دیگران می‌شود، نباید در چنین مجامعی حاضر شود؛ اما اگر این مسئله، مدت زیادی طول بکشد و افراد به دلیل ترس از بیمار شدن یا انتقال بیماری، در مجامع مذهبی مثل نماز جمعه و زیارت اماکن مقدسه مثل عتبات عالیات و … حاضر نشوند و این مسئله منجر به تعطیلی بعضی از شعائر مذهبی شود، در اینجا بین ادله حرمت ضرر و اضرار با ادله وجوب تعظیم شعائر، تزاحم می‌شود که باید اهم را در نظر گرفت و مهم را کنار گذاشت و تشخیص این مسئله نیز بر عهده فقهاست.

اجتهاد: قرنطینه کردن افراد از حیث فقهی چه حکمی دارد؟

قاسمی: از حیث موضوع شناسی، قرنطینه، قابل‌پذیرش نیست. حتی در کشور چین هم این کار را نکرده‌اند که کل شهر را قرنطینه کنند. حالا اگر فرض کنیم در یک منطقه یا گروهی یا یک ساختمانی لازم باشد که قرنطینه شوند و اگر قرنطینه نشوند، موجب انتقال بیماری به اشخاص دیگر می‌شوند، این بحث دیگری است؛ اما بحث قرنطینه از حیث موضوع شناسی مشکل دارد و نمی‌توان کل یک شهر را با این وسعت جمعیت قرنطینه کرد و اجازه عبور و مرور به کسی نداد؛ بنابراین باید از راه‌های دیگری مثل پیشگیری و آموزش‌های لازم و ترک کردن تماس‌های غیر ضروری، جلوی شیوع بیماری را بگیرند ولی صرف قرنطینه کردن، جوابگو نیست؛ اما اگر درجایی اطمینان حاصل کردیم که قرنطینه باعث می‌شود، افراد زیادی از ابتلا به بیماری، محفوظ بمانند، در اینجا شاید بگوییم قرنطینه لازم باشد.

اجتهاد: آیا رعایت بهداشت فردی و اجتماعی در این خصوص لازم است؟

قاسمی: این مسئله، یقیناً لازم است، چون همه پزشکان و متخصصان، قائل به این هستند که بهترین راه پیشگیری از این بیماری، رعایت بهداشت شخصی است که می‌تواند از سریان این بیماری جلوگیری کند. لذا اگر قبل از شیوع این بیماری، رعایت بهداشت فردی به‌عنوان یک امر مستحب تلقی می‌شد، الآن و در شرایط خاص، رعایت بهداشت شخصی، واجب و لازم است.

اجتهاد: وظیفه حکومت در این خصوص چیست؟ آیا دولت و شهرداری مکان‌های عمومی را لازم است ضدعفونی کند و یا آموزش دهد و ماسک توزیع کند؟

قاسمی: یک قانون کلی وجود دارد که حتی اگر حکومت اسلامی هم نداشتیم، حفظ نفس مؤمنین، بر همه واجب است. همه باید برای حفظ جان دیگران کمک می‌کردند؛ اما در حکومت اسلامی، برای این کار مسئولی تعیین‌شده و کار او کنترل بیماری‌های واگیردار است و لذا هر چه که باعث جلوگیری از شیوع این بیماری می‌شود ولو برای یک نفر باشد، باید انجام شود و نباید کوتاهی کرد؛ بنابراین از جهت فقه حکومتی هم وزارت بهداشت وظیفه دارد با کمک سایر بخش‌های دولت، جلوی شیوع این بیماری را بگیرد. مثلاً با ضدعفونی کردن و توزیع ماسک باید جلوی شیوع این بیماری را بگیرد و نباید در این امر کوتاهی کنند و باید فضا را برای از بین بردن این بیماری آماده کنند.

اجتهاد: روایاتی مانند «فرّ من المجذوم» آیا ظهور در وجوب تعبدی دارند یا ارشاد هستند؟ آیا قاعده فقهی در این خصوص وجود دارد؟

قاسمی: به‌عنوان قاعده نمی‌توان مطرح کرد، بلکه روایات، در همین موارد خاص مطرح‌شده است. این روایات نواهی، برخی اشکال سندی دارند. با قطع‌نظر از اشکال سندی نیز می‌بینیم که سیره اهل‌بیت برخلاف آن است و اهل‌بیت علیهم‌السلام به آن بیماران کمک می‌کردند؛ اما نظر شخصی من این است که این روایات می‌خواهد بگوید انسان باید خودش مواظب باشد که گرفتار این بیماری‌ها نشود و لذا اگر این روایات را بپذیریم، باید حمل بر ارشاد کرد و نمی‌توان قائل به تعبد آن شد.

اگر کسی احتمال عقلایی می‌دهد که گرفتار شود، نباید به این بیماران نزدیک شود؛ اما اگر کسی اطمینان دارد که گرفتار نمی‌شود یا با تجهیزات مخصوصی با آن بیماران در ارتباط باشد، در اینجا، اشکالی در ارتباط برقرار کردن با این بیماران وجود ندارد. لذا این روایات، ارشادی است نه تعبدی.

اجتهاد: آیا حکومت در این موارد لازم است صداقت داشته باشد و یا مصلحت در کتمان است؟

قاسمی: اولاً هر کتمانی قابل‌پذیرش نیست. باید هدف را دید. حفظ جان انسان‌های یک جامعه، مخصوصاً در حکومت اسلامی، واجب است. اگر صداقت و اطلاع‌رسانی‌ها، سبب می‌شود که جان مردم حفظ شود، در اینجا، اطلاع‌رسانی واجب است. حتی با ایجاد هراس، باعث حفظ جان مؤمنین شوند، چنین چیزی لازم است؛ اما اگر اطلاع‌رسانی به گونه ای باشد که همه مردم را دچار استرس و اضطراب کند و روحیه همه مردم را ضعیف کند، این اطلاع‌رسانی واجب نیست اما دروغ گفتن هم لازم نیست. چون ضرورات به‌اندازه همان ضرورت، مباح می‌شود. لذا هر چه که منجر به حفظ جان مؤمنین می‌شود، باید اطلاع‌رسانی شود. آن مقداری که باعث ترس مردم می‌شود، گفتن آن واجب نیست ولی دروغ گفتن هم لازم نیست.

اجتهاد: با توجه به وجود شایعات زیاد در فضای مجازی و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، فارغ از حکم این عمل، آیا فیلتر کردن آن نیز لازم است؟

قاسمی: الآن شایعات، بیش از حد معمول است؛ یعنی در همین قم، بعضی از مراکز که اصلا نیازی نبود که تعطیل شوند، تعطیل‌شده است. لذا اگر شایعات باعث ضرر به جامعه می‌شود، بر عهده حکومت است که جلوی این شایعات را بگیرد. ادله لا ضرر و لا ضرار، قاضی به این مطلب است که باید جلوی ضرر گرفته شود. لذا اگر شایعات موجب ضرر بر شخص یا اضرار به دیگران بشود، باید جلوی آن به هر نحوی گرفته شود. شبکه‌هایی که عمداً شبهه پراکنی و شایعه‌پراکنی می کننند، باید جلوی آن‌ها گرفته شود ولی اینکه به این بهانه بخواهند جلوی همه اطلاع‌رسانی‌ها را ببندد، قابل‌پذیرش نیست؛ اما هر شایعه‌ای که موجب ضرر به جامعه می‌شود، باید جلوی آن را گرفت. اول باید به شخصی که شایعه‌پراکنی می‌کند، باید تذکر داده شود. اگر پذیرفت که هیچ اما اگر قبول نکرد باید جلوی او را گرفت. چون خیلی‌ها شایعه را می‌شنوند ولی جواب آن شایعه به آن‌ها نمی‌رسد.

لذا چون حفظ سلامت روانی جامعه، بر عهده حکومت اسلامی است و بر هم زدن این سلامت روانی، باعث اضرار به مردم است، باید جلوی آن گرفته شود. چون از مصادیق ضرر معنوی است. البته تشخیص مصادیق معنوی ضرر، کار مشکلی است و فقها هم کمتر وارد این مباحث شده‌اند؛ اما در محل بحث ما، می‌توان گفت بر هم زدن سلامت روانی جامعه، اضرار بر دیگران است چون سلامت معنوی جامعه را از بین می‌برد و لذا باید جلوی آن گرفته شود.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست