امام موسی صدر معتقد است که وقتی همه جامعه در خدمت انسان است، انسان نیز باید در خدمت جامعه باشد که این را با بحث ایمان تقویت میکند. در نتیجه باید حق جامعه با ادای خمس پرداخت شود. بنابراین پرداخت خمس وظیفهای است که برای ارتقای اجتماعی باید آن را مورد توجه قرار دهیم.
به گزارش شبکه اجتهاد، پانزدهمین جلسه تفسیر قرآن امام موسی صدر با ارائه شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شب گذشته، ۲۰ اردیبهشتماه، به صورت مجازی برگزار شد و یکی از موضوعات مطرح شده در این جلسه بررسی نگاه تفسیری امام موسی صدر درباره مسئله خمس و نقش آن در ایجاد اعتدال در جامعه بود که در ادامه متن آن را میخوانید؛
در این جلسه دو بحث داریم که هر دو به مباحث مالی اختصاص پیدا کرده است؛ یکی ضرورت خمس و یکی هم حرج و مشمولان آن. هر دو به نوعی آسیبشناسی تلقی میشود و جامعه را به اعتدال میرساند و این نشان میدهد که اعتدال کلیدواژه بسیار مهمی است. موضوع خمس موضوع مهمی است به ویژه در باب چرایی و ضرورت پرداخت خمس که عمدتاً امام موسی صدر در این بحث به دلایل پرداخت خمس اشاره میکند. در اینجا همان نگاه اجتماعی را دارد و اینکه در جامعه، اتفاقی رقم بخورد و سطح برخورداری افراد به سطح قابل قبولی برسد و جامعه به مراتب خوبی ارتقا پیدا کند. لذا هدف ایشان این است که حوزه اجتماعی از آسیبهایی که حوزه اقتصادی و مالی دارد، برکنار بماند و مصون شود.
امام بحث فقهی نمیکند و این نیز قابل توجه است که تقریباً هیچ بحث فقهی ندارد. فقط در حد کلی اشاره میکند و همان نگاه اجتماعی را پیش میگیرد. ایشان به آیه ۴۱ سوره انفال اشاره میکنند که میفرماید «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ». آیه در مورد غنیمتهایی است که در بدر نصیب مسلمانان شده است. خمس بر دو چیز تعلق میگیرد؛ یکی بر سودی که نصیب انسان میشود و بهرهای که از فعالیت اقتصادی نصیبش میشود و یکی هم غنیمتی که در جنگی کسب میشود.
سود حاصل برای یک فرد محصول عوامل مختلفی است
در این موارد یک پنجم از سود فقط به امور عام و برای رنج دیدگان اختصاص داده میشود. امام در علت این بحث میفرمایند که علت این است که این سودی که به انسان در اثر یک کار تجاری رسیده است، فقط مربوط به خودش نیست. چون عوامل بسیار مختلفی دخالت کردهاند تا این سود به او برسد. ایشان میگوید، پدری که فرزند را آموزش داده، یا مدرسهای که سواد نوشتن و خواندن به این فرد یاد داده است و اوضاع بهداشتی و فرهنگی جامعه و مواردی از این دست و همه چیزهایی که رخ داده، محصولش این شده که کار تجاری انجام و سودی کسب شود.
سودی که نصیب این فرد شده است، محصول عوامل مختلفی است که در رسیدن به این سود به او کمک کردهاند. پس باید یک پنجم آن را نیز به این جامعه برگرداند که این اجتماع بتواند از بخشی از آن محرومیتها نجات یابد و جامعه از سطح تعادلی برخوردار شود. پس فردی که سودی کسب میکند، این سود به خودش اختصاص ندارد و در خمس تأکید این است که انسان اموالش را انحصاری خودش نداند، نه انحصاری خودش بداند و نه احتکار کند.
تفاوت انفاق با خمس
خمس چون به سود تعلق میگیرد، به اصل سرمایه تعلق نخواهد گرفت و فرد سرمایهاش را به کار میگیرد و از سودی که نصیبش میشود، باید خمسش را بدهد، لذا نکته مهمی اتفاق میافتد که با انفاق و صدقات دیگر متفاوت است. در واقع خمس یک تکلیف شرعی است، اما انفاق تکلیف شرعی تلقی نمیشود. انفاق یک وظیفه اخلاقی است. در انفاق آنچه اتفاق میافتد، براساس نظر خود فرد است، ولی خمس از سود و غنیمتی است که فرد به دست آورده و فرد نباید این سرمایه را بخواباند و راکد کند.
خمس به یک نوع فرد را تحریک میکند که این سرمایه را راکد نکند، بلکه به گردش درآورد و وقتی به گردش انداخت، از سودش، یک پنجم پرداخت میشود. اتفاقی که افتاده این است که خیلی از سرمایههای ما تبدیل به گنج شدند و هیچ نقشی در فضای اقتصادی جامعه ندارند. برای مثال فرد مسکن خریده و کنار گذاشته است. یا طرف سرمایه را خوابانده و نقشی در اقتصاد بازی نمیکند. یا یک نفر ارزی را احتکار میکند. تنها اتفاق ممکن این است که با توجه به این فضای آشفته اقتصادی، ممکن است سرمایهاش باقی بماند، اما در کار تولیدی نقشی ندارد.
ایمان انسان از توجه به رنجدیدگان جدا نیست
امام موسی صدر میگوید ایمان انسان از توجه به رنجدیدگان جدا نیست. یعنی ضمن اینکه بحث خمس یک بحث شرعی و فقهی است و بحثی است که به لحاظ تکلیف بر عهده آنان قرار گرفته است، اما فراتر از این، کسی که به خدا ایمان دارد و ادعای ایمان میکند، این ایمان از توجه به شئون عمومی و توجه به رنج دیدگان جدا نیست و باید تلاش کند که از آنچه در اختیار دارد، در اختیار آنها نیز بگذارد. در اینجا بحث اعتدال و ارتقای اجتماعی مطرح میشود.
امام موسی صدر در اینجا از عیسی مسیح(ع) روایتی نقل میکند که میگوید دوستی خدا با دوست نداشتن انسان جمع نمیشود. انسانی که از یک حد مالی برخوردار است، باید بتواند به دیگران هم کمک کند که این را با وصف ایمان معرفی میکند. ایمان به خدا یک صفت انتزاعی در انسان نیست که میان خدا و انسان پیوند دهد، بلکه ایمان به خدا صفتی است که اهتمام به امور دیگران را بر انسان واجب میکند. بنابراین از دین یک نظام کلی برای زندگی انسان ساخته میشود و انسان در زندگی خودش موجود کنشگری مطالبه میشود که بتواند به دیگران هم توجه کند.
در این آیه که اشاره شد، اشاره به امور عمومی است که ارتقای بحث اجتماعی را دنبال میکند. اینجا امام میفرمایند که از دلایل پرداختن خمس همین نکتهای است که انسان به این سود از این ناحیه میرسد که همه شرایط جامعه مهیا شده تا به این سود دسترسی پیدا کند. وقتی همه جامعه در خدمت انسان است، انسان نیز باید در خدمت جامعه باشد که این را با بحث ایمان تقویت میکند. در نتیجه باید حق جامعه با ادای خمس پرداخت شود. بنابراین پرداخت خمس یک نوع وظیفهای است که برای ارتقای اجتماعی آن را باید مورد توجه قرار دهیم. / ایکنا