labelاجتهاد و اصول فقه, دیدگاه (گفت‌وگو/یاداشت), یادداشت
commentبدون دیدگاه

دانشکده‌ای ماندگار در حافظه تاریخی نجف اشرف/ هادی انصاری

شبکه اجتهاد: به بهانه ۱۶ رمضان و نیم قرن از درگذشت علًامه شیخ محمد رضا مظفًر(ره)؛ با نگاهی به تاریخ شکل گیری دانشکده فقه یا «کلًیه الفقه» یا «کلیه منتدی النشر» که شخصیت‌های برجسته‌ای از آن فارغ التحصیل شدند.

دانشکده فقه یا کلًیه الفقه و یا کلیه منتدی النشر که از آنجا که شخصیت‌های برجسته‌ای فارغ التصیل گردیده که هرکدام چهره برجسته‌ای در حوزه علمیه نجف اشرف ودیگر حوزه‌ها بشمار می‌آمدند، به دانشکده اجتهاد شهرت یافت.

کلًیه الفقه، نامی ماندگار در حافظه تاریخی بیش از نیم قرن اخیر نجف اشرف است. مکانی که دهها فاضل و دانش آموختگان حوزوی، زیر نظر علامه محمدرضا مظفًرب ه یادگیری علوم جدید و قدیم پرداختند و برخی از آن‌ها در سال‌های بعد خود به جایگاه برجسته‌ای در حوزه‌ها رسیدند.

دانشکده فقه در سال ۱۹۵۸ میلادی به همت فقیه و فیلسوف برجسته، علامه محمدرضا مظفر در شهر نجف أشرف و با مشورت مراجع آن هنگام حوزه، تاسیس گردید. این روحانی خوش فکر، و دور اندیش که متفکًری برجسته در حوزه هزار ساله نجف أشرف و از دست پروردگان آن بود، هفت سال پیش از این، یعنی در سال ۱۹۵۱ میلادی، مدارس ابتدایی منتدی النشر و در ادامه آن، دبیرستان منتدی را تاسیس کرده بود و با تاسیس دانشکده فقه، داوطلبان و متقاضیان حضور در آن از قبل در همین سبک آموزشی تعلیم دیده بودند.

آیت‌الله مظفًر اگرچه یکی از صاحبان رأی و اندیشه در نزدیک کردن شیعه و سنی بوده است و در این راه گام‌هایی نیز برداشته، آنچه شخصیت او را از جهات دیگر برجسته می‌سازد، شیوه‌های نوگرایانه او در بازسازی فضای علمی حوزه و جامعه است. در واقع راهی که او برای نزدیک کردن دل‌های ملل مسلمان، أعمً از شیعه و سنًی در پیش گرفته، برآمده از همین شیوه‌های علمی و تألیف کتاب‌هایی روان و محکم در این زمینه است. وی که فرصت چندانی برای تحقق این آرمان بزرگ نداشت، بخشی از این راه دراز را پیموده و نخستین اقدام خود را با سامان دادن به حوزه‌های علمیه و بالا بردن سطح آگاهی دانشجویان علوم دینی آغاز کرد.

وی در این راه گام‌های مؤثری برداشت که امید است آشنایی با شخصیت این مرد بزرگ، راه را برای برنامه‌های اصلاحی حوزه‌ها و دیگر مؤسسات علمی هموارتر سازد.

عکسی کهن از دانشکده منتدی النشر نجف أشرف که به سال ۱۳۶۴ هجری، برابر با سال ۱۹۴۴ میلادی باز می‌گردد.

شیخ محمد رضا مظفر در اوائل شعبان (۱۳۲۲ه‍ /۱۹۰۴ م) در شهر نجف أشرف دیده به جهان گشود و در خانواده‌ای علمی که از اوایل قرن دوم هجری در عرصه دین، ریشه‌ای دراز داشت، رشد نمود و از آن روی که نیای اعلایش، مظفر بن احمد نام داشت به لقب (مظفر) شناخته شد. وقتی مادرش او را بارداربود، پدرش دارفانی را وداع کرد و برادر بزرگترش شیخ عبدالنبی مظفر او و دو برادر دیگرش را به نام‌های محمد حسن و محمد حسین تحت سرپرستی خویش گرفت. او آن چنان در تربیت و سرپرستی برادرانش کوشید که تا مدتها ضرب المثل مردم بود.

ولی این مربی مخلص خیلی زود به جوار پروردگارش شتافت و محمد رضا و محمد حسین تحت حمایت و پشتیبانی برادرشان شیخ محمد حسن قرار گرفتند که در همان هنگام، وظیفه پدری و استادی را برای آن دو ایفا نمود. بدین ترتیب، شیخ محمد حسن مظفًر نخستین استاد این دو برادر به شمار می‌آید.

شیخ محمدرضا مظفر در حالی که دوازده سال بیشتر نداشت زندگی تحصیلی خود را آغاز نمود و مقدمات علوم را از برادرش شیخ محمد حسن مظفر و شیخ محمد طه حویزی آموخت و سپس مراحل عالی تحصیلی را نزد برادرش شیخ محمد حسن مظفر و آیات عظام آقا ضیاء الدین عراقی و میرزا محمدحسین نائینی و شیخ محمد حسین اصفهانی مشهور به کمپانی، پی گرفت و به درجه اجتهاد نائل گردید و از برادرش شیخ محمد حسن مظفر و استادش آیت‌الله محمد حسین اصفهانی و آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی، اجازه‌ نامه اجتهاد دریافت نمود. گفتنی است که عمده خوشه چینی‌های اجتهادی او، بر گرفته از مرحوم آیت‌الله شیخ محمد حسین إصفهانی بود.

مرحوم آیت‌الله مظفًر علاوه بر فقه و اصول، به آموختن ریاضیات و هیأت و عروض و فلسفه پرداخت و از مدرسان برجسته‌ أسفار ملاصدرا گردید و در سال (۱۳۴۳ه‍/۱۹۲۴م) کتابی را در زمینه عروض به قلم آورد.

به اعتراف بسیاری از شخصیتهای علمی و دینی، اگر آیت‌الله مظفر، سرمایه عمر خود را در پی اصلاح حوزه نمی‌گذاشت، بدون تردید یکی از مراجع تقلید می‌بود.

گفتنی است که در نیمه قرن بیستم، نخستین دور از نبرد غرب گرایی و اسلام در عراق و بیشتر کشورهای اسلامی دیگر به نفع استعمار به پایان رسید و استعمارگران توانستند به حکم برتری‌های مادی و سیاسی و علمی خود و عقب ماندگی جهان اسلام، قدرت و نفوذ خود را بر امت اسلامی تحمیل نمایند. رهبری دینی شیعیان مستقر در نجف أشرف، عدم توجّه جدّی به جنبه سیاسی را برگزید و ضرورت نوگرایی در زیر ساخت‌های جامعه اسلامی و ایجاد شکل نوینی از اندیشه اسلامی را که بتواند همپای چالشهای تمدنی تحمیلی از سوی غرب بر اسلام در این دوره جدید حرکت کند، حس نمود. بنابراین به صورت طبیعی توجّه به نوگرایی فکری به دغدغه‌های سیاسی غلبه یافت و پایه‌های جدید زیر ساخت‌ جامعه اسلامی معاصر شکل گرفت.

مراسم افتتاحیه «منتدی‌النشر»؛ در تصویر: شیخ محمدرضا مظفر، سید محمد علی حکیم، سید محمد جمال الهاشمی و الشیخ راضی آل یاسین دیده می‌شوند

از این رو مرجعیت دینی آن هنگام نجف أشرف با صدور فتوایی، ورود به مدارس نوین استعمارگران را تحریم کرده و در کنار آن به گشایش مدارس مستقل با فضای دینی همت گماشت. در زمینه دروس حوزوی، مرحوم آیت‌الله سید عبدالحسین شرف الدین در کنار مدارس تحت نظارت خود، به تأسیس مدارس حوزوی در لبنان اقدام کرد. از سوی دیگر ودر این راستا مرحوم آیت‌الله سید محمد محسن أمین در سوریه، دست به اقدام مشابهی زد و در ایران نیز مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عباس علی اسلامی اندیشه تنظیم مدارس حوزوی در قالب مدارس تحت برنامه را پذیرفت و جامعه تعلیمات اسلامی را در سرتاسر کشور ایران به راه انداخت؛ و در این هنگام نیز آیت‌الله شیخ محمد رضا مظفر، وظیفه انجام هدف مرجعیت ورهبری دینی در نجف أشرف را بر عهده گرفته و در این راستا، پیشگام تجربه نوسازی و برنامه ریزی در علوم حوزوی را بر دوش نهاد.

از این رو دهه پنجاه و حتی دهه شصت قرن بیستم، دوره غلبه اندیشه بر سیاست در اقدامات مرجعیت و حوزه علمیه نجف أشرف به شمار می‌آید. این مرحله را دو مرجع بزرگ، یعنی مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت‌الله میرزای نائینی، پس از بازگشت از ایران به عراق آغاز نمودند و فعّالیت‌های فکری گسترده آیت‌الله شیخ محمد بلاغی و آیت‌الله سید هبه الدین شهرستانی و آیت‌الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء و آیت‌الله شیخ آقا بزرگ تهرانی و آیت‌الله شیخ عبدالکریم زنجانی و آیت‌الله سید محسن أمین عاملی و جز اینها از دیگر بزرگان حوزه علمیه نجف أشرف، ادامه دهندگان این حرکت و پویش علمی بشمار می‌آیند.

علامه شیخ محمد رضا مظفر، نقش مهمی را در این مرحله به عهده داشت. او با تحرکات اسلامی پیشگام خود در عرصه نوگرایی و تحول در روشهای تدریسی حوزه علمیه، تحولات گسترده‌ای را ایجاد نمود و اگر این جنبش و فعالیت وجود نداشت و آیت‌الله مظفر، دغدغه‌های نوگرایی و اصلاحی خود را بر جنبه‌های دیگر برتری نمی‌داد، بدون تردید وطبق نظر خبرگان حوزه، به عنوان یک مرجع مهم، در حوزه علمیه جهان تشیًع، مطرح می‌گردید.

مرحوم آیت‌الله مظفًر علاوه بر فقه و أصول، به آموختن ریاضیات و هیأت و عروض و فلسفه پرداخت و از مدرسان برجسته‌ أسفار ملاصدرا گردید و در سال (۱۳۴۳ه‍/۱۹۲۴م) کتابی را در زمینه عروض تألیف نمود.

با یک نگاه کوتاه به زندگی آیت‌الله مظفر، می‌توان به وجود دو دوره و مقطع فکری و علمی در زندگی او پی برد؛

دوره اول شامل یادگیری، مطالعه، تحقیق و تدریس به شکل متداول حوزه، همچون حضور و بر پایی بحثها و درسهای مختلف و نیل به مقام اجتهاد و گام نهادن در مسیر مرجعیت بود.

دوره دوم عبارت است از فداکردن موقعیت سنتی حوزوی و روی آوردن به تلاش و کوشش در پی اصلاح حوزه با استفاده از شیوه‌های بهینه آموزش، تدریس، تالیف و… بود.

مرحوم آیت‌الله خویی و مرحوم آینت‌الله سید مرتضی نخجوانی و تعدادی از روحانیون و دانشگاهیان سرشناسان عراق در مراسم ختم علًامه مظفر در جامعه النجف الدینیه

مرحوم آیت‌الله مظفر در دوره حیات علمی خود، دانش پژوهان بسیاری را در سایه تربیت و تدریس قرار داد و آنان را با معارف دین آشنا ساخت. نام برخی از شاگردان آن نواندیش و تلاشگر خستگی ناپذیر را چه در منتدی النشر و دانشکده فقه و چه خارج از آن را در اینجا إشاره می‌نمایم که هریک، از ستارگان و برجستگان حوزه‌های علمیه در عراق و دیگر کشورها گردیده و منشأ گسترش علوم مکتب اهل بیت علیهم السلام بشمار می‌آیند.

برخی از این شخصیت‌ها عبارتند از: شیخ احمد قبیسی، شیخ احمد وائلی، سید جواد شبر، شیخ جواد قسام، سید حسین خرسان، شیخ صالح آل شیخ راضی، سید عبدالکریم قزوینی، شیخ عبدالهادی فضلی، سید عبدالهادی حکیم، شیخ غلامرضا عرفانیان، علًامه سید محمد بحرالعلوم، سید محمد تقی طباطبایی تبریزی، سید محمد جمال‌هاشمی، شیخ محمد حسن طریحی، سید محمد حسن قاضی، سید محمد صدر، شیخ محمد علی ایروانی، شیخ محمد علی تسخیری، شیخ محمد مهدی آصفی، دکتر محمود بستانی، دکتر محمود مظفر، سید مرتضی حکمی، سید‌هادی فیاض، سید مصطفی جمال الدین، شیخ یونس ‍مظفر و…

سرانجام این چهره درخشان و تأثیر گزار، یعنی علًامه شیخ محمد رضا مظفًر در ۱۶ رمضان (۱۳۸۳ه‍ / ۱۹۶۴م)، به سوی پروردگار ومقتدایش، حضرت أمیر المومنین (ع) که سالها همچون پروانه‌ای، پیرامون مرقد مطهرش از رشحات معنوی این بارگاه، خوشه چینی و بهره می‌گرفت، پر کشید و پس از تشییع گسترده‌ای در نجف، پیکر این بزرگ در مقبره خانوادگی آل مظفًر، در کنار دو دیگر برادرش، آیات شیخ محمد حسن و شیخ محمد حسین مظفًر پس از شش دهه تلاش خستگی ناپذیر، آرام گرفت.

گفتنی است از آنجا که ساختمان نخستین کلیه الفقه، و یا منتدی النشر در طبقه دوم پیرامون خارجی صحن مطهر علوی و در بخش جنوب شرقی آن و در کنار شرکت مشهور (با تا) قرار داشت، به علًت بازسازی اطراف صحن مطهر، از میان رفت و در این هنگام مرحوم حاج حسین شاکری که از بازرگانان نیکوکار و نیز از سرشناسان خوش نام نجف أشرف بشمار می‌آمد، زمین گسترده‌ای را در خیابان (إمام علی)، نزدیک میدان ثوره العشرین نجف أشرف خریداری نمود و ساختمان مجللًی را به عنوان دانشکده فقه، و نیز مسجد زیبایی با نام مسجد شاکری بنا نمود که این دو إقدام ماندگار را صدقه جاریه‌ای از خود بیادگار نهاد. بدین ترتیب قبر این بزرگوار در کنار دانشکده‌ای که سالها برای بهره وری علمی آن تلاش کرده بود، قرار گرفت و تقدیر بر این بوده است که این مکان در پس درگذشتش، از روح وی نیز استمداد جوید وروح بلند او بدون تردید ناظر بر فعالیتهای این مرکز علمی بوده وخواهد بود.

کنگره نکوداشت علامه مطفًر۱۴۳۷

پس از سقوط رژیم صدام، حوزه علمیه نجف أشرف در اقدامی بجا، دست به همایش و بزرگداشتی برای این شخصیت ماندگار زد. این نکوداشت در جمادی الثانی سال ۱۴۳۷ هجری در (مَعْهَدُ العَلَمین) که تقریبا در برابر مزار و مقبره علًامه شیخ محمد رضا مظفًر قرار دارد و از سوی یکی از پرورش یافتگان دوره نخست منتدی النشر و یا دانشکده فقه یعنی مرحوم علًامه دکتر سید محمد بحر العلوم بنا نهاده شده است، تشکیل گردید. در این همایش علمی که از برجسته ترین همایش‌های علمی حوزه علمیه نجف أشرف در نیم قرن أخیر بشمار می‌رود، بسیاری از چهره‌های برجسته علمی حوزوی عراق و ایران و لبنان، و جز اینها از دیگر کشورها و نیز اساتید و برجستگان دانشگاهی، همچنین از بیوت معظم مراجع تقلید نجف أشرف در آن همایش حضور یافتند و دستآوردهای علمی فراوانی، ارمغان این نکوداشت بود.

در پایان شایسته است عکسی ماندگار از دانشکده فقه علامه مظفر را که خود نشان‌دهنده این مرکز علمی و هسته جنبش فکری آن هنگام بشمار می‌آید را در این نوشتار، تقدیم محققین و پژوهشگران و أساتید و دوستداران مکتب اهل بیت (ع) نمایم که ضمن پاسداشت از مرحوم علًامه مظفر، نیز یادی از چهره‌های برجسته این دانشکده که هر کدام به گونه‌ای در نیم قرن أخیر، منشأ برکات و رشحات علمی به جامعه‌های حوزوی و دانشگاهی و جز اینها بشمار می‌آیند، باشد.

تصویر زیر موسس (مرحوم علًامه مظفر)، اساتید و طلاب دوره اول و دوم این دانشکده دینی را نشان می‌دهد که در میان آنان شخصیت‌های معروفی چون شیخ احمد وائلی خطیب سرشناس عراق، آیت‌الله مهدی آصفی، علامه شیخ عبدالهادی فضلی، مرحوم علًامه دکتر سید محمد بحرالعلوم، آیت‌الله سید حسین خرسان، مرحوم سید عبدالهادی حکیم و حجه الاسلام والمسلمین سید محمدتقی طباطبایی دیده می‌شوند. نامبردگان با شماره در عکس مشخًص گردیده‌اند:

۱- آیت‌الله شیخ محمد رضا مظفًر رییس وموسس دانشکده واستاد فلسفه وأصول فقه

۲- شیخ محمد حسین صغیر دانشجوی دوره اوًل

۳- شیخ عبد المهدی مُطر، استاد نحو، وصرف، وحدیث

۴- شیخ محمد کاظم شمشاد هندی استاد فلسفه کلاسهای ابتدایی

۵- استاد سخن ووعظ وخطابه، مرحوم حاج شیخ احمد وائلی دانشجوی دوره اول

۶- شهید شیخ عارف بصری

۷- سید أحمد زکی تُفًاحه، دانشجوی دوره اول

۸- شیخ عباس خاقانی، دانشجوی دوره دوم

۹- عبد الرسول کرمی، دانشجوی دوره دوم

۱۰- شیخ محمد مهدی آصفی، دانشجوی دوره اول

۱۱- شیخ عبد الحمید حُرً، دوره اول

۱۲- سید مصطفی جمال الدین شاعر مشهور قرن، دوره اوًل

۱۳- شیخ جابر خاقانی، دوره دوم

۱۴-شیخ محمود مظفًر، دوره اوًل

۱۵- علامه سید محمد بحر العلوم، دوره اوًل

۱۶- شیخ نعمت ساعدی، دوره اول

۱۷- شیخ عبد الهادی فضلی، دوره اول

۱۸- شیخ محمود کوثرانی، دوره اول

۱۹ – سید میر حسن أبو طبیخ، دوره اول

۲۰- شیخ محمد خاقانی، دوره اوًل

۲۱- سید عدنان بَکاء، دوره اول

۲۲- سید علی سید ناصر سلمان، دوره اول

۲۳- شیخ یونس مظفًر، دوره اوًل

۲۴- شیخ محمد ایروانی، دوره دوم

۲۵- شیخ احمد قبیسی، دوره دوم

۲۶- سید محمد محمد صادق صدر، دوره دوم

۲۷- شیخ عبد الصمد کرمانی، دوره دوم

۲۸- شیخ مجید صمیری، دوره دوم

۲۹- سید جعفر قزوینی، دوره دوم

۳۰- شیخ جعفر‌هادی حسن، دوره دوم

۳۱- سید حسین خرسان، دوره دوم

۳۲- شیخ محمد دربندی، دوره دوم

۳۳- شیخ عبد العالی مظفًر، دوره اول

۳۴- شیخ محمد علی ایروانی دوره اوًل

۳۵- شیخ علی فضلی، دوره دوم

۳۶- سید عبد الهادی حکیم، دوره دوم

۳۷- سید نوری لُعیبی، دوره دوم

۳۸- سید طالب رُفاعی، دوره اول

۳۹- سید محمد تقی طباطبایی، دوره اوًل

۴۰- شیخ مهدی سماوی، دوره اول

۴۱- سید‌هاشم سید سلمان، دوره دوم

۴۲- سید احمد شوقی أمین، دوره اوًل

در پایان، سلام و درودهای الهی و رسول خدا (ص) و دیگر معصومین از اهل بیت (ع)، وبه ویژه ولی نعمت ما و او حضرت ولًی عصر (عجً) به روان پاک این محقًق بزرگ و تلاشگر ماندگار، باد!

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها: , ,

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست