یکی از پیامهای سیره امام علی(ع) در برخورد با خوارج «جلوگیری از نفوذ اجتماعی و قدرت سیاسی» آنان بود؛ زیرا برخورداری چنین تفکری از قدرت سیاسی پیامدهای منفی فراوانی دارد که «تفسیق و تکفیر دیگران»، «تحمیل و تفتیش عقاید»، «ایجاد محدودیت» و «خشونت و قتل» از جمله این پیامدهاست.
اختصاصی شبکه اجتهاد: یکی از جریاناتی که در زمان حکومت علوی ظهور کرد، جریان «تفکر تکفیری» بود. جریانی که با کوچکترین بهانهای به تکفیر و تفسیق مخالفان خود مبادرت کرده و آثار کفر و فسق برآن مترتب مینمود. جریانی که پیش از آن در تاریخ اسلام سابقهای نداشت، هر چند در تاریخ ادیان الهی گذشته مانند یهود و مسیحیت دارای سابقه بود.
حجتالاسلام والمسلمین سید جواد ورعی نویسنده، پژوهشگر و استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در مقالهای با عنوان ««حکومت علوی» در برخورد با «تفکر تکفیری»» که در همایش بینالمللی حکومت علوی نگاهی پس از ۱۴ قرن ارائه شد، به ویژگیهای حکومت امیرالمونین(ع) در برخورد با جهل و نادانی جریانی تکفیری» پرداخت.
او در مقدمه مقاله خود میآورد: حکومت علوی به رغم کوتاهی عمر، عظمتی به درازای تاریخ دارد. نه تنها شیعیان و مسلمانان، بلکه مسیحیان هم از آن به عنوان «الگوی حکومت شایسته» یاد می کنند و آرزوی برقراری چنان حکومتی را در سرزمین خود دارند. از آن رو، که در آن «کرامت انسان و حقوق» او به واقع محترم شمرده شده، حکومت بیش از آن که در پی حقوق خود باشد، دغدغه «حقوق شهروندان» را داشت. از همین رو، شخص اول کشور پهناور اسلامی با رسیدن به قدرت، به آموزشِ حقوق مردم و تکالیف دولت پرداخت؛ خود را با یکایک شهروندان یکسان خواند و بدان وفادار ماند؛ در پی ساختن جامعه ای بود که در آن مردم از نظر فکری، اعتقادی و آشنایی به حقوق و وظایف خود در قبال حکومت، «رشید» و در دفاع از حقوق خود و دیگران «مسئول و شجاع» باشند.
در محکمه قاضیِ منصوبِ خویش حاضر شد و حکم قاضی را به نفع یک شهروند عادی مسیحی بر علیه خود پذیرفت، و موجب شد مرد مسیحی ایمان آورد؛ و حکومتی که برای «برقراری عدالت» در برابر زیاده خواهان و متجاوزان به حقوق مردم و بیت المال مسلمین ایستاد و بهای سنگین آن را هم پرداخت: «حکومتی مستعجل» و «شهادتی زودهنگام مردمان زمانه او «مدافعِ حقیقیِ حقوق» خود را نشناختند، «جهل و نادانی» مهم ترین شاخصه مردمی بود که باید همراهیاش میکردند تا بتواند این بار سنگین را به منزل مقصود برساند. اما افسوس که نه تنها جهل خویش را برطرف نکردند، بلکه «جریانی جاهلانه همراه با تعصب و تکفیر» به راه انداخته و او را هم قربانی کردند.
پرسش اصلی این مقاله آن است که «سیره امام علی(ع) با جریانی که با جهل و نادانی خویش «جریانی تکفیری» را در تاریخ اسلام رقم زدند، چگونه بود؟»
این پژوهشگر فقهسیاسی در جمع بندی و نتیجهگیری مقاله خود میآورد: خوارج نهروان به عنوان نخستین نماد «تفکر تکفیری» که از برخاسته از جهل، جمود و تعصب، حقِّ مطلق پنداری خود و ساده لوحی بود، ناخواسته ابزاری در کف قدرت طلبان اموی قرار گرفت و حکومت علوی را در تاریخ صدر اسلام با شکست روبرو کرد و امام علی(ع)، حاکم مشروع و مقبولِ همه فرق اسلامی را قربانی جهالت خویش کرد. امام که آنان را جاهل، فاقد تربیت اسلامی، متعصب، فریب خورده، و ساده لوح می دانست، سیاستی تدریجی در پیش گرفت تا آنان را نجات دهد. نه تنها آنان را از حقوق اجتماعی و شهروندی محروم نکرد، بلکه با «ارشاد، هدایت و اقناع» شروع، گاه به «توبیخ و سرزنش» شان پرداخت و بدین وسیله هزاران نفر از آنان را از این تفکر انحرافی رها ساخت، و در نهایت با آنان که سر موضع باقی مانده و مرتکب جرم و جنایت شدند و به جنگ با حضرت برخاستند، جنگید و چشم فتنه را کور کرد.
یکی از پیامهای سیره امام علی(ع) در برخورد با خوارج «جلوگیری از نفوذ اجتماعی و قدرت سیاسی» آنان بود؛ زیرا برخورداری چنین تفکری از قدرت سیاسی پیامدهای منفی فراوانی دارد که «تفسیق و تکفیر دیگران»، «تحمیل و تفتیش عقاید»، «ایجاد محدودیت» و «خشونت و قتل» از جمله این پیامدهاست.
علاقهمندان میتوانند برای مطالعه و دانلود اصل مقاله اینجا کلیک کنند.