آیت‌الله شاهرودی نوآوری‌های شهید صدر، نگاه عرفی آیت‌الله خوئی و رویکرد حکومتی امام خمینی را داشت/ مرجعیت را در رساله عملیّه نمی‌دید/ به ایشان می‌گفتند: ریاست قوه، مانع از فراگیرشدن مرجعیتتان می‌شود

مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی در حوزه علوم اسلامی، خصوصاً علم فقه، وارث سه نگاه علمی فقهی پژوهشی در حوزه علمیه نجف بوده است. وی وارث اندیشه‌ها و نوآوری‌های شهید صدر و اتقان و عرفیت فقهی مرحوم خویی و وجه بنیادین فقهی سیاسی حکومتی حضرت امام را داشتند.

اختصاصی شبکه اجتهاد: آیت‌الله سیدمحمود هاشمی شاهرودی را اگرچه بسیاری به ریاست قوه قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌شناسند و یاران وی را نیز همان معاونین و مسؤولین این دو نهاد می‌انگارند؛ اما او پیش از همه این سِمَتها، حلقه‌ای علمی را در کنار خود داشت که هم در درس و هم در مجله «فقه  اهل بیت» و هم در مؤسسه دائرۀالمعارف اسلامی، در کنار او بودند. از مهم‌ترین اعضای این حلقه می‌توان، به سید عباس صالحی، رضا مختاری و عبدالرضا ایزدپناه اشاره کرد. استاد عبدالرضا ایزدپناه اما تنها عضو این حلقه بود که علاوه بر سردبیری بیست و چند ساله مجله فقه اهل بیت، ده سال نیز در قوه قضائیه، آیت‌الله را همراهی کرد و معاونت فرهنگی قوه را اداره نمود. با او که سالهاست عضو هیئت امناء دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم نیز هست، در رابطه با آیت‌الله فقید و ناگفته‌های زندگی علمی و اجتماعی وی گفتگو کردیم.

اجتهاد: خصوصیت بارز علمی آیت‌الله چه بود؟

ایزدپناه: در ابتدا باید به مقام معظم رهبری تسلیت گفت چراکه من که در مجالس خصوصی بسیاری از این دو بزرگوار بودم و شاهد بودم که ارادت قلبی و عملی به هم داشتند و آیت‌الله بارها برای ما از ویژگی‌های رهبری می‌گفتند و سخنرانی‌های ایشان را دقیق تحلیل می‌کردند. مقام معظم رهبری یار دانشمند و هوشمند و وفاداری را از دست دادند.

مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی در حوزه علوم اسلامی، خصوصاً علم فقه، وارث سه نگاه علمی فقهی پژوهشی در حوزه علمیه نجف بوده است. شاگردی آیت‌الله خویی را داشتند که به تعبیر خودشان مرحوم آیت‌الله خویی بعد از فوت پدرشان، مانند پدر با من برخورد کردند و خود آیت‌الله خویی بر ایشان عمامه گذاشتند. او وارث اندیشه آیت‌الله خویی و شاگرد خاص شهید صدر بود. به‌طوری‌که جهان اسلام ایشان را به این جهت فراوان می‌ستایید. البته شاگرد مرحوم امام نیز بودند و ایشان در درس عنایت، به وی داشتند.

در سفری به اندونزی، با مرحوم شاهرودی بودیم. غیر از مجلس ملی، مجلس‌ عالی داشتند که عزل رئیس جمهور با آن مجلس بود. معمولا با مقامات عالی کشورها دیدار نمی‌کردند، اما برای آیت‌الله شاهرودی دیدار گذاشتند. سفیر تعجب کرده بود. سر وقت نیز آمدند. در هنگام ملاقات، قائم مقام آن مجلس، سر دوش آیه الله شاهرودی را بوسید و گفت شما وصی شهید صدر هستید، وارث کسی هستید که کتاب «الاسس المنطقیه فی الاستقراء» را نوشته است و ازاین‌جهت از آیت‌الله هاشمی تجلیل کرد. سفیر می‌گفت ایشان از دانشمندان اندونزی هستند.

لذا خبر فوت ایشان در بقیه بلاد اسلامی مثل عراق، اندونزی، لبنان، هند باعث اندوه و ناراحتی شیعیان آن بلاد شد. وی وارث اندیشه‌ها و نوآوری‌های شهید صدر و اتقان و عرفیت فقهی مرحوم خویی و وجه بنیادین فقهی سیاسی حکومتی حضرت امام بود. این سه ویژگی را من که در قوه قضائیه بودم بالعیان می‌دیدم، وقتی حقوق‌دان‌های بزرگ می‌آمدند و ملاقات می‌کردند، وقتی طرح سؤال می‌کردند و یا انتقادی می‌کردند، می‌گفتند چقدر رئیس شما حاضر الذهن است و از هر زاویه‌ای وارد می‌شویم، مطلب را خوب برداشت کرده و طرحی را ارائه می‌کند.

اجتهاد: افکار و نظریات شهید صدر چقدر در آثار ایشان متبلور است؟

ایزدپناه: بیشتر آثار ایشان برگرفته از شهید صدر است. در مورد اصول ایشان که مشخص است. وقتی درس اصول را در تهران شروع کردند، به من گفتند: بااینکه دوره اصول را در قم رفته‌اید، ولی چون شما از اندیشه شهید صدر بی‌اطلاع هستید، خوب است در درس من شرکت کنید. این درس ایشان، غیر از درس اصول صبحها بود، بلکه عصرها درسی گذاشته بودند خاص فرزندان مقام معظم رهبری (آقا مسعود و آقا میثم) که من و چند نفر دیگر هم می‌رفتیم. ایشان در آن درس، متن بحوث را می‌خواندند و نقد و بررسی می‌کردند. اندیشه شهید صدر در تفکر ایشان مانند خون جاری بود. به‌صورت دقیق نکات کارآمد برای نسخه‌های اجتماعی سیاسی از شهید صدر گرفته بودند. شهید صدر بعد از فلسفتنا و اقتصادنا، «جامعتنا» نیز نوشته بودند که‌ایشان آن‌ها را بااینکه چاپ‌نشده بود می‌دانست و داشت.

تجلی افکار شهید صدر و عرفیات مرحوم خویی و اندیشه مرحوم امام، در آن دوره ده‌ساله ریاست ایشان بر قوه قضاییه نمایان است و در سخنرانی‌های ایشان، تحت عنوان «صحیفه عدالت» در هفت جلد چاپ‌شده است. این تجمیع تفکرات باعث شد مباحثی مانند زندان‌زدایی، بهداشت قضایی، حقوق شهروندی مطرح شود. همچنین ایشان نگاه ویژه‌ای به امنیت داشتند و من معتقدم تئوری ایشان، سبب شکوفایی در حوزه‌های اجتماعی می‌شود.

اجتهاد: ایشان برای تأسیس مراکز علمی چه اهداف و نگاهی داشتند؟

ایزدپناه: یادم هست در مرکز دائره‌المعارف که به مشورت و با حکم رهبری راه‌اندازی شد، وقتی بنا بود همایشی برای شیوه‌شناسی دائره‌المعارف برگزار شود، از صبحتهایی که ایشان در آن همایش می‌کردند معلوم بود که بر منابع اسلامی جدید و قدیم مسلط بودند و دانشمندان جدید و قدیم را می‌شناختند. خودشان می‌فرمودند: وقتی در حج بودیم، یکی از مقامات سعودی آمد و سلام و علیک کرد و گفت: من در همایش کویت، شما را دیده‌ام و مشورتی دارم. من را به اتاقی در بالای حرم بردند و این دانشمند عربستانی کتابی دوجلدی که در مورد اقتصاد اسلامی نوشته بود را به من داد و خواست این کتاب را بخوانم و نقد کنم.

شناخت ایشان در خصوص ایران و عراق نبود، بلکه علمای زیادی با ایشان در ارتباط بودند. ایشان با همین نگاه و اندوخته و شناخت نسبت به جهان اسلام بود که مؤسسه دائره‌المعارف را بنا کردند.

در دائره‌المعارف گاهی تحقیقاتی که به نظرشان ناقص بود را خودشان می‌نوشتند. لذا برخی مقالات دائره‌المعارف به قلم ایشان است. همچنین در آثار و اندیشه‌های ایشان موضوع شناسی خیلی مهم بوده است و فراوان تأکید بر آن می‌کردند لذا در این زمینه مطالعه و فکر زیادی داشتند.

اجتهاد: چرا باوجوداینکه اجتهاد و علمیت ایشان روشن بود، اما مرجعیت ایشان فراگیر نشد؟

ایزدپناه: ایشان به مسئله مرجعیت نگاهی داشتند که برگرفته از نگاه شهید صدر است، در مجله حوزه، بخشی از آن مطرح‌شده است. ایشان بخش کوچکی از مرجعیت را در قالب رساله عملیِ می‌دیدند. زمانی که در شورای نگهبان بودند و در مشهد در خدمت ایشان بودیم، دوستان و شاگردان به ایشان اشکال می‌کردند که چرا می‌خواهید وارد سیاست شوید و به قوه قضاییه بروید؟ بیایید در حوزه امورات علمی خود را اداره کنید تا مرجعیتتان محکم شود و رئیس قوه قضاییه و شورای نگهبان به شما نیاز پیدا ‌کند نه اینکه خودتان به این نهادها بروید.

وقتی این اشکالات مطرح می‌شد یادم هست ساعت دوازده و نیم بود. ایشان شروع کردند به بیان مطالبی که‌ ای کاش آن زمان ضبط می‌کردیم. فرمودند: فقه برنامه عملی زندگی است و با توضیح المسائل نوشتن، تنها قسمت کمی از آن نمایان می‌شود. شورای نگهبان امروز دارد حلال و حرام این مملکت را تعیین می‌کند. در این شورای نگهبان باید مجتهدان بزرگی باشند که این حلال و حرام را با احاطه علمی و موضوع شناسی و قدرت علمی بیان کنند. می‌فرمودند: به نظر من متصدی شورای نگهبان، باید مجتهدان مطلق و تراز اول باشند، چون حلال و حرام مردم در اینجا تعیین می‌شود. حتی معتقد بودند که در مجلس شورای اسلامی نیز باید حداقل بیست یا سی درصد اعضا، مجتهد باشند؛ زیرا صرف نظارت شورای نگهبان کافی نیست؛ چرا که برخی اوقات فرصت نمی‌کنند که به دقت بررسی کنند.

ایشان با این نگاهی که داشتند مرجعیت را یک امر فراگیر حکومتی و اجتماعی می‌دانستند. لذا در زمان مرحوم امام معتقد بودند باید امام را ترویج کنیم و بقیه هم نباید رساله بدهند. زمان مرجعیت رهبری نیز می‌فرمودند: مرجع حلال و حرام ایشان هستند. من به‌مراتب شاهد بودم اشخاصی از عراق و بقیه کشورها می‌آمدند و درخواست رساله می‌کردند. ایشان در پاسخ می‌فرمودند: مراجع به‌اندازه کافی هستند و به ایشان مراجعه کنید. بعد از قوه قضاییه، مقام معظم رهبری به ایشان توصیه کردند رساله بنویسند و اقدام کنند.

اجتهاد: آیا پس از ریاست قوه قضاییه، چهره سیاسی ایشان، مانع از فراگیر شدن مرجعیت ایشان نگردید؟

ایزدپناه: خیر، نگاه ایشان، تسریع در مرجعیت نبود، گرچه در کویت و عراق، مقلدّین فراوانی داشتند. از طرفی خود ایشان، از تبلیغ مرجعیت اجتناب داشتند. حتی وقتی برای برخی همایشهای در قوه قضاییه، پوستر بزرگی از ایشان را می‌زدیم، دستور می‌دادند این‌ها را جمع کنید. ایشان جنبه‌های سلوکی و معنوی نیز داشتند. به مقدار بسیار زیادی، اهل‌بیتی و ولایی بودند که در این قالب مصاحبه نمی‌گنجد و مصاحبه‌ای درخور خود را می‌طلبد.

در بحث پیرامون این مطلب، شرکت کنید

اطلاعات مرتبط

people_altاشخاص مرتبط: سیدمحمود, هاشمی شاهرودی
local_offerسایر طبقه‌بندی‌ها:

پیشنهاد می‌کنیم این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست