علمای بزرگ نجف مانند آخوند خراسانی و شیخ محمدحسن مامقانی و از قدیم صاحبجواهر به اینطرف ایام فاطمیه دوم را در نجف گرامی میداشتند و اقامه عزا و تعطیلی میکردند؛ و مرحوم حاج شیخ عبدالکریم هم که قم آمدند و حوزه علمیه قم را تأسیس نمودند این فاطمیه دوم را اقامه عزا میکردند.
اختصاصی شبکه اجتهاد: پس از برگزاری مراسمات ایام فاطمیه، فرصت مناسبی برای واکاوی وجه برگزاری دهههای مختلف عزاداری برای شهادت یگانه دختر پیامبر (ص) پدید آمده است. در رابطه با فاطمیه، دو دهه مشهور برای عزاداری وجود دارد، اما برخی تا چهار دهه نیز بدان اضافه کرده و مجموعاً شش دهه به عزاداری میپردازند. این مسئله در کنار تعطیلی حوزههای علمیه در دو فاطمیه ۷۵ روز و ۹۵ روز، نکاتی بود که با حجتالاسلام والمسلمین ناصرالدین انصاری قمی، تاریخپژوه و مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم در میان گذاشتیم.. وی معتقد است روایت ۹۵ روز در میان علماء، از اتقان بیشتری برخوردار است؛ اما درهرصورت، هیچگاه در حوزههای علمیه، بیش از یک روز، برای فاطمیه تعطیل نبوده است. مشروح گفتوگو با این نویسنده و تاریخپژوه حوزه علمیه قم بهقرار ذیل است:
اجتهاد: بین دهه دوم و سوم فاطمیه، کدامیک از اتقان سندی بیشتری برخوردار است؟
انصاری قمی: همانطور که میدانید در کافی شریف روایت صحیح السندی از امام صادق علیهالسلام نقلشده که «عاش فاطمه بعد ابیها خمس و تسعین یوماً». روایت ۹۵ روز، این روایت صحیح السند هست. علمای بزرگ نجف مانند آخوند خراسانی و شیخ محمدحسن مامقانی و از قدیم، صاحبجواهر به اینطرف، ایام فاطمیه دوم را در نجف گرامی میداشتند و اقامه عزا و تعطیلی میکردند. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم هم که قم آمدند و حوزه علمیه قم را تأسیس نمودند نیز این فاطمیه دوم را اقامه عزا میکردند. ایشان مرحوم شیخ عباس قمی را از مشهد دعوت میکردند و در فاطمیه دوم در مدرسه فیضیه منبر میرفت که بعدها خود مرحوم حاجآقا مرتضی حائری این ایام فاطمیه پدر را در مسجد پدر اقامه عزا مینمود. ظاهراً فاطمیه دوم ازنظر سندی اقوی و مشهورتر هست.
اجتهاد: آیا اختلاف میان نقطههای سبعین و تسعین و تصحیف در نسخه ثابتشده است؟
انصاری قمی: این شاید تصحیف در لغت باشد؛ اما عمل مشهور مطابق با قول تسعین هست؛ لذا عمل مشهور و اکابر و اعاظم قم و نجف مؤید تسعین هست.
اجتهاد: آیا در میان قدما، سیرهای نسبت به فاطمیه رسیده است؟
انصاری قمی: شما میدانید شیعه همیشه در وراء تقیه بوده است. این اقامه مجالس عزای حضرت صدیقه طاهره نیز در این قرون متأخرِ اتفاق افتاد. حتی ایران هم ما هم اقامه ایام فاطمیه نداشتیم. تنها عزاداری رسمی که در میان شیعه در طول تاریخ سابقه دارد اقامه عزا بر سیدالشهدا بوده؛ اما عزاداری برای سایر ائمه یا حضرت فاطمه زهرا، در قرون گذشته سابقهای نداشته است. اقامه عزا به این صورت کنونی، مختص قرن چهاردهم هست.
اجتهاد: با توجه به اینکه عمل به قول ۹۵ روز، شهرتی در بین متقدمین وجود ندارد و صرفاً معاصرین چنین عمل کردهاند، آیا این شهرت میتواند جابر تصحیف باشد؟
انصاری قمی: اینجا مقام فقهی نیست که بگوییم شهرت قدما آن معتبر هست و چون عمل بزرگان مؤید قول تسعین است، پس این قول، اقوی است. بحث از وجوب و استحباب که نداریم. بلکه صرفاً مقصود این است که بزرگان و علمای ما قول ۹۵ روز را مقدم بر اقوال دیگر دانستهاند.
اجتهاد: دهه اول فاطمیه (۴۵ روز) یا دههای که برخی سه روز پس از شهادت پیامبر اکرم میگیرند را به لحاظ سندی چگونه ارزیابی میکنید؟
انصاری قمی: آنکه خیلی ضعیف است؛ چون بین اربعین با تسعین، بله لحاظ لغوی، خیلی فرق وجود دارد. روایت اربعین، یک روایت ضعیف است و در مقابل روایت صحیح السندی که مورد عمل بزرگان واقعشده اصلاً تاب مقاومت ندارد.
اجتهاد: آیا تکثیر دهههای عزاداری فاطمیه مانند شش دهه فاطمیه، امری پسندیده است؟
انصاری قمی: شما میدانید که حضرت صدیقه طاهره یکبار از دنیا رفتهاند. بزرگان و اعاظم و اکابری که در ۹۵ روز اقامه عزا میکردند دیگر در ۷۵ روز اقامه عزا نمیکردند؛ یعنی اینطور نبود که حوزه نجف یا قم دو بار تعطیل بشود. اصلاً آیا ما دلیل فقهی برای استحباب تعطیلی دروس حوزه داریم؟ یا اینکه ادامه تحصیل و تحصیلات حوزه وجوب دارد؟ اگر ما آمدیم وارد حوزه شدیم وظیفه اصلی و اولی ما تحصیل هست نه تعطیل. اینکه ما بخواهیم مدام برای ایام و وفاتهای مختلف دروس حوزه را تعطیل کنیم کار درستی نیست. شما میدانید تعطیلات، یک مقدماتی و لواحقی دارد. ما میخواهیم سه روز تعطیل کنیم اما عملاً این سه روز میشود هفت روز؛ و برای بسیاری، گاهی میشود ده روز. آیا ما دلیل فقهی داریم یا رجحان شرعی داریم برای اینهمه تعطیلیهای مکرر؟
البته الآن شاید شرایط یک مقداری فرق کرده باشد. شاید اقامه عزای حضرت صدیقه طاهره رجحان و فضیلت دیگری داشته باشد؛ اما دلیل اولی، اقتضای تحصیل میکند، نه اقتضای تعطیلی؛ و لذا فکر میکنم ازنظر فقهی، تحصیل مقدم بر تعطیل باشد.
یک نکته اینجا عرض کنم. یکی از بزرگان از شاگردان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری میفرمود که مرحوم حاج شیخ بالای منبر مشغول تدریس بودند. بعد پستچی آمد و تلگرافی به دست ایشان داد. ایشان تلگراف را روی همان منبر باز کردند و خواندند و مقداری گریه کردند. فرمودند که الآن به من خبر رسید که وهابیها در مدینه حمله کردند و حرم ائمه بقیع را خراب کردند. یک مقداری گریه کردند و بعد فرمودند ما عمل به وظیفه خودمان کردیم، حالا درس را ادامه بدهیم. این سیره مرحوم حاج شیخ عبدالکریم بوده است. سیره حاج شیخ عبدالکریم این بوده که حوزه را تحت هر شرایطی، مشغول به درس و بحث و تدریس و تحصیل نگه میداشتند؛ اما ما اگر الآن بخواهیم اینقدر حوزه را تعطیل کنیم به مناسبتهای گوناگون، نتیجهاش این میشود که در سال که ۳۶۵ روز است، کمتر از ۱۰۰ روز درس میخوانیم.
اجتهاد: اخیراً شاهد دهه سازیهای مختلفی بودهایم مانند صادقیه و عسکریه و محسنیه. این دهه سازی از جهت فقهی چه حکمی دارد؟ آیا در زمره شعائر واجب قرار میگیرد؟
انصاری قمی: اقامه عزا برای امام عسکری یا امام صادق علیهالسلام امری پسندیده است؛ اما فقط یک روز، همان روز وفات و روز شهادت. باید شب و روز شهادت آن امام را عزاداری کنیم؛ اما اینکه بخواهیم سه روز و پنج روز عزاداری کنیم، این مسلماً یک امر ناپسندی است. دهه عزاداری فقط به سیدالشهدا اختصاص دارد که ماه محرم و صفر را تشکیل داده است: لا یوم کیومک یا ابا عبدالله. ما هیچ روزی را نباید همانند روز عاشورا بدانیم و هیچ عزایی را نباید همانند عزای سید الشهداء بدانیم. این عزای سیدالشهدا است که یک مختصاتی دارد و آن این است که ده روز برای امام حسین عزاداری میکنیم؛ اما لزومی ندارد برای امام صادق یا امام عسکری ما ده روز عزاداری کنیم. دهه محسنیه از کجا آمده است؟ دهه صادقیه از کجا آمده است؟ اینها به نظرم همهاش بدعت است نه شعائر. آن نوع عزاداری هم که برای امام حسین میکنیم فقط باید مختص خود آن حضرت باشد. عزاداری با سر و پایبرهنه یا اینکه گل به پیشانی میمالند یا طبل و سنج و دستهها و علمات، فقط برای امام حسین است؛ اما دیگر لزومی ندارد برای عزای سایر امامان، این کارها را انجام بدهیم.
اجتهاد: فرمودید این موارد بدعت است. آیا نمیتوانیم استحباب این موارد را با اخبار من بلغ ثابت کنیم؟
انصاری قمی: هر کاری باید مورد تأیید شارع باشد. اما الآن دستمان از شارع کوتاه است، آن کار باید مورد تأیید علما و بزرگان ما باشد و در این رابطه، تأییدی از ناحیه علما نداریم. با امثال این حدیث نیز نمیتوانیم این دهه سازیها را تصحیح کرد.
اجتهاد: چرا شمول حدیث من بلغ را قبول ندارید؟
انصاری قمی: اخبار من بلغ راجع به مستحبات است. راجع به مستحبات است که یک حدیث ضعیفی از پیغمبر یا امام رسیده و ما به آن عمل میکنیم؛ اما اینجا که اخبار من بلغ ندارد! ما کجا داریم که امام صادق برای پدرشان چنین عزاداری کرده باشند؟ بله، سیاهپوشی را از امام زینالعابدین داریم؛ اما کارهای دیگر را نداریم. اینها رسومی است که بهتازگی در میان شیعه رایج شده است. لذا اخبار من بلغ شامل این موارد نمیشود.
اجتهاد: ما اگر شک بکنیم که دهه محسنیه یا عسکریه ثواب دارد یا ندارد، اخبار من بلغ برای ما اثبات ثواب میکند. این را که قبول دارید؟
انصاری قمی: نه، در اینجا، اصل عدم جاری میشود.
اجتهاد: اصل عدم توان تعارض با اخبار من بلغ را ندارد.
انصاری قمی: دراینجا، اصل عدم مقدم است؛ چون روایتی وجود ندارد. اصل آنجایی وارد میشود که روایت نداشته باشیم. اگر برای دهه محسنیه یا صادقیه روایت داشته باشیم شامل مشمول اخبار من بلغ میشود؛ اما وقتی اخباری نداریم، اصل جاری میشود.
اجتهاد: درست است که به طور خصوص اخباری نداریم ولی اطلاق «من بلغه ثواب علی عمل» شاملش میشود.
انصاری قمی: بلغه یعنی حدیثی باشد ولو ضعیف السند. نه اینکه عرف بگوید. عرف چهکاره است. ما اینجا فقط باید نگاه به دهان شارع بکنیم. حالا شارع گاهی با روایات صحیح السند، گاهی با روایات ضعیف السند، اما اینجا اصلاً روایتی برای دهه محسنیه نداریم.
اجتهاد: اگر این دههها را عالمی جلیلالقدر بر طبق استحسانش پایهگذاری کند، باز اخبار من بلغ شاملش نمیشود؟ تعبیر روایت است «ولو رسولالله صلیالله علیه و آله لم یقله».
انصاری قمی: استحسان یک عالم بزرگواری شاید معارض باشد با عدم استحسان یک عالم بزرگوار دیگر. این ربطی به من بلغ ندارد. ما اینجا روایت نداریم. باید روایت در کتابی باشد، اما اگر به صرف گفتن یکی از علمای بزرگوار باشد، خب یک عالم بزرگوار دیگر میآید و آن را نفی میکند؛ لذا اینجا اصلاً مشمول اخبار من بلغ نیست.