درباره مکتب و نوآوریهای اصولی امام خمینی(ره) میخوانید: تأثیر دیدگاه اصولی امام بر اندیشه سیاسی و حکومتی ایشان، نگاه امام به سیره عقلاء، اختلاف دیدگاه امام با مرحوم آخوند، ثمرات نظریه خطابات قانونیه، اندیشههای بلند و کارساز امام در فقه و اصول، سبک و سیاق درس اصول امام و…
به گزارش خبرنگار اجتهاد، مکتب اصولی امام خمینی(ره) و نوآوریهای ایشان از جهات مختلفی قابل بحث و بررسی است. حریم امام به مناسبت سالگرد پایان نگارش کتاب شریف «مناهج الوصول»؛ پارهای از اندیشههای اصولی ایشان را در گفتوگو با برخی اساتید مورد توجه قرار داده است.
امام تمام بحثها را زیر سایه حکومت اسلامی میدید
آیتالله عبدالله خائفی از شاگردان امام راحل در دروس فقه و اصول، طی گفتگویی نظر استاد خود را در مورد مباحث اصولی و همچنین عقلی، مورد توجه قرار داده است. او تأثیر دیدگاه اصولی امام بر اندیشه سیاسی و حکومتی ایشان را بررسی و اظهار میکند: مرحوم امام تمام بحثهای فقه و اصول و تفسیر را زیر سایه حکومت اسلامی میدیدند. اگر حکومت نباشد اینها هیچ هستند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم میگوید: قبل از اینکه امام، نهضت را شروع کند بحث بیع را در مسجد اعظم تدریس میکرد و من در درس ایشان بودم. سپس در نجف که درس را شروع کرد، ادامه بحث را ولایت فقیه قرار داد که بر مبنای مکاسب شیخ انصاری بحث داشت. مرحوم شیخ بحث ولایت فقیه را مختصر آورده است. امام بر روی منبر نشست و گفت: «شما میخواهید من هرروز بیایم اینجا و برایتان کتاب بیع را بخوانم؟! تمام احکام اسلام در کتب فقهی دفن شده است، مگر یکی دو کتاب مانند طهارت.» شروع کرد به بحث عقلی و فرمود: «عقل ضرورت تشکیل حکومت را ثابت میکند.» سپس فرمود: «شما روایت میخواهید؟ من روایتش را هم برایتان میخوانم.»
آیتالله خائفی در بخش دیگر از گفتگوی خود بیان میکند: امام خطابات را «عنوان» میدانست نه «مصداق»، منتها عنوانی که در خارج معنون و مصداق هم دارد. درباره خطابات قانونی که غوغا داشتند و سروصدا میکردند چون رسم نبود. ایشان مبدع بود.
همچنین درباره نگاه امام به سیره عقلا میگوید: امام دو مبنا داشتند. اگر سیرهای متصل به اصل معصوم علیهالسلام باشد و قول او را ثابت کند، آن هم ثابت است. امام میفرماید: سیره متشرعه دیگری نیز داریم. فرض کنید شیخ مفید مطلبی را فرموده است و متأخرین از او گرفتهاند و آمده تا به عصر ما رسیده و قبل از او قولی نبوده است. این سیره متصل به قول شیخ مفید است و او حجتی است که متصل به معصوم میباشد. اگر مبنای عقلا همان سیره متشرعه باشد، اهلا و سهلا.
مباحث علمی امام مظلوم واقع شده است
آیتالله محمدحسین احمدی فقیه استاد حوزه علمیه قم، اختلاف دیدگاه حضرت امام با مرحوم آخوند، تطابق لفظ و دلالت آن با مقصود شارع و نوآوریهای ایشان در مباحث اصولی را محور گفتوگوی خود قرار داده است.
او در این گفتگو ابراز میکند: امام خمینی مؤسس مباحث جدی فراوانی بود در بسیاری از موضوعات، شاهد آن هستیم که مرحوم امام، نظریات بسیار قوی، ارائه داده است. بعضی از این مبانی در حرفهای مرحوم میرزای قمی خیلی جدی، مطرح شد؛ ولی حضرت امام تقویت کرد و سپس، اصلی را نیز روی آن تأسیس کرد؛ واقعاً آن تأسیسی که حضرت امام داشته، بسیار زیبا و مهم است؛ مثلاً همین مطلبی که راجع به خطابات قانونیه، خیلی رواج پیدا کرده است؛ انصاف قضیه این است که بحث امام، مظلوم واقع شده است.
آراء خاص امام در چارچوب ادلۀ اربعه است نه براساس سلیقه و استحسان
روش کاربری امام در علم و اصول، نظر امام در مباحث استصحاب، ثمرات نظریه خطابات قانونیه، صحیح و اعم و اعتبارات عقلایی، اجتماع امر و نهی و عمدهترین مباحث امام در بحث وجود رابط و معنای حرفی، موضوعاتی است که در گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی خزائلی استاد خارج فقه و اصول و عضو هیئت مدیره انجمن اصول فقه حوزه علمیه قم قرار گرفت.
استاد حوزه علمیه قم درباره روش درسی امام میگوید: چون معمولاً محور درسهای خارج را کفایه الاصول مرحوم آخوند قرار میدهند به تبع حضرت امام به سبک و سیاق کفایه جلو آمد، چه در تعلیقشان بر کفایه و چه در درسهای خارج؛ و طبیعی است که نظریات مرحوم آخوند را در نظر قرار دهد و همچنین قبل از مرحوم آخوند نظرات مرحوم شیخ انصاری که در حقیقت خیلی حرفهای آخوند، ناظر بر نظریات شیخ انصاری است. نظرات حضرت امام نیز طبیعتاً، ناظر به مرحوم شیخ انصاری و بعد مرحوم آخوند میشود و بعد از آنها، به نظر بنده، بیشتر با مرحوم نائینی درگیر بحث میشود و دستکم در جلد اول انوار الهدایه، حدود هشتادو پنج مرتبه، متعرض مرحوم نائینی میشود، این حداقلش است آن هم در حاشیه.
او در قسمتی دیگر گفتوگو اظهار میکند: بنای امام، این بود که مطالب را از اصل آنها ملاحظه میکرد و به اساس مسائل نظر میکرد؛ یعنی نظر میکرد که آیا فلان مسئله بر یک اساس صحیح و قابل قبول، بنا شده است و یا اینکه اساس و پایهاش مخدوش، مورد بحث و محل نظر است.
عضو هیئت مدیره انجمن اصول فقه حوزه علمیه قم میگوید: بسیاری از وقتها میشد که میدیدیم ایشان انگشت میگذارد روی نکته اساسی بحث و اهتمام به اساسی داشت که چه بسا در نظر مشهور، مسلم بود و آن را تلقی به قبول کرده بودند؛ ایشان در آن مناقشه میکرد و لذا مسئله از اساس، متطور و متغیر میشد و نوبت به بحث از شاخهها و فروع نمیرسید. از این جهت، بحث در اعلی درجه فایده قرار میگرفت و موجب تیز کردن ذهن فضلا و طلاب میشد.
حجتالاسلام خزائلی ادامه میدهد: مطالب پیش امام به صورت تعبدی و تقلیدی، مقبول نبود، بلکه صحت و سقم آنها از اساس و اصل، ملاحظه میشد؛ در عین حال که به نظر مشهور و اجماع هم احترام گذاشته میشد.
وی همچنین در رابطه با آراء خاص و نوآوریهای حضرت امام میگوید: آراء خاص و نوآوریهای امثال حضرت امام، ذوقی و سلیقهای و براساس استحسان یا جو زدگی و تحت تأثیر اندیشههای روشنفکران یا به تعبیر امروزیها، دگراندیشان نبود؛ بلکه براساس موازین و ضوابط و در چارچوب ادلۀ اربعه است.
استاد خارج فقه و اصول قم در این گفتگو خاطر نشان کرد: از اندیشههای بلند و کارساز امام در فقه، تحقیق کامل در نظریه ولایت فقیه است که در جای خودش بحث مفصل دارد؛ ولی راجع به نظرات اصولی و خاص ایشان هم متعدد است؛ از جمله نظریه «خطابات قانونیه» که یک بحث نویی است و ثمرات اصولی فراوانی بر آن مترتب است. تاکنون هم در حوزه، پیرامون آن نظریهپردازیهایی هم شده است. در کرسیهای نظریه پردازی، بزرگان صحبت کردند و مقالاتی نوشتند؛ هرچند عدهای هم قبول ندارند.
مسائل دقیق فلسفی نباید وارد اصول و فقه شود
حجتالاسلام والمسلمین سید محمدصادق محمدی استاد سطوح عالی و رئیس انجمن علم اصول حوزه علمیه قم، ویژگیهای اصولی حضرت امام را مورد توجه قرار داد و از میزان عنایت امام به امور عقلی و همچنین تأثیرپذیری متقابل فقه و اصول سخن گفت.
او در این گفتگو ابتکارات امام را بر دو قسم «روشی و محتوایی» تقسیم میکند و ادامه میدهد: حضرت امام وقتی که وارد مسائل عقلی میشود به روش خود بحث میکند؛ یعنی با روش فلسفی، چون فردی فیلسوف و حکیم است. به تمام معنا و به حمل شایع، ولی وقتی وارد بحث اصول فقه میشود در بیشتر جاها، عینک فلسفی را از بررسیها و دقتهای خود، جدا میکند، یعنی در واقع، ایشان، با اینکه فیلسوف است، ولی در اصول فقه، بیشتر، عقلائی فکر میکند و معتقد است که مسائل دقیق فلسفی نباید وارد اصول و فقه شود و مسائل فلسفی را از مباحث اصولی جدا میکند؛ البته منافاتی هم ندارد که در ملازمات عقلی اصول فقه و در استدلالها، برهانی وارد شود؛ اما در جاهایی که باید عقلائی پیش برویم ایشان معتقد است که نباید مسائل فلسفی را داخل در اصول فقه کرد.
این استاد حوزه پیشنهاد میدهد: باید گروهی بیایند و نوآوریهای امام، مسالک حضرت امام در اصول فقه و… را واقعاً تبیین کنند؛ البته زمانبر است. شاید چندین سال طول بکشد؛ ولی با ارزش است. در دنیای امروز، کاری که دانشمندان میکنند؛ این است که مسالک علمای خودشان را تبیین میکنند، بیش از سیوهفت سال [از عمر جمهوری اسلامی گذشته است]؛ باید مبانی معمار انقلاب و کسی که واقعاً مؤسس انقلاب بود تبیین گردد.
امام علاوه بر عرف گرایى، عرف نگر بود
حجتالاسلام والمسلمین دکتر احمد مبلغی استاد خارج فقه حوزه علمیه قم و رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی طی مقالهای به «تعریف مکتب اصولی»، «اهمیت و کارکرد مکتب شناسی اصولی»، «مراحل تاریخ علم اصول را از دیدگاه امام»، «امام و تاریخ علم اصول»، «شکلگیری تدوین اصول شیعه»، «شباهت مباحث شیعه با مباحث اهل سنت»، «مکتب اصولی امام خمینی» و… میپردازد و اظهار میکند: آنچه امام خمینى(ره) را از بسیارى از عالمان اصولى متمایز مىسازد، عرفى نگر بودن وى است که در جاى جاى مطالعات اصولى او به چشم مىآید. به تعبیر دیگر، امام علاوه بر عرف گرایى، عرف نگر بود؛ یعنى در تحلیل قواعد عرفى که به حکم و مقتضاى عرف گرایى پذیرفته مىشوند، نگاه و نگرشى عرفى را مبناى تحلیل و مطالعه قرار مىداد، در حالى که اصولیان مباحث را با گرایشى عقلى نگرانه مطالعه و بررسى کرده یا مىکنند.
در مطالب مسلم هم مناقشه میفرمود
حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم طاهریکیا همچنین در گفتگویی کوتاه، تاریخچه نگارش و کتابشناسی کتاب شریف «مناهج الوصول» حضرت امام خمینی را مورد توجه قرار داده و از کتب اصولی امام سخن به میان آورده است.