شیخ طوسی در مبسوط بحثی را پیرامون هزینههای شوهر نسبت به همسر مطرح کرده و میگوید: همانند هنگامیکه مستأجری خانه را اجاره میکند؛ هزینههای گزاف خانه مربوط به صاحبخانه است ولی هزینههای خرد و جاری مربوط به خانه برعهده مستأجر است؛ در مورد هزینه همسر نیز به همین صورت باید عمل نمود! یعنی اگر همسر مریضی پرهزینه داشت شوهر او را به پدرش سپرده و بعد از التیام دوباره او را میستاند!
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین مهدی مهریزی پژوهشگر باسابقه حوزه فقه و عضوهیئت علمی موسسه دارالحدیث، در میزگرد مدرسه چهارم و پنجم «مشق اجتهاد» در اصفهان ضمن اشاره به برخی از چالشهای فقه موجود، آنها را به دودسته کهن و مدرن تقسیم نمود و بیان داشت: از جمله چالشهای کهن حکم مرتد است که با ارتداد، حکم به اعدام داده میشود و این با آزادی عقیده سازگاری ندارد یا نجاست کافر که همه دربها رو به سوی او میبندیم در عین اینکه میخواهیم او را به اسلام دعوت کنیم.
او با اشاره به چالش حقوق زنان در فقه یادآور شد: صاحب جواهر در مورد کسی که میخواهد پرستاری را برای فرزند خود استخدام کند، میفرماید: ازآنجاکه باید پرستار امین باشد پس نمیتوان زن را بهعنوان پرستار انتخاب نمود زیرا زن عادل پیدا نمیشود!
استاد و پژوهشگر علوم حدیث افزود: مرحوم شیخ طوسی در مبسوط بحثی را پیرامون هزینههای شوهر نسبت به همسر مطرح کرده و میگوید: همانند هنگامیکه مستأجری خانه را اجاره میکند؛ هزینههای گزاف خانه مربوط به صاحبخانه است ولی هزینههای خرد و جاری مربوط به خانه برعهده مستأجر است؛ در مورد هزینه همسر نیز به همین صورت باید عمل نمود! یعنی اگر همسر مریضی پرهزینه داشت شوهر او را به پدرش سپرده و بعد از التیام دوباره او را میستاند!
او ضمن بیان چالشهای مدرن که با علوم روز پدیدار شدهاند و تقسیم آن به دو حوزه عمده پزشکی و اقتصادی خاطرنشان کرد: چالشهای پزشکی مانند احکام مربوط به مرگ مغزی و حتی مرگ غیر مغزی. جایی که گفته میشود چرا هزینه و وقت و امکانات عدهای درگیر فردی شود که دیگر امیدی به زندهبودنش وجود ندارد.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب در ادامه چهار نوع مواجهه را در قبال چالشهای فقه موجود مطرح نمود و افزود: مواجهه اول مواجهه سنتی است. برخی از فقها با این بیان که حکم خدا قابلتغییر نیست و عقل ما نمیتواند منشأ احکام را به دست آورد، هیچ تلاشی در پاسخ به این پرسشها ندارند.
استادیار دانشکده علوم حدیث مواجهه دوم را مربوط به افرادی مانند شهید مطهری و استاد جوادی آملی دانست و گفت: بهعنوان نمونه استاد جوادی آملی در کتاب زن آیینه جمال و جلال در مورد سن بلوغ دختران مینویسد: ازآنرو که زنها چندین روز در ماه دارای طهارت نیستند و مجموع این ایام تا سن بلوغ دختران حدود شش سال میشود؛ لذا دختران شش سال زودتر از پسرها به سن بلوغ میرسند. میتوان عنوان این رویکرد را تبیین احکام شرع دانست.
او مواجهه سوم را مواجهه روشنفکرانه نامید و ادامه داد: عموماً مسلمانان باسواد غیر حوزوی این نوع مواجهه را با چالشهای فقه دارند؛ مثلاً در مورد فهم متون دینی نظر به روح مطالب دارند. اسلام در زمان خودش احکامی عاقلانه داشت و امروزه نیز میباید احکامی عاقلانه و متناسب با روز داشته باشد. پس بسیاری از احکام دچار تغییر میشوند.
عضو هیئتعلمی مؤسسه دارالحدیث مواجهه چهارم را مواجهه نواندیشانه دینی نامگذاری کرد و افزود: این مواجهه را برخی از حوزویان به سبک و سیاق حوزوی دنبال میکنند. این نظر همان سبک و سیاق اجتهاد و استنباط را دنبال میکند لکن در هر مسئلهای رجوع به ادله و بازنگری در آنها را ضروری میداند؛ مثلاً در مورد سن بلوغ دختران ازآنجاکه در ادله مربوط بدان به دختر نهساله اطلاق زن شده است، میتوان به این نتیجه رسید که امکان دارد در آن زمان دختر نهساله به حدی از کمال رسیده است که اطلاق زن بر او رایج است. لکن ازآنرو که امروزه این اطلاق وجود ندارد نمیتوان همان حکم را برای سن بلوغ دختران مطرح نمود.
مهریزی در انتها عنوان کرد: من موجهه چهارم را میپسندم. ادله را بهتر شناخته و با نگرشی نو به ادله، بر اساس همان چهارچوب اجتهاد احکام را به دست آوریم.